سلمان مجد
در لغتنامه های پارسی، قدمگاه به معنی جای نهادن قدم، طهارت خانه، جایی که پای پیامبری یا امامی و یا یک ولی به آنجا رسیده باشد یا اثری از آن در سنگ باشد، آمده است. البته در اینجا منظور همان معنای سوم است.
در ایران قدمگاه های بسیاری وجود دارد که هر کدام را به یکی از امامان و یا پیامبران نسبت می دهند. بعنوان مثال، قدمگاه امام حسن عسکری درسیوندِ شهرستان اُقلید و یا قدمگاه خِضر در آمل و شوشتر. شهر سده را که در جنوب ایران و شمال استان فارس واقع شده نیز مسیر حرکت علی ابن موسی الرضا می دانند. چند قدمگاه هم در دزفول و علاوه بر این، قدمگاه های بسیاری در سایر نقاط کشورهست. و البته قدمگاهی دیگر از امام رضا در دامنه جنوبی کوه های بینالود واقع در ۲۴کیلومتری شهر نیشابور و ۱۰۰ کیلومتری مشهد است؛ این قدمگاه را زمانی منسوب به شاپور خسرو، سپس امام علی و سپس امام رضا که از راه نیشابور به مرو می رفتند، دانسته اند.
اما آنچه این قدمگاه را از سایر قدمگاه ها متمایز می کند، وجود سنگی است که اثر دو پا بر آن حک شده و آن را منتسب به امام رضا می دانند. مردم بر این باورند که چشمه آب قدمگاه به اراده امام رضا از زمین جوشیده است. اگرچه برخی به آن معقول تر می نگرند و آن را ساخته برخی از دوستداران آن امام می دانند که به عنوان یادبودی از او که از اینجا گذشته است، بنا کرده اند. به گفته آنها جای پایی که مردم به یادگار حضور امام رضا در قدمگاه بر سنگ تراشیده اند، صدها سال قدمت دارد.
علاوه بر آن، این قدمگاه در جایی خوش آب و هوا و در میان باغی بزرگ با درختان زیبا و کهنسال قرار گرفته است و وجود کاروانسراها و آب انبارهای دورۀ صفوی باعث شده نه تنها زائران به این مکان روی بیاورند، بلکه بسیاری از گردشگران نیز به این منطقه کشیده شوند. این قدمگاه که تا چندی پیش محدود به چند باغ و روستایی کوچک می شد، اکنون تبدیل به شهری به نام "قدمگاه" شده، موجب رونق این منطقه شده و فرصت های شغلی زیادی را برای بومیان به منظور پذیرایی از زائران و گردشگران ایجاد کرده است. مردم به زیارت این مکان ها می روند، زیرا آن را موجب نزدیکی به خدا و برآورده شدن حاجات خود می دانند.
اما قدمگاه های امام رضا از شهرتی خاص برخوردار بوده و هست، زیرا وی ازمعدود امامان دوازده گانه بود که به ایران آمده و حرم او در مشهد است.
در تاریخ آمده است که امام رضا بنا به درخواست مأمون که در مرو خلافت می کرد، از مدینه رهسپار خراسان شد. اما در این که از کدام مسیر به خراسان و شهر مرو رسیده، سند موثقی در دست نیست و مسیرهای متفاوتی داده می شود. اما با توجه به اوضاع جغرافیایی و سیاسی آن زمان، بیشتر مسیر امام از مدینه به مرو را از طریق شهرهایی مانند بصره، اهواز، فارس (شیراز)، اصفهان، یزد، نیشابور، توس و سرخس می دانند. و با توجه به علاقه شدید مردم معتقد به این امام و بی اطلاعی از مسیر دقیقش، قدمگاه های بسیاری ساخته شد. شاید مردم از اینکه امام از منطقه آنها عبور کرده باشد به خود می بالیدند و آنرا مایه برکت آنجا می دانستند.
چنانچه مردم هر روستا و منطقه ای که داستانی ازعبور وی از آن اطراف می شنید، سعی بر ساخت بنای یاد بودی از او می کردند که بر اساس باور مردم تبدیل به قدمگاه آن امام شده است.
در دوران صفوی، شاه عباس کمک قابل توجهی برای پیشبرد اهداف مذهب شیعه در ایران کرد. وی بارگاه امام رضا را مرمت کرد و زیارت آن را رواج داد و باعث شد مشهد به یکی از مهمترین شهرهای زیارتی تبدیل شود.
به یقین دوران بعدی، بخصوص دوران جمهوری اسلامی، پررنگ ترین نقش را در آبادانی و مدیریت این اماکن داشته است.
اما اینکه این مکان ها به راستی قدمگاه این امامان بوده اند یا نه، شاید زیاد اهمیت نداشته باشد. آنچه اهمیت دارد این است که همه روزه بسیاری به عنوان گردشگر و زائر به این اماکن رفته و به نیایش می پردازند و طلب حاجت می کنند. حضور آنان تاثیر قابل ملاحظه ای بر اقتصاد این مناطق دارد.
بطور حتم متولیان این مکان های زیارتی هم از این رونق بی نصیب نخواهند ماند و شاید به همین دلیل فضایی روحانی برای این اماکن ایجاد می کنند؛ به این شکل که برای ورود به مکان های زیارتی، زائر به صورتی تدریجی از پیش فضاهایی عبور می کند که آمادگی ذهنی لازم را برای حضور در آن مکان به دست آورد. بوی خوش عطر و نور چراغ های آویز چنان فضای دلپذیری را پدید می آورد که به زائر احساس مقدس بودن مکان را تلقین می کند و او با رضایت کامل به منظور برآورده شدن حاجاتش نذری به گردن می گیرد.
برای نصب نرم افزار فلش اینجا را کلیک کنيد.
ولی در کمال تاسف باید گفت : خرافات و کژاندیشی همچنان از اصل دین و مذهب جلوتر است .
u will be a great writer
but what a pity that u didnt put the link to dowmloads!!!!!!
It was so good and It the best to now about Old place in Iran
اما چون خیلی دوره جزئیات خاطرم نمونده . در انتهای گردشی گذارمون افتاد به بی بی شهربانو ی خودمون . حرف سر این بود که مردا اگه برن تو حرم سنگ میشن؟؟ پدرم با لباس و پوتین کوهنوردیش جلو رفت و نمیدونم چی گفت به مسئول اونجا که مرد بود؟؟ و با ما داخل حرم شد و پس از زیارت و دور حرم گشتن همه با هم بیرون اومدیم. سنگی که در زیر پنجره کف زمین و نشونه ی کله مردی بود که می خواسته بی بی نا زنین رو ببینه هنوز تنهائی او نجا بود و پدر نا زنین من نیز بیرون در صحیح و سالم داشت دسته کلید شو از جیبش در می آورد .
بدینوسیله جای دارد که از ایشان بخاطر نوشتن و انتشار چنین مقالاتی در سایت جدید آنلاین تجدید و تقدیر کرد. احسن و افرین بر نویسنده این مقالات (سلمان مجد). بعنوان یک خواننده، و برای نویسنده این مقالات، ارزوی موفقیت های بیشتر در زمینه ارایه این گونه آثار فرهنگی و مردمی دارم.