مریم سپهری، دانشجوی کارشناسی ارشد عکاسی دانشگاه هنر، سالهاست داستان مینویسد و عکاسی میکند. او در کارنامه خود یک مجموعه داستان، سه فیلم مستند، چند ترجمه و چند نمایشگاه عکس دارد. امسال فیلم مستند "تا باران بعدی" از او برنده بهترین فیلم مستند اولین جشنواره بین المللی فیلم سوره شد.
سپهری از سال ۱۳۸۱ همکاری خود را با مطبوعات آغاز کرد. و مطالبی در روزنامههای شرق، نگاره، ماهنامه هفت و سینما حقیقت از وی منتشر شده است.
عکسهای وی نخستینبار در مجله هفت در کنار سفرنامههایش با نام " سفرنامه ونیز: از کنار این دیوارهای مرطوب" و همچنین " انارک، دیاری که درآن آب کیمیاست" چاپ شدند. او می گوید: ادبیات و عکاسی وسوسههای روزمره او هستند. کنار هم گذاشتن داستانها و عکسها، روایتهای پراکندۀ آدمها و عکسهای اتفاقی از آنها فکر او را به خود مشغول میکنند.
آن طور که خودش می گوید نوشتن را از کودکی دوست داشته و از همان زمان برای تاثیر بر دیگران، حتی آموزگاران دبستان، دوستان نزدیک و خانوادهاش، از نوشتن بهعنوان جایگزینی برای حرف زدن استفاده می کرده است.
مجموعه داستان "صدایی زیر طاقی" که به تازگی از او منتشر شده است در بر گیرنده نه داستان کوتاه و تعدادی عکس است. داستانهای این مجموعه که طی پنج سال نوشته شدهاند روایتهایی زنانه از زندگی راوی داستان و آدمهای اطرافش هستند. روایتهایی معلق در مکان و زمان که با رفت و برگشتهای متوالی در گذشته و حال، رویا و واقعیت بافت در هم تنیده خود را پیدا کرده اند. داستانها بسته به اندازهشان با سه تا شش عکس در کنار هم چیده شدهاند. عکسهایی که در کنار داستانها جای گرفتهاند، لزوماً به مکانهای واقعی قصهها مربوط نیستند. گاهی تداعی تصویر ذهنی قصهها در خاطرۀ عکاس ِ نویسنده با مکانهای واقعی، او را به گرفتن عکس از جایی واداشته، که سالها بعد از نوشتن قصه در آن زیسته یا گذرش به آنجا افتاده است. گاهی یک قاب عکاسی شده در آرشیو عکسش او را آنقدر جذب کرده که برای آن قاب ویژه، یا مجموعه عکسهای آن فضای ِ ویژه، یادداشتی نوشته که تبدیل به داستان شده است.
برخی از داستانها همچون هفت سین و کافه لاتیرا در فضایی خارج از ایران نوشته شدهاند. هفت داستان دیگر روایتهایی در فضاهای داستاننویسی ایرانی هستند و بیشتر حال و هوای نوستالژیک دارند، اما لحن داستانها و پایان آنها لزوماْ آنها را به سمت ستایش گذشته نمیبرند.
"خوابِ رنگی در خانه آرام" داستانی ذهنی است که در خواب میگذرد. زبان، فضا و حال و هوای این داستان با داستانهای دیگر این مجموعه متفاوت است. داستانهای چهارشنبه سوری و خورشید بانو در فضایی کمابیش سورئالیستی نوشته شدهاند. در هر دوی این داستانها راوی وارد فضایی خیالی در گذشتهای پر ابهام و رمزآمیز میگردد تا پاسخی برای پرسشهایش بیابد.
یکی از خوانندگان کتاب صدایی زیر طاقی درباره این داستانها می گوید: تجربه خواندن داستان های مریم سپهری برای من مثل گم و پیدا شدن در انعکاس نگاهی به پدیدهها و آدمها بود که همه جا هستند؛ اینجا کنارمان یا در جهان مردگان، گوشهای از این آب و خاک یا آنطرف مرزها، حتی در رویا یا کابوس.
در گزارش تصویری این صفحه که براساس گفتگوی بیتا شباهنگ با مریم سپهری شکل گرفته، گزیدههایی از متن داستانها و شماری ازعکسهای کتاب ارائه شده است.