از دیرباز آرزوی بسیاری از هنرمندان ایرانی، بومی کردن هنر غربی، نمایش ظرفیتهای غنی و ناشناختۀ فرهنگی ایران و ارتباط با طیف وسیع مخاطبان بودهاست؛ آرزویی که بهروز غریبپورمیگوید به آن دست یافتهاست. با اتکا به سوابق حرفهای غریبپور، میتوان گفت که به عنوان یک مدیر پیشتاز هنری، او در عرصههای مختلف هنر نیز دست به تجربیات تازه و جسورانهای زدهاست. راهاندازی تماشاخانۀ اختصاصی اپرای عروسکی در تهران، تشکیل گروه نمایش "آران" و اجرای چهار اپرای عروسکی "رستم و سهراب"، "مکبث"، "عاشورا" و "مولوی" در این تماشاخانه، از جملۀ این کارهاست.
به گفتۀ غریبپور اپرا مانند موسیقی و تئاتر کلاسیک برای ایرانیها یک هنر وارداتی است. این هنر درقرن شانزدهم در ایتالیا به وجود آمد و خیلی زود در اروپا همهگیر شد. از آن روزگار به بعد، بسیاری تلاش کردند که از طریق عروسکهای دوبعدی و سه بعدی به تکرار اپراهای متداول و معروف بپردازند. این اپراهای عروسکی غالباً در خانۀ اعیان و اشراف و یا در کوچه و بازار اجرا میشدند. غريبپور میگويد، در سال ۱۹۲۳ میلادی "پروفسور آیچر" (Anton Eicher) در"سالزبورگ" اتریش با راهاندازی یک تماشاخانه و تشکیل یک گروه نمایشی ثابت و طراحی شیوهای در ساخت عروسکها به تولید اپرای عروسکی پرداخت. این شیوه که بعد از آن در بسیاری نقاط دیگر دنیا نیز رواج یافت، به روش اصلی در اجرا و ساخت عروسکهای اپرای عروسکی بدل گشت و امروزه به " شیوۀ سالزبورگی" مشهور است.
باید گفت که نقطۀ شروع تولید یک اپرای عروسکی یافتن یا نگارش "لیبرتو" یا متن اپرا و ساخت موسیقی بر اساس آن است. سپس خوانندههایی متن را میخوانند که یا ضبط میشود و در هنگام اجرا پخش خواهد شد و یا به صورت زنده سر صحنه اجرا میشود.
کلامی که در اپرای کلاسیک خوانده میشود، حالت آواز و سرود دارد. خوانندگان اپرا را، گروهی از همنوایان همراهی میکنند. همنوایان میتوانند یک گروه کوچکِ سازی باشند یا یک دستۀ بزرگ از سازهای سمفونیک. البته، امروزه این هنر به مانند گذشته نیست و گاه با سبکهای دیگر موسیقی آمیخته شده و یا به تنهایی و بدون نمایش اجرا میشود. آوازهای اپرای کلاسیک دو نوعاند: "آریا" که قسمت اصلی اپراست و خواننده در آن با آرایشهای آوازی، قدرت و مهارتش را ابراز میدارد. "رسیتاتیف" که نوعی از فن بیان و مکالمهٔ آوازی است و غالباً پیش از آریا و گاه بین دو آریا میآید.
بهروز غریبپور با استفاده از تکنیک و دستگاههای موسیقی مورد کاربرد در تعزیه، متن اپرای "عاشورا" را نوشت و در اپرای "مولوی" این راه را ادامه داد و به گفتۀ خودش، به کمال رساند که با استقبال روبرو شد.
غریبپور معتقد است که با این کار آرزوی دیرینۀ بسیاری از بزرگان فرهنگ نمایشی ایران همچون میرزادۀ عشقی، حسین دهلوی، احمد پژمان، لوریس چکناواریان و دیگران را در بومی کردن اپرای غربی برآوردهاست و میافزاید: "برتری این سبک از موسیقی در قیاس با نمونۀ غربیاش این است که کاراکترهای خوب و بد اپرا با دستگاههای موسیقی که در قالب آن میخوانند، شناسایی میشوند. در "مولوی" برای تاراجگران مغول از"اشتلمخوانی" تعزیه و برای شخصیتهای مثبت از دستگاههای ایرانی استفاده کردهام."
در گزارش مصور حاضر بهروز غريبپور از اپرای عروسکی و نمايشنامههايش میگويد.
برای نصب نرم افزار فلش اینجا را کلیک کنید.
2. وقتی می نویسید ساخته....(هرکس) یعنی اینکه عوامل بکار گرفته شده در گزارش متعلق به شخص سازنده است. به جرات می توانم بگویم 90 درصد عکس ها اینترنتی هستند.
3. احمد پژمان، حسین دهلوی، لوریس چکناواریان از بزرگان فرهنگ موسیقی ایران هستند و نه فرهنگ نمایشی ایران.
این موارد نه به عنوان انتقاد از جدیدآنلاین، بلکه به این علت که این سایت بالقوه توان یک سایت وزین فرهنگی را داراست نوشته شد
It was nice and I enjoyed it . Thank you for the information because as there will be another puppet opera performance here, I'm the one who surely go & watch it live