جواد منتظری
ایرانیان در دوره ناصرالدین شاه از عکس به مثابه ابزار بیانی و تشریحی، یعنی آنچه که امروزه ما آن را مستند می نامیم، سود می جستند. در این دوره، گرچه عکاسی بیشتر ویژۀ دربار و خواص بود، اما عکس و اخبار مربوط به پیشرفت های هنر عکاسی در روزنامه های رسمی ایران چاپ می شد و عکاسی در شهرهای ایران جای خود را باز کرده بود.
اعتراضات و نارضایتی هایی که در اواخر دوره ناصری شروع شده بود، در دوره مظفرالدین شاه هم رو به گسترش بود. این امر فرصتی پیش آورد برای هنر عکاسی تا هم در روشن کردن نخستین جرقه های انقلاب مشروطه نقش داشته باشد و هم در ثبت تحولات آن به مثابه نخستین تلاش ایرانیان برای رسیدن به آزادی، عدالت و حکومت قانون.
برای آشنایی با تاثیرات عکس در آن دوره، و آگاهی مخالفان استبداد به تاثیر عکس و شیوه به کارگیری آن می توان به این نوشته ناظم الاسلام کرمانی در تاریخ بیداری ایرانیان در باره عکس اشاره کرد:
"اجزاء انجمن مخفی به جناب آقا میرزا مصطفی آشتیانی رسانیدند که یک صفحه عکس موسیو نوز، رئیس گمرگ، در اطاق امین السلطان است که موسیو نوز در مجلس بال عکس برداشته در حالتی که عمامه بسر و ردا بدوش انداخته. اگر این صفحه عکس به دست افتد، مستمسکی به دست خواهد افتاد. جناب آقا میرزا مصطفی فوراً محمد تقی خان، پیشکار امین السلطان را دیده، صفحه عکس را به دست آورد و آن را کپیه کرده صفحات عدیده از آن برداشته و در میان مردم منتشر ساخت. بهانه و مستمسک به دست آقایان افتاد. آقای بهبهانی در بالای منبر و و در مجلس درس، شایعه را عنوان فرمود. طلاب علوم، اطراف آقا را گرفته، بنای داد و فریاد گذاردند که این لباس مذهبی ماست، اهانت به لباس مذهبی در هیچ مذهب روا نیست، بالجمله این مسئله در مجالس مطرح مذاکره گردید. لکن از رؤسا و علما، معدودی با آقای بهبهانی همراهی نکردند."
شاید بتوان گفت که با انقلاب مشروطه عکس یک رسانه خبری شد. رسانه ای که مشروطه خواهان از آن بهره می گرفتند و مقامات استبدادی از آن در خشم بودند.
در کتاب "خاطرات شرف الدوله"، نوشته میرزا ابراهیم خان کلانتر باغمیشه ای، اسناد و خاطرات زیادی به نقش عکس اشاره دارد که می توان محدودیت ها برای عکاس ها، ضرب و شتم آنان و بستن مغازه ها ی شان، چگونگی تکثیر عکس قهرمانان مشروطه و روحانیون مدافع مشروطه، را بر شمرد. میرزا ابراهیم خان که در اولین دوره مجلس شورای ملی نماینده تبریز بوده می نویسد: "دیروز چهارم شعبان چندین قزاق و ژاندارم مغازه ها و عکاسخانه ها را بر حسب امر جستجو کرده در هر جا عکسی از وکلا بوده ضبط کرده اند و خرید و فروش عکس کلاً قدغن شده است."
در دوره استبداد صغیر که همزمان بود با موج دستگیری و بازداشت آزادیخواهان، بیشترین محدودیت ها و سانسور و نظارت بر کار عکاسان در جریان بود، تا آنجا که حتی به کشته شدن یکی از عکاسان به نام "میرزا جواد خان عکاس" منجر شد.
سندیت غیر قابل انکار عکس، در باور پذیری اخبار و رویدادهایی که از طریق عکس انتشار می یافت، تردیدی برای توده مردم باقی نمی گذاشت. از جمله عکس فرمان مشروطیت با امضای مظفرالدین شاه مایه باور مردم می شد.
