Jadid Online
جدید آنلاین
درباره ما تماس با ما Contact us About us
از روزگار رفته حکایت
نبی بهرامی

از میدان میر چخماق به پایین بازارهای قدیمی یزد شروع می‌شود. از هر کدامشان صدای خاصی می‌آید. صدای اره، چکش مسگر (هر چند دیگر صدای مس در بازارهای ایران آن جور نمی‌پیچد که شاعر از ماه گرفتگی یاد کند) و گاهی هم بوی ادویه و پارچه نو. چهارمین بازار به بازار پنجعلی مشهور است. بازار تقریبا خلوت است و چند پارچه فروشی و لباس فروشی اول بازار مشغول جارو کردن و پهن کردن بساطشان هستند.

مغازه‌های بعدی اما کرکره‌هایشان پایین است و گرد و خاک روی درها حاکی از آن است که مدتهاست بسته مانده به حال تعطیل درآمده‌اند؛ بازاری که روزی پر بود از صندوق‌های بزرگ و کوچک و مردمانی که برای زینت خانه‌هایشان آنها را می‌خریدند، اکنون خمیازه می‌کشند.

امروز از نسل صندوق سازها تنها یک نفر مانده است و آن هم تنها چند صندوق در گوشه مغازه‌اش دارد. همه در بازار، حاج حسین صدایش می‌زنند. حاج حسین، الان به ساختن کمربند و تسمه و افسار و یراق اسب مشغول است. هر چند گاهی به یاد روزهای قدیم صندوقی می‌سازد و گوشه مغازه‌اش می‌گذارد. به قول خودش اینها را هم برای زیبایی مغازه می‌سازد چون اگر اینها هم نبود، مغازه‌اش رونقی نداشت. حاج حسین می‌گوید: "قیمت این صندوق‌ها ۶۰ تا ۷۰ هزار تومان است که حتی نجاری‌ها چوبش را با این قیمت برایم نمی‌سازند. آن نجارها هم که آن روز این کار را انجام می‌دادند مرده‌اند و تنها باز مانده‌اش هم چند ماه پیش دیگر خانه نشین شده‌است. آن فضای صمیمی را دوست دارم."

حاج حسین هر چند دقیقه‌ای که کار می‌کند بلند می‌شود درون مغازه چرخی می‌زند و با مغازه‌دار‌های روبه رو و کناری‌اش شوخی می‌کند و همه با هم می‌خندند. صاحب مغازه رو به‌رویی، پیرمردی خندان، از دوستان قدیمی اوست. نگاه پرسشگر مرا که می‌بیند می‌گوید: از همان ۶۰ سال پیش که در همین بازار شاگردی می‌کردم ایشان هم شاگرد پارچه فروش بود. بعدش او شد پارچه فروش، من شدم صندوق ساز."

سری تکان می‌دهد و می‌گوید: "صبح‌ها که می‌آییم اول یه خورده کار می‌کنیم. بعد میریم از همین نانوایی که عطر نانش همه بازار را گرفته نان می‌گیریم و صبحانه می‌خوریم. البته فالوده یزدی سر ظهر هم که همیشه سر جاش هست."

حاج حسین هنوز دارد حرف می‌زند اما من دیگر نمی‌دانم چه می‌گوید. همۀ فکرم به روزهای سپری شده‌اش در این بازار و شغل بی‌آینده‌اش است. به فکر صندوق‌هایی هستم که ساخته می‌شدند و جهیزیه عروسان را در خود جای می‌دادند.

از مغازه بیرون می‌زنم و از کنار مغازه‌هایی که باز است یکی یکی می‌گذرم. بیشترین چیزی که اینجا به چشم می‌خورد عشق و علاقه به حرفه است. وگرنه هیچ جاذبه دیگری نمی‌توانست شصت سال کسی را پای‌بند به کاری کند. شغل‌هایی که امروزه درآمد آنچنانی ندارد و حتی برای گذراندن زندگی کافی نیست و بعضا سخت و طاقت فرساست. اما میراث دارانش حاضر نیستند حرفه‌ای را که سال‌ها به آن دلبستگی داشته‌اند، رها کنند تا به ناگاه بمیرد. به قول حاج حسین "مرگ تدریجی این صندوق‌سازی خیلی آزارم می‌دهد. اما اگر من این شغل را رها کنم به یک باره می‌میرد."

 برای نصب نرم افزار فلش اینجا را کلیک کنید.


 به صفحه فیسبوک جدیدآنلاین بپیوندید

ارسال مطلب
- یک کاربر-2، 2010/07/04
Haji Hassan is an intelligent artist and loves to make Sandogh. At the same time, what is happening to Haji Hassan has and is happening around the world. In Japan not too long ago may be 130 years ago metal smiths were making swords. Later they found out that the time for making sword is gone and started making fine sculptures and metal ornaments. Later changed to making toys for their own usage. About 50 years ago they decided to export cheap toys to other countries. Then they learned that making cars and watches is much more profitable. Now they are making electronic toys and cars for the world. We should start thinking about ourselves and look into the future rather than the past. Looking at the past brings sadness and sorrows. Looking into the future is full of excitement and making you feel that you are alive and in control of your destiny just like Haji Hassan who knows what the market wants, but he loves to make Sandogh. So you should be happy for him.
- هوتن، 2010/07/02
روزگار غریبی است. ملت فقط برای کاریکاتور و جوک و خبر سیاسی کامنت و فحش می گذارند. کسی حوصله مطالب جدی تر و عمیق تر را ندارد. آن ها نمی دانند تا ذهنیت های زیرین عوض نشودعوض شدن سطوح زبرین فایده ای ندارد.
- یک کاربر، 2010/07/01
دلم مي سوزد، - نمي دانم به حال کی - وقتی که مي بينم اينهمه مطالب بسيار جذاب شما، اکثراً بدون کمترين اظهار نظر و بازتابي مي آيند و مي روند.بقای شما وبقای برنامه هايتان باد. و بقای همۀ دوستداران واقعی تان.
Home | About us | Contact us
Copyright © 2024 JadidOnline.com. All Rights Reserved.
نقل مطالب با ذكر منبع آزاد است. تمام حقوق سايت براى جديدآنلاين محفوظ است.