Jadid Online
جدید آنلاین
درباره ما تماس با ما Contact us About us
سُمبات، نگارگر جلفا
داريوش رجبيان

شگفت‌انگیز است که نقاشی چون سُمبات دِر کیورغیان (Sumbat Der Kiureghian) در ایران نام چندان آشنایی نیست. نقاشی‌های آب‌رنگ او در اوایل دهۀ ۱۹۳۰ میلادی تا اواخر دهۀ ۱۹۹۰ شبیه آثاری نیست که بتوان فراموش‌شان کرد. نقاشی‌های او را همین اکنون هم می‌شود در بازارهای مجازی‌ای چون "ای‌بی" (eBay) دید که با قیمت‌های گزافی به فروش می‌روند. اما در ایران که زادبوم سمبات است، این نقاش را بیشتر، هم‌تبارانش می‌شناسند و برخی از دست‌اندرکاران هنر نقاشی. در حالی که به جرأت می‌توان گفت، سمبات از برجسته‌ترین نقاشان آب‌رنگ اصفهان بوده‌ است.

سمبات صد سال پیش در خانواده‌ای ارمنی در جلفای اصفهان به دنیا آمد. در مدرسۀ ارمنی این شهر از میان همۀ واحدها بیشتر به نقاشی علاقه داشت. زبان انگلیسی را در کالج انگلیسی پسرانۀ اصفهان فرا گرفت. اما فشار روزگار او را واداشت که تحصیل را کنار بگذارد و به کار و کاسبی بپردازد. اما ورود "سرکیس خاچاطوریان"، نقاش ارمنی مقیم پاریس، در سال ۱۹۲۹ بود که سمبات را بازپس به عالم رنگ و تصویر فرستاد.

خاچاطوریان به اصفهان آمده بود تا از روی دیوارنگاره‌های عالی‌قاپو و چهل‌ستون نقاشی کند. برای انجام این طرح سترگ او به یک شاگرد نیاز داشت و از سمبات خواست که به او کمک کند. سمبات هر چه بیشتر راز و رمز نقاشی را می‌آموخت، به همان میزان شیفتۀ این هنر می‌شد. وی از مهارت خاچاطوریان در استفاده از قلم‌مو و انتخاب رنگ در عجب بود، و از دانسته‌هایش از آثار هنرمندان غرب و هند و ژاپن و آفریقا. طی این دورۀ کوتاه همکاری با خاچاطوریان، سمبات نوجوان اهمیت و ارزش مکتب‌های هنری اصفهان را هم دریافت و به مطالعۀ آنها نشست.

خاچاطوریان هم در این نوجوان، استعدادی کم‌نظیر را می‌دید و کوشید زمینۀ تحصیل او در پاریس را فراهم کند. این تلاش به ثمر نرسید و سمبات تا سال ۱۹۴۹ از ایران بیرون نرفت.

تا آن سال سمبات، نقاشی زبردست شده بود و در خیابان چهارباغ اصفهان استودیوی خودش را داشت، با نام "نگارستان سمبات". نقاشی‌های آب‌رنگ سمبات از بارو و پل و کاخ و میدان‌ و کوچه و بازارهای اصفهان بیشتر گردشگران غربی را به سوی خود می‌کشید. نگاه سمبات به محیط و آدمان اطرافش، با این که از درون بود، در عین حال نگاهی بود از دور. گویی سمبات از چشم یک غربی به اشیا و افراد نگاه می‌کرد و آن را به گونه‌ای می‌دید که تا کنون نقاشان بومی ایران ندیده بودند. آب‌رنگ‌های سمبات، بیان "غربیانۀ" مضمون‌های ایرانی است. از این رو، این نقاشی‌ها بی‌درنگ به چشم و دل بازدیدکنندگان غربی نگارستانش می‌نشستند و به فرنگستان راه می‌یافتند. البته، تعداد زیادی از آثار سمبات را مشتریان ایرانی هم می‌خریدند.

