در چهل سالى كه كنار يكديگر زندگى مى كرديم كار از زندگى مان جدا نبود. زندگى ما با كار و موسيقى مى گذشت. سختى ها و نگرانى ها بر اشتياق مان مىافزود و هدفى مشترك ما را به هم نزديك تر مى كرد تا نامرادى ها را به شكيبايى تاب آريم.
بهار چهل و يك بود كه همديگر را ديديم. شعرهايش را با خط زيبايش برايم مى نوشت، آن ها را همراه نامه هايش در جعبه يى منبت كارى شده مى گذاشتم. سال ٤٣ هم خانه شديم.
هر آنچه را كه نشانى از احمد داشت با عشق و علاقه حفظ مى كردم، اين گونه بود كه آرام آرام آرشيو كاملى گرد آمد كه به لطف و ذوق هنرمندان و دوستاران او هرروز پربارتر مى شود: اين همه شعرى كه برايش مى نويسند، اين همه كه شعرهايش را مى خوانند و مى نوازند، خوشنويسى و تصويرسازى مى كنند، تصويرگرى ها و سرديس ها، پوسترها و عكس ها و ... و نيز هر اثر هنرى كه به ما هديه مى شود.
چنين است كه خانه ى ما با محبت دوستان هم دل و بى دريغى جوانان عاشق شكوفه داده و به بار نشسته و شده است «خانه ى بامداد».
در سال هاى دشوار طاقت زده گى و دربسته گى، رنج هاى عميق روح و دردهاى جانكاه جسمى او را مى ديدم و همراه و هم پايش رنج مى كشيدم. مى ديدم با تمامى رنج و دردش چگونه با تلاشى نفس گير، به هر درى مى زند و به هر راهى پا مى نهد تا بتواند كارى بكند و حرفش را بزند.
گاه همكار او مى شدم تا كمك دستش باشم. مى گفت و تايپ مى كردم، نسخه هاى پيش از چاپ را نمونه خوانى مى كرديم، هر جا اصطلاحى مى خوانديم و مى شنيديم براى كتاب كوچه يادداشت برمى داشتيم و ... كم كم اين همكارى شكل جدى تر و مستمرى به خود گرفت و ادامه يافت. اكنون ما طبق تكليفى كه شاملو بر عهده مان نهاده، مى كوشيم كارها به روالى پيش برود كه شايسته ى او باشد.
درباره ى كارهايى كه اين چند سال انجام گرفته مى توان به گردآورى و انتشار يادنامه ى بامداد هميشه اشاره كرد كه اداى دينى است به دوستاران شاملو كه از عمق جان شان براى غياب او نوشته بودند.
همچنين سه كتاب از ترجمه هاى چاپ نشده ى او منتشر شده است: حماسه ى گيل گمش (برگردان جديد)، سه نمايشنامه از لوركا (در يك مجلد) و دن آرام - كه خود را با آن ها به پايان مى بَرَد.
از مجموعه آثار شاملو تاكنون سه دفتر منتشر شده است. دفتر نخست مجموعه ى اشعار ، كه بدون اشتباه چاپى و به صورتى بايسته تر و در قطع مناسب تجديد چاپ خواهد شد. دفتر دوم همچون كوچه يى بىانتها، «برگردان گزينه يى از اشعار شاعران بزرگ جهان» و دفتر سوم، «ترجمه ى قصه و داستان هاى كوتاه» كه شامل داستان هاى كوتاهى است از نويسندگان مختلف كه سال ها پيش ترجمه شده و در نشريات مختلف و يا به صورت مجموعه به چاپ رسيده بود.
از كتاب هاى ديگر كه در دست تدوين است: آثارشناسى توصيفى احمد شاملو شامل فهرست تفصيلى آثار شاملو و آثار ديگران درباره ى او ، مجموعه ى گفتگوها و مجموعه ى مقالات اوست.
همچنين پنج نوار و CD شعر و صداى شاملو كه در سال ٧٣ ضبط شده بود، در سال ٨٣ منتشر شد. سايت شاملو به آدرس www.shamlou.org نيز از سال ١٣٦٩ با زحمت و هميارى دوستان راه اندازى شده است. در هرچه پر بارتر شدن آن مىكوشيم.
ما دوستاران او، هر سال روز بيست و يكم آذرماه به گرامى داشت ميلاد بامدادى اش وعده ى ديدارى داريم، آراسته به آفرينش هاى هنرمندان.
با سپاس و قدرشناسى از همكاران و دوستانى كه در اين سال ها ياور و همراه من بودند.
آيدا
اسفند٨٦
برای نصب نرم افزار فلش اینجا را کلیک کنید
من حتی حاضر بودم بمیرم تا بابا احمدم که برای این مرز و بوم سمبلی از عشق و آزادی بود بیشتر در کنار همه باشد.روزی نیست که در یاد او نباشم .بغضی عظیم سراسر وجودمو گرفته و می دانم که تا ابد روح و یاد اون در قلب همه جاودان است .
وقتی این همه زحمت و مرارتتون رو میبنم از خودم خجل میشم.
مامان آیدا و بابا احمد عزیزم بینهایت دوستتون دارم.
اشک امانم نداد...
آري به اتفاق، جهان ميتوان گرفت
درود و سپاس همهي دوستاران بامداد نثار اين گروه زندهدل و هنر گرانقدرشان !
با همهي قلبم سپاسگزارم. شوکاي صحرايي عزيز خيلي با سليقه و ظريف کار کرديد. زنده و تپنده باشيد.