۰۹ نوامبر ۲۰۱۲ - ۱۹ آبان ۱۳۹۱
مجید چیتساز
سنگتراشی و مجسمهسازی با سنگ در ایران قدمتی چندهزار ساله دارد. از نقشهای تاق بستان گرفته تا مجسمههای کوه بیستون و دیگر مکانهای باستانی تا دیوارها و سرستونهای تختجمشید. این هنر اما پس از آمدن اسلام به ایران به فراموشی سپرده شد و بسیاری از مجسمهها نابود شدند. پس از آشنایی ایرانیان با غرب در قرن گذشته مجسمهسازی بار دیگر رونق یافت و کسانی مانند "استاد ابوالحسن صدیقی" مجسمههای ماندگاری از سنگ به یادگار گذاشتند مانند مجسمه زیبای فردوسی.
در سالهای اخیر بار دیگر توجه به مجسمهسازی و بویژه ساختن مجسمه از سنگ بیشتر شده و اخیرا در نزدیکی تهران و در جاده تهران به قم یک مجسمهساز از استادان ایتالیایی به نام "لوکا مارووینو"(luca Marovino) به همراه ۱۶ هنر جوی ایرانی به همت گالری آریا در کارخانه سنگ سبا مشغول تمرین برای ساختن مجسمه از سنگ بودهاند.
با استاد و دانشجوهایش راهی کارخانه میشویم، بچه ها به رختکن میروند و پس از بازگشت، کلاس شروع میشود. شروع کارگاه به پرسش و پاسخ هنرجوها و لوکا اختصاص دارد. زخمها و چسب زخمها روی دستهای هنرجوها خودنمایی میکنند. یادگاریهایی برای یادگیری.
پیش از شروع کلاس گشتی در محوطه کارگاه میزنیم. برخی کارها خوب پیش رفتهاند و برخی دیگر هنوز شکل و شمایلشان در زیر لایههای سنگ پنهان مانده است. جرثقیل، عقب و جلو میرود و قطعات بزرگ سنگ را با نظر هنرجوها این رو و آن رو کرده و میچرخاند. بلند شدن صدای سنگ جتها و دیگر ابزارها و به هوا رفتن گرد و غبار حکایت از آغاز کار عملی مجسمهسازها دارد. جدال هنرجوها با سنگ دیدنی و طاقتفرساست. روح میدمند به قطعات سخت و حجم سرد.
لوکا مارووینو، مدرس این کارگاه دوازده روزه مجسمهسازی، برنده سه جایزه در سمپوزیومهای کره جنوبی، فرانسه و تهران است. او همچنین در کشورهای لهستان، آلمان، انگلستان و فرانسه دارای نمایشگاه انفرادی مجسمه بوده و حالا هم استاد دانشگاه هنرهای زیبای و مدرس تخصصی مجسمهسازی با سنگ است. استاد ایتالیایی در میان کارهای شاگردانش قدم میزند و با دقت به کار هنرجوها نظارت میکند. گاهی قلم برمیدارد و طرح میزند؛ گاهی دستگاه تراش برمیدارد و میتراشد و همانند دانشجوها با اشتیاق و بدون خستگی کار میکند.
آریا اقبال، مدیر گالری آریا و مجری کارگاه، درباره این برنامه میگوید: "انگیزۀ برپایی این کارگاه، نبود مراکز آموزش آکادمیک و همچنین نبود کارگاههای تخصصی مجسمهسازی با سنگ و آشنا نبودن مجسمهسازان ایرانی با سنگ است". به گفته وی اهمیت برپایی این کارگاه تخصصی در این است که فقدان تجربه مجسمهسازی با سنگ، موانع بسیاری را بر سر راه هنرمند قرار میدهد. اقبال در ادامه، دستیابی به طرحهای سنگی مورد نظر هنرمند، دشواری حمل و نقل، لزوم برخورداری از فضای کارگاهی مناسب و تجهیزات لازم را از جمله موانع پرداختن به مجسمهسازی با سنگ عنوان میکند و از کمکهای کارخانه سنگ سبا برای رفع مشکلات در برگزاری کارگاه تقدیر میکند.
نیمه نخست کار به پایان میرسد. تابش آفتاب، تند و تیز است و به نیمه یک روز گرم پاییزی میرسیم که دستگاههای برش و صیقل خاموش میشوند. آنقدر برسر و صورت هنرجوهای جوان خاک نشسته که انگار در عرض همین چند ساعت سالها پیر شدهاند.
لوکا از آمدن به ایران و انرژی و خستگیناپذیری شاگردانش خوشحال است و از حضورش در نخستین سمپوزیم مجسمهسازی میگوید وهمچنین اثر برگزیدهاش که حالا روبروی تئاتر شهر نصب شده است. با مجسمهسازی ایران ناآشناست و دوست دارد بازهم به ایران بیاید.
بعد از ناهار دوباره شروع میکنند. کم کم فیگورها و طرحها در حال جان گرفتن هستند. ریزهکاری طرحها مانده است و ادامه کارها به روزهای پایانی کارگاه موکول میشود. مجسمههایی که قرار است میهمان دائمی باغ مجسمه هنرجویان کارگاه باشند و در معرض دید عموم قرار بگیرند.
در گزارش تصویری این صفحه، یک روز از کارگاه مجسمهسازی لوکا مارووینو و هنرجویانش را از نزدیک مشاهده میکنیم.
به صفحه فیسبوک جدیدآنلاین بپیوندید
ارسال مطلب
محمدی- آلمان