صد و پانزده سال پیش٬ یعنی در سال ۱۲۷۶خورشیدی٬ در روستای یوش پسری به دنیا آمد که بنیاد شعر فارسی را دگرگون کرد.
گرچه او بیش از نیم قرن پیش یعنی در سال ۱۳۳۸درگذشت اما ارزش و ارج تأثیر او بر شعر فارسی با گذشت زمان بیشتر شد و نه کمتر. اگر هم روزی در میان شاعرانٍ پس از او کسانی سر برآورند که شعرشان بر شعر نیما پیشی گیرد٬ باز هم از اهمیت کار نیما در پیشگامیاش کاسته نخواهد شد٬ بلکه بر اهمیت او افزوده میشود که مایه آمدن و ظهور چنین شاعرانی شد. همانگونه که سر برآوردن شاعرانی چون فردوسی و مولوی و سعدی و حافظ از ارج رودکی نکاست. در این زمانه هم گرچه پس از نیما کسانی مانند اخوان و شاملو و فروغ و سپهری آمدهاند که از نگاه فنون شعری٬ حس زمان٬ شیوایی بیان و چیرگی بر زبان برجستهاند٬ اما همه اینها بر اهمیت پیشگامی نیما افزوده است چرا که اگر نیما نمیآمد٬ این شاعران با این ویژگیها نمیبودند.
از همین رو هنوز هر کتابی که در زمینه شعر و شاعری منتشر میشود بر این اهمیت پیشگامی نیما تأکید دارد. ضیاء موحد٬ ناقد و شاعر٬ در کتاب "دیروز و امروز شعر فارسی" که دو سال پیش درآمد٬ نقش نیما یوشیج و صادق هدایت را به عنوان پیشگامان شعر نو و داستاننویسی فارسی مقایسه کرده مینویسد: زمانی میگفتند نیما شاعر شاعران است و این ذمی بود شبیه به مدح. منظور از شاعر شاعران این بود که شعر نیما از فهم عامه مردم به دور است و تنها شاعران حرفهای آن را میفهمند. در واقع هم٬ شعر نیما خوانندگان کمتری داشت. اما هر چه زمان گذشت شعر نیما را بیشتر میخواندیم و شعر اغلب آن پیروان را کمتر. اگر معیار توفیق دفتر شعری مراجعه مکرر به آن و بارها اندیشیدن در آن باشد نیما از موفقترین شاعران ماست.
خود نیما، بر این نقش و پیشگامی خود آگاهی داشت و در سال ۱۳۱۵، پس از سرودن منظومهاش به نام "افسانه" و یک سال پیش از انتشار سرودهاش "ققنوس"٬ که برخی آن را اولین شعر نو فارسی میدانند٬ در نامهای به صادق هدایت نوشت: کاری که تو در نثر انجام دادهای من در نظم کلمات خشن و سَقَط انجام دادهام که به نتیجه زحمت آنها را رام کردهام. اما در این کار من مخالفت زیاد است. زیرا دیوار پوسیده هنوز جلو راه است و سوسکها بالا میروند و ضجه میکشند.
کاظم سادات اشکوری٬ که خود شاعری نیمایی است همین چند ماه پیش در گفتگویی در باره شعر گفت: اگر نیما را آغازگر سبکی نو در شعر فارسی بدانیم، دیگران، به یک معنی، ادامهدهنده راه او هستند و هر یک با ویژگیهای زبانی خویش. این گفتهها نشان میدهد که نیما طرحی نو در شعر در انداخت که همچنان همه به راه او میروند.
در واقع کاری که نیما با شعر فارسی کرد٬ بیشتر از ایجاد سبک تازه مثل گرویدن از سبک خراسانی به سبک عراقی بود. او شعر فارسی را از بنیاد متحول و دگرگون کرد و نوآوریهایی در آن پدید آورد که پیش از آن سابقه نداشت. او پایه شعر دیگری را گذاشت و بر آن استمرار ورزید تا استوار شد. و چنان که در کتاب "از صبا تا نیما" آمده: نیما قالبهای کهن را شکست و فرو ریخت و تحول اساسی و ریشهداری پدید آورد که راه شعر فارسی را از گذشته آن جدا کرد.
نیما تنها برداشت ما را از شعر فارسی دگرگون نکرد بلکه تصویر هزارساله ما را هم از شاعر تغییر داد. چنان که یکی از روزنامهنویسان نوشته است "او نخستین شاعری است که تلقی و دریافت مردم را از شاعر به عنوان موجودی مفلوک، زردروی، سازشکار، زینت مجالس و مدیحهسرا دگرگون کرد". چرا که نیما زودتر از هر کسی دریافته بود که هر زمانی دستاورد ویژه خود را دارد. و از همین رو٬ او بر شعر٬ رنگ زندگی عصر خود را زد. و به تعبیری نیما "شعر تندرست" را به ادبیات ما عرضه کرد که از طبیعت زندگی حکایت میکند و "برای نخستینبار با صراحتی دلیرانه تأکید کرد که هیچ سنت و آئینی سر به مهر و جاودانه نیست". و با این تأکید، نه تنها به بدعت خود در کندن بنیان موریانه خورده شعر کهن حقانیت بخشید؛ بلکه مبشر بدعتگذاری و سنتشکنی مداومی هم شد. زیرا "نو کردن شعر، تنها شکستن قید و بند عروض و قافیه نبود بلکه نوکردن روابط شاعر با اشیاء بود". و این گام بسیار بزرگی بود که نیما یوشیج برداشت و با آن شعر فارسی را از نو زنده کرد.
اما کاش به نکات دیگری هم به جز گزارش تصویری توجه می شد. نکاتی نظیر متنی که نوشته می شه و در حقیقت همراه و مکمل عکس هاست، متنی که حداقل اگه اطلاعات جدیدی به مخاطب نمی دهد، به جای تکرار مطالبی که بارها در کتاب های درسی و ... شنیده و خوانده ایم، حداقل نوشته ای از دل برآمده باشد و نو.
و هنوز هم که برای چندمین بار گزارش رو می بینم، ربط این عکس ها را با دیوار پوسیده و سوسک پیدا نمی کنم و چه حیف در گزینش نام برای گزارش هایی که اولین جاذبه اش برای مخاطب نامش هست، اینگونه بی دقتی می کنیم. و به راستی چه ربطی هست میان تولد 115 سالگی نیما که مطمئنا دلیل انتشار این گزارش در این روز بوده و در هیچ کجای آن اشاره ای به این مطلب نشده، و پوسیدگی و سوسک.
با تصاویر مهمان خانه ای می شویم که 115 سال پیش شاعری تاثیر گذار در آن متولد شده، و هدف ما یاد اوست در روز تولدش و یا شاید یادآوری تولدش به مخاطب. اما این همه با سوسک چرا باید معرفی شود؟