یا در نمونه ای دیگر، وقتی عکس محمد علیشاه در لباس قزاقی در دوران ولیعهدی در تبریز انتشار داده شد، گرایش شدید شاه آینده را به دولت روسیه نشان می داد که مایه آگاهی بسیاری از ایرانیان شد.
در نبود تکنولوژی امروزین و گسترش نداشتن رسانه های جمعی، عکس به عنوان رسانه ای نو نقش اطلاع رسانی مهمی را برعهده داشت. دیدن عکس های رجال اصلاح طلب، مجاهدان و قهرمانان، بست نشینی مردم در سفارتخانه ها، چگونگی نبردها و اوضاع و احوال مبارزه ودر گیری مجاهدان با مامورین حکومتی در شهرهای بزرگ و نیزکشته شدن مبارزان مردم را متاثر می کرد.
عکاسان بسیاری در این دوره نقش داشتند. یکی از آنها آرمان استپانیان است که می توان او را از عکاسان مهم و برجسته دوران مشروطیت دانست. این جایگاه را از آن روی به او می توان اطلاق کرد که عکس های او از رخداد ها ی مشروطه در نشریه مشهور تایم در همان زمان به چاپ رسید.
هیچ نظرموثقی بر تعداد عکس های او و نیز چند و چون کارش نمی توان ارائه داد. زیرا بنا بر نظر متخصصین تاریخ عکاسی ایران، عکس مستقلی از او دیده نشده است. بر ملا شدن نقش استپانیان و عکس هایش از مشروطه نیازمند بازبینی آرشیو مجله تایم است.
از سوی دیگر اما عوامل استبداد نیز به نقش عکس وقوف داشته و از آن برای تاثیرگذاری منفی بر اذهان توده مردم استفاده می کردند. شرح چگونگی عکس برداشتن آنها از زندانیان با وضعی مفلوک و انتشار و هدیه به دوستان خود را می توان در گزارش مصور این صفحه دید.
یکی دیگر از جنبه های کاربردی عکاسی در این دوران، عکسبرداری از اعلامیهها و شبنامه هایی بود که برخی از انجمن های سرّی به دلیل در اختیار نداشتن چاپخانه و یا وسایل تکثیر، اقدام به انجام آن می کردند. نمونه آشکار آن روزنامه شیخ فضل الله نوری بود که به لوایح معروف شد. سنت لویی رابینو، دیپلمات و ایران شناس بریتانیائی درباره این روزنامه می نویسد:
"این نشریه در سال ۱۳۲۵ق (۸-۱۹۰۷م) در تهران انتشار یافت و این امر از طرف شیخ فضل الله نوری که از مخالفان معروف مشروطیت بود و با همفکران خود در حرم حضرت عبدالعظیم بست نشسته بودند انجام می گرفت. آنها بدین وسیله می خواستند نوشته هایی را در میان مردم منتشر نموده و به آنان القاء کنند که مشروطه خواهی به زیان مملکت است و به دنبال آن نروند و چون هیچ مطبعه ای حاضر به چاپ اعلامیه های آنها نبود، روزنامه های مزبور را ابتدا با خطی خوش روی برگ هایی می نوشتند و از آن عکس هایی تهیه کرده در میان مردم توزیع می نمودند."*
نقش عکس در انقلاب مشروطه فراتر از آنی است که در کتاب ها و خاطرات رجال آمده است. به ضرس قاطع خاطرات نوشته شده و نیز کلکسیون های عکس خانوادگی وجود دارد که هنوز به انتشار در نیامده است. پرونده این موضوع خاتمه نیافته و امید می رود در آینده اطلاعات بیشتر و موثقی در این باب رخ تازه کند.
*درنوشتن این گزارش از نظرات آقای محمد رضا طهماسب پور، عکاس و پژوهشگر تاریخ عکاسی ایران بهره مند شدم و از ایشان سپاسگزارم.
برای نصب نرم افزار فلش اینجا را کلیک کنيد.
.the music doesn't match the multimedia and makes it boring
thanks indeed