سُمبات در حال نقاشی در حوالی تهران، ۱۹۷۹ميلادی

نگارستان سمبات پر از صحنه‌های اصفهانی بود: مسجد شاه و سی و سه پل و پل‌های خواجو و مارنان و شهرستان. دلبستگی سمبات به پل‌ها و راه‌ها و جاده‌ها در طول عمر هنری‌اش محسوس بود. گویی می‌خواست پلی بزند میان امروز و فردا، میان شرق و غرب. علاقۀ او به درآمیختن مضمون‌های ایرانی با شگردهای نقاشی غربی نیز همین پیام را می‌دهد.

در زندگی هم عاشق جاده بود. از روستا به روستا و از شهر به شهر سوژه‌جویی می‌کرد و همیشه با کوله‌باری از سوژه‌های تازه برمی‌گشت. معمولاً در جا می‌نشست و چتری را بر فراز سرش می‌گسترد و لحظه‌ یا صحنه‌ای را روی کاغذ منقش می‌کرد. و گاهی هم عکس آن سوژه را می‌گرفت و با خود به خانه می‌برد، تا سر فرصت و با حوصلۀ تمام از آن عکس، تابلویی دربیاورد. به قول لِوون آبراهامیان، تبارشناس و نویسندۀ ارمنی، سمبات در هنر نقاشی گاه روش‌های مردم‌شناختی را به کار می‌گرفت که عکاسی صحنه برای تدقیق بیشتر از جملۀ همان روش‌هاست.

گذشته از این روش‌ها، تابلوهایی هم هستند که سمبات را به عنوان یک نقاش مردم‌شناس معرفی می‌کنند: خانه‌های ارمنی‌ جلفا و اصفهان؛ زنان روستایی که دور تنوری نشسته‌اند و لواش ارمنی می‌پزند، یا کنار جویباری نشسته‌اند و ظرف و رخت می‌شویند، یا از آبگیری با کوزه آب می‌گیرند؛ گروهی از ارمنی‌های شاد که در مراسم عروسی رقص و پایکوبی می‌کنند... این عکس‌ها و تابلوها را به‌راحتی می‌توان در هر پژوهشی مردم‌شناختی در بارۀ ارمنی‌تباران ایران به کار برد. به قول اسقف بابیان در جلفای اصفهان: "سمبات با نقاشی‌هایش تصویر زندگی روستایی ارمنی‌ها را جاودانه کرد، و اصفهان محبوبش را با جلفای نو ارمنی‌نشین آن".

با این که تصویرهای ارمنی، بخشی بزرگ از آثار سمبات را به خود اختصاص داده ‌است، آثار گرانبار او به هیچ روی تنها در این سوژه‌ها خلاصه نمی‌شود. زنان چادری چهارباغ اصفهان، آخوندی تسبیح‌بدست در میدان شاه، نی‌نوازی خیابانی کنار یک استکان چایی، شترهای خسته زیر طاقی در اصفهان، کودکان دم دروازۀ کاروان‌سرایی کهنه، بقعۀ شاهزاده حسین و عشایر و قالی‌بافی‌شان را هم می‌توان در ده‌ها تابلوی سمبات دید.

سمبات صورتگری ماهر بود. پرتره‌هایی که او از اعضای خانواده‌ و یاران و نزدیکانش یا چهره‌های شناخته‌شده کشیده ‌است، دال بر تبحر او در چهره‌پردازی است.

مسافرت‌های سمبات طی سال‌های ۱۹۴۹ و ۱۹۵۰دامنۀ سوژه‌های او را گسترده‌تر کرد. دیگر تنها اصفهان یا حتا ایران نبود که با حرکات موزون قلم‌موی سمبات روی کاغذ شکل می‌گرفت. عراق و سوریه و عربستان و لبنان و انگلیس و ایتالیا و سوئیس و فرانسه با مناظر و مکتب‌های نقاشی‌شان روی آثار سمبات به گونه‌ای نقش خود را گذاشته‌اند. اما ایران و به ویژه اصفهان برای همیشه در کانون نقاشی‌های سمبات باقی ماند، حتا پس از آن که سمبات همراه با همسرش آراکس سال ۱۹۸۰ از ایران به آمریکا رفت و به فرزندانش در شهر لس آنجلس پیوست.

