"تنگه واشی" از جاذبههای گردشگری استان تهران در ۱۵ کیلومتری شمال غربی شهرستان "فیروزکوه" واقع شده است. از آنجا که این منطقه خوش آبوهوا به تهران نزدیک است امکان سفر یکروزه برای تهرانیها و ساکنین شهرستانهای اطراف را فراهم میآورد.
از نظر ویژگیهای آب و هوایی و اقلیمی، فیروزکوه دارای زمستانی بسیار سرد و تابستانی معتدل و خنک است. طبیعت زیبای این شهر در تابستان بسیار چشمنواز است. گفته شده فیروزکوه در قدیم "دیمه" نام داشته که به معنی "طبیعت خود رو" است. مردم فیروزکوه بیشتر به زبانهای "طبری" و "مازنی" صحبت میکنند.
در دو کیلومتری جاده تهران - فیروزکوه، پس از ورود به یک جاده فرعی و طی مسافتی در حدود ده کیلومتر به روستای "جلیزجند" میرسیم. این روستا در کنار دشتی سرسبز قرار گرفته و مزارع و باغات گوناگون در آن وجود دارند. بعد از عبور از روستا و طی مسیری در حدود پنج کیلومتر، در ابتدای ورود به "تنگه واشی" قرار میگیریم.
"تنگه واشی" با نام "تنگه ساواشی" نیز شناخته میشود و دو تنگه و یک دشت است. تنگه اول که عرض کمتر و دیوارههای بلندتری دارد به "واشی" معروف است و حدود ۲۵۰ متر طول دارد. در این مسیر یک رودخانه جاریست و بازدیدکنندگان برای عبور از تنگه و رسیدن به دشت باید از داخل رودخانه عبور کنند.
در بخش دوم این مسیر "دشت ساواشی" قرار دارد که حدود ۱۷۰۰ متر طول داشته و به تنگه دوم و آبشار منتهی میشود.
در این دشت خوش آب و هوا، انواع گلها و گیاهان وحشی میرویند. همچنین نوعی گیاه دارویی کمیاب به اسم "باریجه" در این دشت میروید که در صنعت داروسازی مصارف مهمی دارد. گفته میشود که چیدن این گیاه به دلیل کمیاب بودن آن جرم است و پیگرد قانونی دارد.
اهالی بومی ساواشی، گلههای گوسفند را در این دشت به چرا میبرند. همچنین اسبها و گاوهای اهالی بومی آزادانه در حاشیه دشت به چرا مشغول هستند. آب زلال رودخانه و گلها و گیاهان خوشرنگ و بویی که به صورت خود رو در طبیعت زیبای دشت روییدهاند آرامش کمنظیری را به مسافرانی که تنگه اول را با سختی درنوردیدهاند هدیه میکند.
در بین انواع گلهای وحشی و گیاهان دارویی این منطقه، آنچه که بیشتر از بقیه توسط مردم عادی شناخته میشود گیاه "گلپر" است. این گیاه با گلهای بزرگ و سفید گلپرهای زیادی را در دل خود جا داده که در صورت خشک شدن میتوان از آن به عنوان ادویه معروف که معمولاً در زمستان با انار دانه شده مصرف میشود، استفاده کرد.
پس از راهپیمایی در این دشت تنگه دوم نمایان میشود که دیوارههای آن کوتاهتر از تنگه اول و رودخانهای که در دل آن جاریست عریضتر و کمعمقتر است. در پایان مسیر نیز یک آبشار وجود دارد.
برای رسیدن به انتهای تنگه واشی و تماشای آبشار، باید از شروع تنگه دوم در حدود ۸۰۰ متر پیادهروی و کوهپیمایی انجام داد. گردشگران پس از دیدن آبشار تنی به آب میزنند. در حوضچهای که زیر آبشار تشکیل شده آبِ خنک و زلال تا کمر میرسد.
یک کتیبه تاریخی که از حدود دو قرن پیش به یادگار مانده در تنگه واشی وجود دارد. این کتیبه که به دستور "فتحعلی شاه قاجار" حکاکی شده به عنوان یکی از سه کتیبه مهم و معروف دوره قاجار بهشمار میرود. این اثر به گونهای در دل کوه حکاکی شده که از گزند عناصر طبیعی محفوظ مانده است. اشعه خورشید، وزش باد و بارش باران بر روی این کتیبه تاثیری نداشته اما "خطوط نامهربانی" بر روی نقشهای زیبای کتیبه، یادگاری نوشته و به این اثر ۱۸۵ ساله آسیبهای بصری وارد کرده است.
بسیاری از مردم که برای اولین بار به این مکان زیبا سفر میکنند از دیدن ناگهانی کتیبه تعجب میکنند. بعضی از آنها اصلاً نمیدانند که این کتیبه، قدمت بسیاری دارد و یک اثر تاریخی است. نبود تابلوی راهنما و یا حتا مسئولی که بتواند توضیحاتی در مورد این اثر به مردم ارائه کند تعجبآور است.
در فاصله بین دو تنگه و شروع دشت، یک مهمانخانه قدیمی با کمترین امکانات قرار گرفته است. تنگه واشی از نظر مدیریت گردشگری و امکانات رفاهی در موقعیت چندان مناسبی قرار ندارد. به علت ضعف فرهنگسازی، گردشگران به طور خواسته یا ناخواسته به این محوطه آسیب میرسانند و زبالههای خود را در این مکان باقی میگذارند.
همان موقع، یکی از شبکههای تلویزیونی با پخش چند گزارش به معرفی این منطقه پرداخت و در گفت و گو با مسؤولان شهرستان فیروزکوه و تعریف پرآب و تاب جاذبههای طبیعی ساواشی، مردم را به دیدنش فراخواند.
در مدت دو سال، آنجا زیر و رو شد. آخرین بار که در تابستان 81 به ساواشی رفتم، جمعیت در آنجا موج میزد. حتی عدهای با موتور سیکلت تا وسط تنگه آمده بودند. زباله همه جا را فراگرفته بود. پوشش گیاهی بر اثر نشست و برخاست صدها نفر لگدکوب شده بود و چند نفر سودجو با درست کردن آلاچیق در زمینهایی که به هیچ کس تعلق نداشت، از مردم پول می گرفتند. بخش زیبایی از دشت را هم با فنس محصور کرده و نام "اردوگاه بسیج" بر آن نهاده بودند.
بعد از این خاطره ناخوشایند دیگر هیچ گاه به ساواشی نرفتم. این نتیجه معرفی جاذبههای گردشگری در کشوری است که نه مدیرانش قادر به تأمین زیرساختها و پایش طبیعت هستند و نه مردمش (مگر عده ای اندک) فرهنگ طبیعت گردی دارند.