۲۸ دسامبر ۲۰۱۱ - ۷ دی ۱۳۹۰
داریوش رجبیان
"اشعار ابول فروشان، پدیدهای است در نظم، حاوی بینشی تازه که واقعیتهای کهنه را به گونهای جدید و ناگهانی بازبینی میکند و واقعیتهای امروز جهان را با جزئیات ذرهایشان به ثبت میرساند. و در این راستا وی دست به کندوکاو چیزهای مأنوسی میزند که از چشم و قلم ما افتادهاست یا ما با آنها خو گرفتهایم و دیگر به تفسیر و تعبیرش نمیپردازیم. فروشان به مقولۀ زبان، رویکردی چندفرهنگی دارد که در اشعار فارسی و انگلیسیاش به یک پیمانه مشاهده میشود".
این پارهای از معرفینامۀ ابول فروشان در تارنمای "شعر بینالملل" (Poetry International) است که سردبیری بخش ایران آن به دوش ابول فروشان است. وی همزمان ریاست سازمان "جوهر نویسندگان در تبعید" (Exiled Writers Ink) را به عهده دارد. ابول فروشان طی سالهای ۲۰۰۸ و ۲۰۰۹ دو مجموعه شعرش را با نامهای "زبانی علیه زبان" (A Language Against Language) و "برای عطسهام به بیابان تو محتاجم" (I need your desert for my sneeze) منتشر کرد که اولی، حاوی اشعار انگلیسی اوست و دومی فارسی و انگلیسی است. اشعار ابول فروشان در مجموعههای دیگر هم در کنار چکامههای شاعران دیگر به طبع رسیدهاست. ترجمۀ اشعار فارسی به انگلیسی هم بخش قابل توجهی از کارنامۀ اوست: از جمله دو مجموعه شعر علی عبدالرضایی با نامهای "من در خطرناک زندگی میکردم" و "سیکسولوژی" (شـِـششناسی) که طی سالهای ۲۰۰۸ و ۲۰۰۹به زبان انگلیسی منتشر شد.
ابول فروشان در نوجوانی، سال ۱۹۷۵، از تهران به لندن آمد و چهار سال بعد از رشتۀ مهندسی مکانیک دانشگاه لندن فارغالتحصیل شد و همینجا ماند. یعنی دوران رشد فکری او با زبان انگلیسی عجین است، به گونهای که اکنون انگلیسی را زبان راحتتری برای اندیشیدن و ابراز اندیشه میداند. "راندمان زبان انگلیسی بالاست، به خاطر این که لغت بیشتر دارد. شما برای خیلی چیزهایی لغت دارید که در فارسی ممکن است نباشد". از اینجاست که اشعار فروشان انگلیسی است. با این که خود او هم فراوانی لغات را لازمۀ ایجاد یک شعر نمیداند، چون شعر لوازم دیگری دارد: "آن چیزی که شعر را شعر میکند، توصیف اشیا نیست، بلکه چگونگی چیدمان مفهومهاست و این که چطور ناگفتنیهایی را میگویید که به زبان عادی محاورهای نمی شود بیان کرد. این جنبه است که موجب میشود شعر باقی بماند، چون میتواند یک جور اکتشاف فضای خارج از واقع یا حقیقت حاضر باشد؛ یا کندوکاوی در حقیقت حاضر. کارهایی که ما میکنیم، مربوط به همین جنبۀ برخورد با واقعیت زندگی انسان در دهکدۀ جهانی است. چون جهان در حال کوچکتر شدن است. شما امروز میتوانید یک شعر بنویسید یا ترجمه کنید به انگلیسی و فردا در آمریکا و استرالیا و اروپا و سراسر جهان خواننده داشته باشد. با استفاده از زبان انگلیسی شعر ما در دسترس افراد بیشتری قرار میگیرد. چنانچه در آمریکا خیلی از کارهای ما استقبال میشود و ماهی نیست که ترجمههای من از آثار شاعران ایرانیتبار بریتانیا در نشریهها و تارنماهای آمریکایی منتشر نشود".