سمبات در آمریکا هم نگارستان خود را داشت و سرگرم کشف چشم‌اندازها و شیوه‌های تازۀ نقاشی بود. اما نگارستان آمریکایی او هم رنگ و بوی ایرانی داشت. استودیوی سمبات ایران و ایرانیان و آیین‌هایشان را به طور مصور به هنردوستان آمریکایی معرفی می‌کرد.

سفر سمبات به ارمنستان در سال ۱۹۹۱ بهانۀ آغاز فصلی دیگر از نقاشی‌های او شد. به روستاهای دوردست کشور آبایی‌اش سفر کرد و شیفتۀ رنگ‌های طبیعت ارمنستان شد: آفتاب‌سوخته، خاکی، زرد براق، سبز روشن... رنگ‌هایی که در کالیفرنیا به چشمش نمی‌خورد. کلیساهای قدیمی ارمنستان در ردیف سوژه‌های محبوب او قرار گرفت.

سمبات برای آخرین بار در پاییز سال ۱۹۹۳ به ایران سفر کرد. ارمنی‌تباران ایران با برگزاری برنامه‌هایی ویژه به نقاش چیره‌دست‌ ارج گذاشتند و در جلفا نمایشگاهی از آثارش را برپا کردند. به گفتۀ "آرمن در کیورغیان"، پسر سمبات، خاطرات شیرین واپسین دیدار از زادبوم، تا آخرین روزهای زندگی، تسلای خاطر سمبات بود.

سمبات تابستان ۱۹۹۹در آمریکا درگذشت. وی در طول بیش از ۶۵ سال کار هنری‌اش، بیش از ده هزار طرح و نقاشی از خود به جای گذاشت. آثار او اکنون در گالری‌ها و موزه‌ها و مجموعه‌های شخصی گوناگون در سراسر جهان یافت می‌شوند و از آنچه از آثار او در ایران باقی مانده، به عنوان میراث ملی نگهداری می‌شود.

یکی دیگر از یادگارهای هنری سمبات، شیوۀ نقاشی موسوم به "سمباتیسم" است. چند نمونه از "سمباتیسم" را در گزارش‌ مصور دوم همین صفحه می‌بینید که در آنها سمبات رنگ‌های گوناگون را روی پاره‌ای از روزنامۀ ارمنی یا فارسی پخش کرده و با درآمیختن رنگ‌ها سوژه‌هایی شکل داده‌است که گاه با مضمون تیترهای روزنامه گره می‌خورد.

در گزارش مصور نخست این صفحه "آرمن در کیورغیان" فرزند سمبات و استاد دانشگاه کالیفرنیا که نقاشی هم می‌کند، از زندگی پدرش می‌گوید و در گزارش تصویری دوم، ویژگی‌های آثار سمبات را توضیح می‌دهد.

 

* انتخاب از آرشیو جدیدآنلاین.


 به صفحه فیسبوک جدیدآنلاین بپیوندید

ارسال مطلب
- صوفرزاده، 2013/12/28
ضمن تقدیر از این هنر مند عزیز .از هنرمند بزرگی چون میخائل (میشا) شهبازیان که درآبرنگ سازی مقام بزرگی دارد نیز برنامه ای تهیه نمائید با تشکر از برنامه های خوب شما.
Home | About us | Contact us
Copyright © 2024 JadidOnline.com. All Rights Reserved.
نقل مطالب با ذكر منبع آزاد است. تمام حقوق سايت براى جديدآنلاين محفوظ است.