اگر نام پر طمطراق "مجتمعهای خدمات رفاهی" را برای لحظهای از یاد ببرید، مجموعههایی هستند مثل کاروانسراها، که از ده دوازده سال پیش در طول جادههای ایران دو باره سر برآوردهاند. این کاروانسراهای نو کارشان ارائۀ خدمات به رانندگان و مسافران وسایل نقلیهای است که در حال عبورند. این کاروانسراها قرار است به غیر از پمپ بنزین و پمپ گاز، رستورانی داشته باشند که مسافران در آنها غذا بخورند، سرویسهای بهداشتی داشته باشند که در بیشتر جادهها وضع فجیعی دارد، نمازخانه داشته باشد که اهل نماز دو گانهای به درگاه یگانه بگذارند، و کافی شاپ، فست فود، فروشگاه، تعویض روغن و مانند آنها برای رفع نیازهای مسافران.
اینها که گفتم اگرچه در طول جادههای ایران کمیاب است اما در ایران سوابق درخشانی دارد. بنیانگذار اینگونه مؤسسات در ایران، هخامنشیان بودهاند. در دورههای اشکانی و ساسانی با احداث و تقویت جاده ابریشم تاسیس ایستگاههای بین راهی گستردهتر شد. در دورۀ اسلامی ایجاد کاروانسراها به این گونه تاسیسات شکل و شمایل بهتری بخشید. ایجاد کاروانسراها را سلجوقیان شروع کردند ولی در دورۀ صفویه به اوج و کمال رسید. اما در آن زمانها جمعیت و رفت و آمد و تجارت به وسعت امروز نبود و راههای کاروانی محدود بود. به این اندازه جاده و بزرگراه و آزادراه در کشور وجود نداشت. از اتومبیلها و کامیونهایی که امروز به صورت انبوه در جادهها در حرکتاند، خبر و اثری نبود. در دوران جدید از زمانی که سیستم حمل و نقل تغییر کرد و از پشت اسب و استر به درون اتومبیل و کامیون آمد، و جادههای جدید ساخته شد، مسافران ایرانی همواره در طول جادهها با مشکل خدمات مواجه بودهاند. سهل است حتا در درون شهرها نیز مشکل اقامت داشتهاند. در دوران محمد رضاشاه، فرح پهلوی اقدام ستایش انگیزی در ساخت مهمانسراهای جهانگردی به عمل آورد و تعداد زیادی مهمانسرا در سطح شهرستانها ساخته شد که در آنها محل اقامت پاکیزه و رستورانهای خوب و ارزان قیمت در خدمت مسافران بودند و آنها میتوانستند با خیال راحت غذای تمیزی بخورند و در محل تمیزی بیاسایند. این مهمانسراها هنوز به خدمتگزاری مشغولند. با وجود این در طول جادهها محلی که بتوان با خیال آسوده غذای سالم و به لحاظ قیمت مناسبی خورد و از سرویس بهداشتی قابل تحملی استفاده کرد، وجود نداشت. طرح مجتمعهای خدماتی برای همین درانداخته شد که چنین نیازهایی را برآورده کند.
این طرح را اداره کل حمل و نقل و پایانههای وزارت راه به اجرا گذاشت و هدف آن ساختن مجتمعهایی به دست بخش خصوصی و با مساعدت و وامهای دولتی بود که بتواند خدمات یکجا و متمرکزی به مسافران ارائه دهد. مانند موارد دیگر، بسیاری از این وامها استفاده کردند اما تاسیساتی که به کار مسافران بیاید به وجود نیاوردند. پارهای نیز تاسیسات قابل توجهی به وجود آوردند. از جمله در اتوبان تهران ــ قم که این سالها نورچشمی جادههای ایران به حساب میآید، "مجتمع خدمات رفاهی آفتاب و مهتاب" جای پر رفت و آمدی شده است و از فست فود تا غذاهای سنتی در آن ارائه میشود و ظاهر مدرن و قابل توجهی دارد.
لطف این مجتمعها که خدمات رفاهی نام گرفتهاند این است که نیازهای مسافران را در یک مجل با سرعت تمام رفع میکنند، وقت شان در طول جادهها کمتر ضایع گردد، در کاهش مزاحمتهای ترافیکی موثر واقع میشوند و از همه مهمتر غذای سالم و ارزانی به مسافران عرضه میدارند. ای کاش در آنها اطلاعات جادهای و توریستی و زیارتی نیز ارائه میشد که در گسترش صنعت توریسم بویژه توریسم داخلی تاثیر میگذاشت. چنین تاسیساتی امکان اعمال مدیریت متمرکز و نظارت به عملکرد آنها را امکان پذیرمیسازند.
در گزارش مصور این صفحه به دیدن این کاروانسراهای نو در جاده تهران – قزوین میرویم.
برای نصب نرم افزار فلش اینجا را کلیک کنيد.
عده ای سرمايه شان را گذاشته اند و وسط بيايان امكانات و زيرساخت هایی را ايجاد كرده اند و خدماتی به مردم ارائه ميدهند كه بسيار هم قابل تقدير است. به ياد بياوريد كه در گذشته اگر در زمان سفر نياز به دستشويی پيدا ميكرديد، چه كار می كرديد. با عرض معذرت يا بايد به دستشويی صحرايی تن ميداديد و يا بايد به يكی از رستوران های بين راهی مراجعه می كرديد كه معمولاً هم بسيار كثيف بودند و برای استفاده از آنها بايد مبلغی پرداخت ميكرديد.
اما به طور مثال سرويسهای بهداشتی تميز و بزرگ اين مراكز اقامتی برای همه مردم به طور رايگان قابل استفاده است حتی اگر از ديگر خدمات اين مجتمعها استفاده نكنيد.
در كنار برخی از اين مجتمعهای خدماتی حتی زيرساختهای گردشگری در نظر گرفته است از جمله آنها پيست های ماشين سواری با ماشينهای مخصوص صحرا و بيابان است. از همان نوعی كه در دبی و آنتاليا به گردشگران سرويس ميدهند. نمی دانم چرا چنين امكاناتی در ساير نقاط جهان حسن است، اما اگر در ايران چنين خدماتی ارائه شود سودجويی است.
بله، ایران امروز از نظر سیاسی و اقتصادی شرایط بدی دارد ولی یک کشور جنگ زده نیست که همه جایش ویران شده باشد و شرح ساختن چند مجتمع بین راهی یک سوژه ناب رسانه ای تلقی بشود. این کارها به تازگی انجام نشده و این قبیل مجتمع ها در نقاط مختلف کشور سابقه ای نزدیک یک دهه دارند.
البته امیدوارم گزارشگر محترم از این انتقاد صریح آزرده نشوند