اما اهمیت و جایگاه زبان پارسی در برتری زبان انگلیسی در عرصۀ بینالمللی تحلیل نرفتهاست. شاعران ایرانیتباری که به زبان انگلیسی میسرایند، هر آیینه به اندوختههای پارسی خود روی میآورند و از آنها بهره میگیرند تا چیز تازهای برای گفتن داشته باشند. "در درون، گفتگویی هست بین فارسی و انگلیسی. بین فرهنگ ایران و فرهنگ جدید. و این حالت چندفرهنگی بودن، نگاه جدیدی میدهد به موضوعهایی که در بارهشان فکر میکنی".
در یک چنین مبحثی موضوع عرق و نژاد مطرح نیست؛ عرق ملی بهتدریج ثانوی میشود و جا به مفهومهایی جهانی میدهد. آنچه مطرح میشود، دسترسی گوینده به دو یا چند فرهنگ مختلف است. تقدیری که از ابول فروشان میشود، به دلیل همین چندفرهنگی بودن اشعارش است که هم از حافظ و سعدی بهره بردهاست و هم از شکسپیر. اما ذهن او درگیر مسایل امروزیتر است: "توجه من معطوف به تحولات جدیدی است که در شعر امروز پیش میآید تا تحولات شعر کلاسیک. شعر کلاسیک کار خودش را کرده و ما را به اینجا رساندهاست. این مهم است که از اینجا به بعد به کجا میرویم. یکی از پرسشهای عمدۀ جهانی شدن شعر هم همین است: از اینجا کجا خواهیم رفت؟"
بهراستی، از اینجا کجا خواهیم رفت؟ آیا در سدۀ بیستویکم هم میشود به آیندۀ شعر امیدوار شد؟ جدول پرفروشترین کتابهای انگلیسی گویای حال است که بیشتر کتابخوانها به آثار داستانی رغبت بیشتر دارند و شعر خریدار چندانی ندارد. ابول فروشان معتقد است که شعر در انگلیس ماندگار است، به مانند نقاشی که گاه در خلال چیدمانها یا آثار ویدئویی و عکاسی کمرنگ میشود و گاه به شکل براق آبوروغن به صحنه برمیگردد. میگوید، شعر در گونههای دیگر هنر هم کاربرد دارد و، مثلاً، هنگام بررسی یک فیلم، به جنبۀ شاعرانۀ آن هم میپردازند. گذشته از این، شعر انگلیس با ورود شاعران مهاجر یا مهاجران نسل دوم، جنبۀ چندفرهنگی و جامعهشناختی هم یافتهاست که مورد توجه دیگران هم هست.
"شعر در انگلیس موقعیت اجتماعی شعر در ایران را ندارد. ولی وقتی صحبت از شعر مهاجر یا نسل دوم مهاجران است، اثرش از دایرۀ شعر و دوستداران شعر فراتر میرود، چون یک نوع گفتگو میان فرهنگهاست و مورد توجه آنانی هم قرار میگیرد که مسایل اجتماعی و فرهنگی برایشان مطرح است".
ورود نمایندگان فرهنگهای مختلف به عرصۀ شعر انگلیس، لحن و زبان و بیان و موضوعات و سبکهای تازهای را وارد شعر انگلیسی کردهاست که نمونههایش را میتوان در تارنمای "شعر بینالملل" دید؛ در آثاری از شاعرانی که تبار هندی یا پاکستانی و آفریقایی و آمریکای جنوبی دارند و واقعیتهای روزگارشان را همراه با واقعیتهای بیانیشان وارد شعر انگلیسی کردهاند. این پدیده به اندازهای مهم ارزیابی میشود که کتابخانۀ بریتانیا شعر چهل تن از شاعران غیر انگلیسی را با صدای سرایندگانشان بایگانی میکند. ابول فروشان و علی عبدالرضایی، دو شاعر ایرانیتبار انگلیس هستند که آثارشان در این گنجینه ضبط و حفظ شدهاست.
تبلور فرهنگهای ایرانی و انگلیسی را میتوان در همۀ چکامههای ابول فروشان بهآسانی مشاهده کرد. یکی از این سرودهها "لندن آی" یا "چشم لندن" است، که در این صفحه می شنوید، خاطرهای از یک شب کریسمس در لندن که با خاطرات شاعر از شب یلدای ایرانی درهم آمیحتهاست. در نماهنگ نخست، این شعر را به زبان فارسی میشنوید و در نماهنگ دوم، به زبان اصل که انگلیسی است.
به صفحه فیسبوک جدیدآنلاین بپیوندید
ارسال مطلب