استقبال دربار قاجار از اختراع جدید اروپائیان فوقالعاده بود. همین امر باعث شد که در دوره ناصرالدینشاه عکاسی از هرجهت پیشرفت کند و شخص شاه، نه تنها مشوق عکاسان باشد بلکه خود با شور و علاقه بسیار سرگرم عکاسی شود. همچنان که انتظار میرفت، دوربین عکاسی ابتدا در خدمت شاه و درباریان قرار گرفت و سپس به خانه اعیان و اشراف راه پیدا کرد اما دیری نپائید که با حمایت شاه و به کوشش عکاسان آن دوره - که برخی ایرانی و برخی خارجی بودند - وارد بطن اجتماع شد و زندگی روزمره مردم را به تصویر کشید. در پایان دوره ناصری پیشرفت عکاسی به حدی رسید که به بهترین عکسهای جهان پهلو میزد.
از جمله عکاسان این دوره، یکی هم آنتوان سوریوگین، عکاس گرجی تبارِ زاده تهران بود که میراث بزرگی از عکسهای تاریخی را برای ایرانیان به یادگار نهاد. سوریوگین آن گونه که بر سنگ مزارش نوشتهاند، در سال ۱۸۴۰ به دنیا آمد و از سال ۱۸۶۰ سرگرم عکاسی در ایران شد. او در یک دوره نسبتا طولانی که روزگار سلطنت ناصرالدینشاه، مظفرالدینشاه، محمدعلیشاه، احمد شاه و رضا شاه را دربرمیگرفت، به عکاسی پرداخت. این دوران مقارن بود با تلاطمات شدید سیاسی و دگرگونیهای عمیق اجتماعی و فرهنگی در ایران و سوریوگین که عکاسی پرکار به شمار میرفت، موفق شد بخشی از این دگرگونیها را به تصویر بکشد.
او برای ثبت جلوههای گوناگون زندگی ایرانیان همه جا حاضر بود؛ از دور افتادهترین نقاط کشور و میان فرودستترین مردمان آن روزگار تا کنج خلوت شاه و درباریان. از اینرو، جای شگفت نیست که لابلای عکسهای او چهره گدا و درویش و دستفروش را کنار پرترههای سلطنتی ببینیم؛ یا سیمای زنان چادر به سر و روبنده دار را کنار عکسهای زنان برهنه حرمسرای شاهان قاجار بیابیم. در این مورد اخیر، سوریوگین را باید از پیشگامان عکاسی فیگوراتیو به شکل برهنه و نیمه برهنه دانست و شگفت آن که سوژه برخی از این عکسها ناموس شاه بودند! و این خود میرساند که نفوذ این عکاسِ گرجی تبارِ مسیحی در دبار ایران تا کجا رسیده بود. در واقع، درخشش سوریوگین، از یکسو وامدار کوشش و خلاقیت خود او بود و از دیگر سو، مرهون حمایتی که شاهان قاجار از او به عمل میآوردند.
آنتوان سوریوگین از ناصرالدینشاه لقب "خان" گرفت و در دوره مظفرالدینشاه موفق به دریافت نشان شیر و خورشید الماسنشان شد. دریافت مدال افتخار طلا از نمایشگاه بروکسل در ۱۸۹۷ و مدال نمایشگاه ۱۹۰۰ پاریس نیز نشان میدهد که او عکاسی در قواره برترینهای جهان بود. حتی موزه بریتانیا نیز یک زمان درصدد خرید مجموعه عکسهای سوریوگین برآمد اما برادرش امانوئل، مانع فروش عکسها شد؛ زیرا معتقد بود که این عکسها میراث بزرگی برای ایرانیان هستند و باید که در ایران باقی بمانند. این میراث بزرگ اما، از زمان حیات سوریوگین پیوسته در معرض تهدید بود. برای نمونه، در زمان محمدعلیشاه و در واقعه به توپ بستن مجلس شورای ملی، عکاسخانه سوریوگین به علت همسایگی با خانه یکی از مشروطهخواهان به آتش کشیده و غارت شد و تعداد زیادی از نگاتیوهای شیشهای موجود در آن از میان رفت. بعدها نیز رضاشاه – ظاهرا برای هدم برخی اسناد دوره قاجار – حدود ۲ هزار قطعه از نگاتیوهای شیشهای سوریوگین را مصادره کرد که البته بخشی از آنها به کوشش دخترش ماری، پس گرفته شد.
امروزه نیز عکسهای سوریوگین بسیار پراکنده است و شمار دقیق آنها معلوم نیست. تعدادی از عکسها به خارج از کشور رفتهاند و آنها که در ایران هستند، به صورت پراکنده در آرشیوهای متعدد دولتی و خصوصی نگهداری میشوند؛ آرشیوهایی که حتی نام و نشان برخیشان را نمیدانیم. بدتر از همه این که روند خروج عکسهای سوریوگین از کشور ادامه دارد. به گفته "آرمان استپانیان" عکاس و پژوهشگر تاریخ عکاسی، در میان عکسهای سوریوگین مجموعه پربهایی از مراسم عروسی یکی از دختران ناصرالدینشاه وجود داشت که اخیر توسط یک مجموعه دار خصوصی خریداری و به مقصد اروپا از کشور خارج شد. ظاهرا برای جلوگیری از خروج این عکسها، قوانین سفت و سختی وجود ندارد یا مجریان قانون توجه کافی نشان نمیدهند.
ویدئوی این صفحه شرح کوتاهی است از آثار و احوال آنتوان سوریوگین، معروف به آنتوان خان که با توضیحات آرمان استپانیان و نمایش عکسهای سوریوگین همراهی میشود. آقای استپانیان یکی از مجموعهداران عکسهای سوریوگین است و چند قطعه عکسی که از زنان حرم یا حالات فیگوراتیو زنان در گزارش ویدئویی گنجانده شده، توسط ایشان در اختیار قرار گرفته است.