وحیده پیکان
سیدمحمد ۲۲سال دارد. بیشتر وقتش را در استدیوی خبر رادیوی محلی "نهاد" در ولایت بلخ میگذراند. او مدیر جمعآوری خبر در این رادیوست. در کنار آن نشریهای هم منتشر میکند و زنگ تماسهایش گوش مقامهای کشور را آرام نمیگذارد؛ چون همیشه جویای خبر است.
تا این جای داستان بسیار عادی و معمولی است و شاید صدها تن دیگر در فضای پسا طالبانی افغانستان کارهای مشابهی بکنند. ولی روش کار سیدمحمد با دیگر همکارانش تفاوت قابل ملاحظهای دارد. این جوان از هر دو چشم نابیناست.
سیدمحمد یزدانپرست به گونۀ غیرمعمولی به جمعآوری و خواندن خبر میپردازد. او در ابتدا به مقامهای دولتی زنگ میزند و از هر یک در مورد آنچه در ولایت می گذرد، اطلاعات میگیرد. گاهی هم خبرها را از گزارشگرانی که زیر نظرش کار میکنند، میشنود، سپس همۀ آنها را در ذهنش جملهبندی و حفظ میکند، تا بعداً پشت میکروفن رادیو شنوندگانش را از آن رویدادها آگاه کند. برای برنامهریزیهای بعدیاش خط بریل را به کار میگیرد.
استعداد و حافظۀ این جوان کمنظیر است. برای اندک کسی این امکان دست میدهد که با یک بار شنیدن گزارشها محتوای آن را از بر به شنوندگان دیگر منتقل کند. از تپق زدن هم خبری نیست.
سیدمحمد نابینای مادرزاد نیست. او وقتی که در جریان زدوخورد شبه نظامیان در دهۀ ۱۹۹۰ از ساختمان منزلش پرید، به سر به زمین خورد و بیناییاش را از دست داد. اگر سیدمحمد پول کافی میداشت، میتوانست روشنایی چشمانش را باز یابد. معالجۀ این آسیب در خارج از کشور امکانپذیر بود. اما شرایط به گونهای بود که مانع از انجام آن عمل پرهزینه در خارج از کشور میشد و سیدمحمد نابینا ماند.
اما نابینایی باعث عزلت و گوشهگیری او نشد، بلکه او را به جد و جهد بیشتر واداشت، تا در جامعه جایگاه خود را داشته باشد. در افغانستانی که از مکتب حرفهای ویژۀ معلولان خبری نیست، سیدمحمد با تکیه بر ارادۀ خود توانست خواندن و نوشتن به خط بریل را بیاموزد و حرفۀ و خبرنگاری و سرانجام گویندگی را فرا بگیرد.
او وقتی که میخواست کاری برای خودش دست و پا کند، هیچ سازمانی درخواستش را نپذیرفت. به دلیل این که میگفتند نابیناست و کاری از او ساخته نیست. اما رادیو نهاد، برای آزمایش هم که شده، به او یک فرصت داد. نخست او برنامهای را تحت عنوان "دنیای روشندلان" که ویژۀ معلولان بود، گردانندگی کرد و به زودی توانست مسئولان رادیو را متقاعد کند که بهترین نامزد برای مدیریت بخش خبر است.
دکتر نجیب پیکان، مسؤل این رسانه، هم از کار سیدمحمد یزدانپرست خوشنود است و هم از این که یک استعداد تازه را کشف کرده است. او میگوید، اعتماد به نفس سیدمحمد پلههای ترقی را برایش فراهم خواهد کرد.
در گزارش مصور این صفحه میتوانید صحنههایی از کار و زندگی سیدمحمد یزدانپرست را ببینید.
برای نصب نرم افزار فلش اینجا را کلیک کنيد.
Once again, I congratulate the ongoing progress of your success. You have always being a great role model for everyone. I am really proud of you and I believe that success is yours forever. Wish you all the best
گزارشِ این صفحه را در مورد تو خواندم بعد به عکسها و تصویر از تو و در عقب آن صدای گیرای تو که مانند همیشه روان وصمیمی حرف میزنی شنیدم و باز شنیدم و باز
تو که نظر مرا در مورد خود میدانی ،که همت والا. و طرز دید و جهان بینی تو نه تنها به تمام اعضای خانواده ی ما باعث فخر و مباهات و سر بلندیست بلکه به تمام اجتماع و جامعه ما هم که باید به وجود فرزندان چون تو بخود ببالنند . و هزاران هزار زن و مرد و کودکی که در این سه دهه جنگ وبربادی آسیب و صدمه ی مانند تو برایشان رسانیده و امروز از وضع موجود خود پریشان و نا امید و مایوسند ، میتوانند از تو بیاموزند،
سید عزیز خیلی دلم برایت تنگ شده ، پشت آن شب نشینی ها و چای نوشیدن ها و به صحبت ات های گرم وداغ ات مانند حالت آن مزار عزیز تان گوش دادنها
آفرین و موفق باشی جان کاکا هوشنگ
نابرده رنج گنج میسر نمی شود مزد ان گرفت جان برادر که کار کرد
با احترام
سید مجتبی ظاهر
مشاور پالیسی اتاق تجارت و صنایع