تختجمشید نامیاست محلی. محوطههای باستانی را معمولا با نامهای محلی میشناسند. همچنین تختجمشید نامی اسطورهای است که یادآور جمشید افسانهای و بر تخت بودن اوست، همان طور که در نقش برجستههای تختجمشید دیده میشود. اما پژوهشگران علاوه بر نام تختجمشید، این اثر و محوطههای پیرامونش را با نام "پارسه"، شهری باستانی که احتمالا در زمان داریوش اول بنیان گذاشته شده است، هم میخوانند.
تُل آجری یکی از تپههای باستانی و اقماری تختجمشید محسوب میشود که در ۳ کیلومتری این میراث جهانی واقع شده است. میان آن را زمینهای کشاورزی دربر گرفته و پیش از این نیز مخاطرههای بیشماری از جمله حفاریهای غیرمجاز آن را تهدید میکرد.
تُل آجری تپهای پر رمز و راز بود. تقریبا هیچ یک از باستانشناسان از آنچه در این تپه باستانی مدفون است، خبر نداشتند. از حدود چهار سال قبل طرحی مشترک از سوی باستانشناسان ایران و ایتالیا تحت عنوان "شناسایی شهر پارسه"، به سازمان میراث فرهنگی داده شد و چندین دانشگاه ایرانی و ایتالیایی را درگیر خود کرد. با اجرای این طرح، هیاتهای باستانشناسی به سرپرستی «پیروفرانچسکو کالیاری- Pierfrancesco Callieri» از دانشگاه بولونیای ایتالیا و «علیرضا عسگری چاوردی» از پژوهشکده باستانشناسی ایران، فعالیتهای مطالعاتی و حفاری خود را در تُل آجری آغاز کردند. آنها به مدت چهارسال این محوطه را کاویدند تا بالاخره در آبان ماه سال ۱۳۹۳ راز پنهان در آن را کشف کردند.
تا پیش از این تنها تصور میشد که تُل آجری تپهای باستانی از دوره هخامنشیان است. این نظریه چندان هم اشتباه نبود. تُل آجری هخامنشیاست؛ اما این محوطه برگی دیگر از تاریخ دوره هخامنشیان را فاش کرد. کشفیات باستانشناسی و یافتههای پژوهشگران اثبات میکند که تُل آجری نه تنها پیش از پیدایش تختجمشید ساخته شده، بلکه در ساخت آن از ذوق و هنر و فرهنگ بابلیان استفاده شده است. باستانشناسان بر این باورند که تُل آجری بنایی متعلق به دوره کوروش کبیر، بنیانگذار سلسله هخامنشیان است.
حفاریهای تُل آجری در بیش از ۵ ترانشه یا بخش بزرگ آغاز شد. باستانشناسان با بقایای دیواری عظیم و ضخیم مواجه شدند که توسط آجرهای لعابدار تزئین شده بود. چیستی کاربری این دیوارها ابتدا معلوم نبود اما آنچه برای باستانشناسان حیرتانگیز بود، کشف مقادیر زیادی آجر لعابدار با نقش حیوانات اسطورهای و افسانهای بود. در این میان دو نقش مهم خودنمایی میکرد: "موشخوشو"، از حیوانات اساطیری بابلیان و گاو که نه تنها بابلیان ، که بعدها هخامنشیان نیز از نقش اسطورهای این حیوان در ساخت تختجمشید استفاده کردند.
اما موشخوشو؛ حیوانی بالدار با اندام اژدها و صورت مار و هیکلی شبیه به شیر، تا پیش از تُل آجری تنها در یک محوطه باستانی دیده شده بود، بابل و دروازه مشهور آن، «دروازه بابل» که به دروازه عشتار (ایشتار گیت) شهرت دارد. کشف چنین نقشی در تُل آجری بسیار عجیب بود، زیرا پس از تُل آجری هرگز هخامنشیان از این حیوان اسطورهای در هنر معماری خود استفاده نکردند.
تکههای آجر به دست آمده از این حیوان افسانهای کم نیست. آنقدر هست که بخشی از بدن آن را میتوان بازسازی کرد. باستانشناسان بر این باورند که احتمالا، تُل آجری در اوایل دوران هخامنشی ساخته شده و چون هخامنشیان از فرهنگ و هنر تمام سرزمین تحت تسلط شان استفاده میکردند، از گروهی صنعتگران و هنرمندان بابلی در ساخت تُل آجری استفاده کردند. اما چرا؟ مگر تُل آجری چیست؟
آخرین دستاوردهای باستانشناسان در حفاریهای سال ۱۳۹۳ پرده از چیستی راز تُل آجری برداشت. این محوطه باستانی بیشک دروازه است. دروازهای که با کاخی در حدود ۱۰۰ متری خود ارتباط دارد. کاخی که امروز آن را با نام فیروزی ۵ میشناسیم و تقریبا به طور کامل تخریب شده است. دلیل استفاده از صنعتگران بابلی هم شاید برای ساخت دروازهای به شکوه و عظمت دروازه بابل بوده است. اما این امر قطعی است که پس از دروازه مدفون در تُل آجری، دیگر هخامنشیان تمایلی به استفاده از فرهنگ و هنر بابلیان نداشتند و موشخوشو برای همیشه از هنر هخامنشیان حذف شده است.
تل آجری با نوشتن چند پارگراف تمام نمیشود. نوشتن درباره این محوطه باستانی میتواند مقالات و کتابهای متعددی شود. برای همین منظور گزارشی ویدئویی درباره یافتههای تُل آجری ساخته شده است که از زبان باستانشناسان این محوطه باستانی، تل آجری را معرفی میکند. میتوانید این ویدئو را در همین صفحه ببینید.
لطفا امکان دانلود فیلم را بگذارید تا بتوانیم استفاده کینم.
پاینده باشید
فقط زیرنویس های فیلم خیلی خوانا نیستند ایکاش از فونت یا رنگ دیگری استفاده می شد.