فرزانه كابلى، رقص آرا و هنرپيشه، سال ۱۳۲۸ در تهران، درخانوادهاى هنرمند به دنيا آمد. پدر و مادرش هر دو نوازنده بودند وعمويش على اكبر گرمسيرى يكى از پيشگامان هنر تئاتر در ايران بود.
فرزانه از همان دوران كودكى علاقۀ فراوانى به رقص و آواز و بازيگرى نشان مىداد و در مدرسه نيز اين فعاليت ها را دنبال مىكرد. در جشن هاى مختلف رقص هايى را طراحى و با همشاگردانش اجرا مىكرد . علاوه بر آن در ورزش نيز پيشرفت شايانى داشت و در رشتۀ پرش طول و ارتفاع در سه دوره پياپى قهرمان شد و مدال گرفت.
با علاقه بسيارى كه به رقص داشت و همچنين با تشويق و حمايت پدرش وارد هنرستان رقصهاى ملى و محلى ايران شد. خيلى زود به دستيارى استادش انتخاب شد و در همان هنرستان و چند موسسۀ ديگر به تدريس پرداخت.
فرزانه هميشه از اساتيدش به نيكى ياد مىكند و مى گويد كه بسيارى از آموختههايش را از رابرت دو وارن وهمسرش ژاكلين دو وارن فرا گرفته است.
فرزانه تحصيلاتش را ادامه داد و تبديل به ستارهاى در عرصۀ هنر رقص چه در ايران و چه در خارج از ايران شد.
بعد از انقلاب به دليل محدود شدن فعاليت هاى هنرى بويژه در عرصۀ رقص ، فرزانه وارد دنياى بازيگرى شد و نقشهاى بسيارى را در سينما، تلويزيون و تئاتربه عهده گرفت. شايد امروز او را بيشتر با بازى در سريال « على كوچولو »، و فيلم هايى مانند « رنو تهران ۲۹ »، « شيرك »، « در مسير تندباد » و نمايش هاى زيادى كه بازى كرده مى شناسند.
در عين حال او در فيلم ها و تئاترهاى بسيارى، طراحى حركت كرده كه همه مورد توجه و استقبال مردم قرار گرفته است. آميز قلمدون، شب روى سنگفرش خيس، تنبور نواز، ميرعشق، حماسۀ انقلاب سنگ، نوبت ديوانگى و جشنوارۀ آمين از جمله آثارى هستند كه او در آنها طراحى حركت كرده است.
خانم كابلى در سال هاى اخير در زمينۀ آموزش نيز فعال بوده و شاگردان زيادى داشته است كه بسيارى از آنها در حال حاضر در گروه هاى مختلف مشغول كار هستند.
در فضاى كنونى رقص يا حركات موزون در شرايط نابسامانى به سر مىبرد چرا كه از يك سو در دانشگاه رشتۀ بازيگرى تدريس مىشود كه البته بايد هم تدريس شود چون يكى از واحدهاى مهم بازيگرى، حركت است و از سوى ديگر هر كسى كه مىتواند دست و پايى تكان دهد، به خود اجازه داده كلاس باز كند يا در كلاس هاى آموزش بازيگرى به تدريس بپردازد و اين خطر بزرگى براى جوانان و دانشجويان است كه اگر اشتباه و غلط آموزش ببينند روى تمام بدنشان تاثير بد مىگذارد و در آينده ممكن است آنان را دچار مشكلات جسمانى كند، در حالى كه در كار هنريشان هم از آن آموزش ها سودى نجستهاند.
