تاریخ دقیق آغاز شیشهگری در تمدنهای بشری کاملاً روشن نیست. دانشنامهها احتمال دادهاند که ریشۀ این پیشه به سالهای ۱۰۰۰۰ تا ۳۰۰۰ پیش از میلاد برمیگردد و نخستین شیشهگران در سوریه یا مصر بودهاند. به نوشتۀ دایره المعارف مصاحب، "آنچه مسلم است این که از ۱۵۰۰ ق م تا اقلاً ۳۰۰ ق م مصر مرکز شیشهگری بوده است."
روشهای تولید شیشه از آن زمان تا کنون تقریباً یکسان ماندهاست. چهار راه عمدۀ شکل دادن به شیشه وجود دارد: دمیدن، فشردن، کشیدن و ریختهگری.
هنر شیشهگری در ایران سابقهای طولانی دارد و ظروف و اشیاء به دست آمده از روزگاران پیش دلالت بر وجود این صنعت در ادوار باستانی و حتا پیش از میلاد دارد. یک گردنبند شیشهای متعلق به ۲۲۵۰ سال پیش از میلاد که دارای دانههای آبیرنگ است و در ناحیۀ شمال غربی ایران کشف شده و نیز قطعات شیشهای مایل به سبز که طی کاوشهای باستانشناسی در لرستان، شوش و حسنلو به دست آمدهاست، مؤید سابقۀ این صنعت در کشورمان است.
در سالهای اخیر شیشهگران بیشتر از خردۀ شیشه به عنوان مواد اولیۀ مورد مصرفشان استفاده میکنند. محصولات تولیدی از خرده شیشهها عمدتا به رنگهای تیره است. نحوه کار به این صورت است که ابتدا کوره را به مدت سه تا چهار شبانه روز روشن نگه میدارند و هنگامی که حرارت به حد مطلوب ۱۳۰۰ درجه رسید، از یک سو شیشۀ خردشده را در داخل آن ریخته و از سوی دیگر شیشۀ گداخته را برداشته و به مصرف میرسانند.
کورههای حرارتی موجود در کارگاههای ایران توان حرارتی بیش از ۱۳۰۰ را ندارند. بنا بر این شیشهگران برای ذوب سیلیس که در درجۀ حرارت ۱۹۸۰ گداخته میشود، از تبدیلکنندههایی مثل کربنات سدیم، آهک، دولومیت و اکسیدهای رنگی دیگر که باعث پایین آمدن نقطۀ ذوب میشود، استفاده میکنند.
در ایران دو نوع اصلی از شیشهگری دستی رایج است: شیشهگری دمیدنی که روشی برای تولید احجام است و روش ریختهگری که برای تولید کاشیها و محصولات قالبی به کار میرود.
مهمترین ابزار کار شیشهگری دمیدنی لولۀ دم است. لولهای فولادی به طول ۱۰۰ تا ۱۲۰ سانتیمتر با آلیاژی مخصوص. این لوله توخالی است و برای برداشتن شیشه از داخل کوره (که به این برداشت اولیه اصطلاحاً "بار" میگویند) و دمیدن در مذاب که باعث حجم یافتن گوی میشود، مورد استفاده قرار میگیرد.
ولی چون در این مرحله غلظت شیشۀ مذاب کم و قابلیت شکلپذیری آن ناچیز است و از سویی میبایست فرم متناسب و قطر مساوی و یکسان داشته باشد، صنعتگر آن را روی میلۀ دوشاخه و در قاشق چوبی فرم میدهد. قاشق چوبی استوانهای به ارتفاع هفت و قطر ۱۵ سانتیمتر است و در یک سطح دارای فرورفتگی بوده و به میلهای فلزی متصل است. صنعتگر ضمن کار و برای جلوگیری از سوختن قاشق و نیر برای آن که شیشۀ مذاب به قاشق نچسبد، هرچند دقیقه یک بار آن را در داخل آب فرو میبرد. پس از این مرحله استاد کار با دمیدن، غلتاندن و فرم دادن با انبر و تخته گوی را شکل میدهد.
در پارهای از کارگاهها نیر استفاده از قالب رواج دارد و استاد کار بعد از "قاشقی کردن" آن را در قالب قرار میدهد و عمل دمیدن را انجام میدهد.
اشیای ساختهشدۀ شیشهای، چنانچه در مجاورت هوای عادی نگه داشته شوند، پس از دقایقی به علت سرد شدن سطح و گرم ماندن درون آن میشکنند و به همین جهت باید آنها به تدریج و در مدتی طولانی خنک شوند. برای این منظور در هر کارگاه گرمخانهای با درجۀ حرارت ۴۵۰ تا ۵۵۰ درجه سانتیگراد وجود دارد که اشیای ساختهشده را درون آن قرار داده و سپس کوره را خاموش میکنند، تا اشیا همزمان با سرد شدن هوای داخل کوره خنک شود و این کار معمولاً بین ۲۴ تا ۴۸ ساعت طول میکشد.
روند شیشهگری ریختهگری بسیار ساده و از طریق ریختن شیشۀ گداخته در قالب صورت میگیرد که به وسیلۀ ماله صاف شده و توسط ابزاری فلزی و شیاردار به نام "موج" روی آن فرم داده میشود. بر روی این کاشیها گاه پس از سرد شدن توسط مواد مذاب نقشهای دوباره ایجاد میشود. به این نوع شیشه، شیشه فیوز میگویند. کاشیهای شیشهای عمدتا برای تزئین ساختمانها استفاده میشوند.
شهر تهران مهمترین مرکز تولید محصولات شیشهای دستساز است. در تهران با انجام عملیات تکمیلی که حالت تزئینی هم دارد، انواع محصولات شیشهای زیبا و متنوع تولید میشود.
منابع: یک کارگاه شیشهگری در جاده ساوه، کتاب آشنایی با هنرهای سنتی (حسین یاوری) و دایره المعارف مصاحب
برای نصب نرم افزار فلش اینجا را کلیک کنيد.