در همين زمينه فرزانه كابلى مىگويد" امسال نمايش ليلى و مجنون نظامى گنجوى تصويب شد كه من براى جشنوارۀ فجر كار كنم. من كه سال هاست در اين رشته فعاليت مىكنم و همه نكات را خوب مىدانم نقاط قرمز را در يك كار حركتى مىشناسم. اما با وجود آن كه با يك گروه ۵۰ نفر چهار ماه تمرين كرديم، درنهايت داوران بخش بين الملل جشنواره كار مرا رد كردند. داوران پنج تن بودند كه در ميان آنان حتى يك نفر وجود نداشت كه ابتدايى ترين اصول حركت را بداند. اى كاش در ميان اين خانم و آقايان داور يك نفر بود و صلاحيت صحبت و ارزيابى يك كار حركتى را داشت. به هر حال كار تمام شد و مسلما همين حالا هم از دوستان بپرسيد باور ندارند كه از حركت چيزى نمىدانند ولى چه مىشود كرد . به هر حال آنها داورند و ما شركت كننده و آنچه اتفاق افتاد اين است كه ليلى و مجنون رد شد".
گزارش مصورى را که شوکا صحرائى در گفتگو با خانم کابلى فراهم کرده در همين صفحه ببينيد.
در همين زمينه:
برای نصب نرم افزار فلش اینجا را کلیک کنید
من بعنوان یک زن ایرانی به شما تبریک میگویم و امیدوارم در زمانه سخت وپر از محدودیت فعلی !!! موفق باشید و ایکاش می شد که کارهایتان را در خارج از ایران به نمایش بگذارید تا هم ما ایرانیان خارج از کشور ونیز مردم دنیا هنر شما را ببیند و لذت ببرند و بدانند که با تمام محدودیتهایی که در ایران وجود دارد در ایران عزیز ما چه می گذرد
دوستدار شما
نیلوفر زریری
همینطور که همه می دونن من بزرگ شده نسل انقلاب ایرانم ولی خیلی دوست دارم بقیه عمرم رو تو کانادا زندگی کنم ولی خوب یک سری مشکلات سر راهمه ولی من وقتی حرفا و زندگی شما مقیمان کانادا را می خونم افتخار می کنم ایرانی هستم می دونید شما ها از کوچیکترین موفقیتها قهرمان می سازید که آدم انگیزش بیشتر می شه.
و كشور ما به خاطر داشتن ايشون بايد به خودش افتخار كنه
هرچند كاش تعداد اين نفرات بيشتر بود
در آخر از همة دوستان درخواست ميكنم كه اگر مدرسة رقصي در ايران ميشناسند به من خبر بدن
علاقة وافر من و تلاشها و تحقيقات من بي وقفه منو به هدفم نزديكتر ميكنه
Dear Ms Kaboli,
Firstly, I have just watched the slide show prepared by Ms Sahrai and am deeply impressed by your many and varied works. Secondly, what an interesting coincidence that I saw the present report, and the reference therein to Nezami's Leyli and Majnoun, while I was thinking of Coor-Oghlou opera by Uzeyir Hajibeyov. As you may be aware, the libretto of this opera is in Persian. Watching a production of this opera, naturally I was deeply sorry to realise that a most precious part of the Persian culture may be irreparably damaged with the prevailing restrictions in Iran regarding singing and dancing of women in public.
Before closing, I should like to draw the attention of the interested to the fact that one short act of the above-mentioned Coor-Oghlou opera is available on YouTube (its duration is some 11 minutes):
http://www.youtube.com/watch?v=kydP4e6xS3Y&feature=related
I warmly recommend the watching of this clip.
Yours most sincerely,
BF
جديدآنلاين: شما نشانى خودتان را به info@jadidmedia.com ايميل کنيد ما آن را در اختيار خانم کابلى مى گذاريم تا در صورت تمايل با شما تماس بگيرند.
Enshaallah
از جديد آنلاين و همچنين شوکا بدليل تهيه گزارش بسيار زيبا از فرزانه کابلي دوست داشتني متشکرم چون با اين حرفه تا حدي آشنا هستم بنظرم گزارش به جهت همگزاري صدا و عکس وانتخاب موسيقي عالي ساخته شده است.
خسته نباشيد، به اميد تداوم اين گونه گزارشها.
مهسا