برای نخستین بار در تاریخ عکاسی افغانستان، در مرکز فوتو ژورنالیسم "چشم سوم" در کابل، یک نمایشگاه دایمی عکس برپا شده است. اوضاع متشنج سیاسی در دورۀ طالبان و مجاهدان، هنر عکاسی را مانند بسیاری از هنرهای دیگر در انزوا قرار داده بود و صرف نظر از عکاسان آماتور، فقط عدهای از عکاسان حرفهای داخلی، مانند آقای نجیبالله مسافر و عکاسان خارجی، مانند آقای رضا دقتی، ماکوری و پاول عکسهایی از افغانستان گرفتهاند.
عکسهای نمایشگاه فوتوژورنالیسم چشم سوم، شامل آثار هنری نجییب مسافر، رضا یمک، بصیر سیرت، رضا ساحل و مهدی مهرآئین است که از نقاط مختلف افغانستان گرفته شدهاست.
فضای کوچک اتاقها به سرعت پر میشود و بازدیدکنندگان خارجی و داخلی را غرق تابلوعکسهایی میکند که با سلیقۀ خاص هنرمندان عکاس افغان، بر دیوارها قرار گرفتهاند. برخیها در سکوت به تماشا پرداختهاند و برخی دیگر حیرتزده از دیدن تصاویر و عدهای هم با لبخندهای تلخ و نگاههای مضطربی، تابلوها را میبینند، گویا رشتۀ ارتباطی از زندگیشان را در لابهلای تصاویر مییابند.
جوانی که در کنارم ایستاده، به دوستش میگفت: بعضی وقتها سیر و سلوک در دنیای مجازی تخیل را ترجیح میدهم به رویارویی با واقعیتها. شاید در نگاه او، نه که در نگاه هر فرد، واقعیتهای این مرز و بوم آنقدر تلخ و دردناک است که با روح و روانی خسته و پریشان در تقلای گریز از آنها بر میآییم.
احساس میکنم، جغرافیای نفرینشدهای که جنگ و خشونت را در دامان خود پرورانده و همۀ تار و پودش با درد و رنج گره خورده، چارهای جز این برای ساکنانش نمیگذارد؛ فرار، رجعت به تخیل و سر دشمنی با هر آن چه بوده و هست، گذاردن. مردم ما عقدۀ نداشتنهای زیادی را تجربه کردند. تاریخمان تاریخ عقده است و حالا متبحرترین خودسانسوریهای جهان، در این جا یافت میشوند. چیزی که حتا عکسها راویان خوبی برای آنند. روایتی که هر بار با بعضی از این عکسها و به مناسبتهای خاصی برایم بازگو شده بودند. روزی به بهانۀ محو خشونت علیه زنان و روزی دیگر به بهانۀ صلح و صدها بهانههای اینچنینی دیگر.
اما این بار عکسهای کودکان، مردان و زنان با رنجهای طولانی و خوشیهای شاید ناپایدارشان، زندگیهایشان و جامعهشان که اکثراً برتافته از فرهنگ و رسوم متفاوت جامعۀ افغانی است و همین مجموعه با موضوعات گوناگون، وجه تمایزی شده میان نمایشگاه فعلی و نمایشگاههای قبلی عکس.
صد و پنجاه تابلو با صد و پنجاه روایت بر دیوارها و تابلوهای دیگری که در کنار پنجرهها و یا روی زمین به دلیل نبود امکانات، اما به زیبایی دکور شدهاند، لرزه بر اندام هر بینندهای خواهد افگند و این سؤال را در ذهن هر فردی تکثیر خواهد کرد که بر افغانستان چه میگذرد؟ در دل آرزو میکنم، ای کاش این عکسهای زیبا، اما تأثرانگیز، از بطن افغانستان دیروز میبود و امروز، تنها زنده شدن خاطرات تلخ گذشته، اما افسوس.
مرکز فوتوژورنالیسم چشم سوم را چهار عکاس افغان در سال ۱۳۸۷ پایه گذاری کردند. این مرکز نمایشگاههای متعددی را در داخل و خارج از کشور راهاندازی کرد و هماکنون در نظر دارد در راستای فعالیتهای فرهنگیاش، زمینۀ آموزش حرفهای را برای علاقهمندان هنر عکاسی فراهم کند.
در گزارش مصور این صفحه از این نمایشگاه عکاسی در کوچۀ چوب فروشی، کارته سه، کابل بازدید میکنیم.
برای نصب نرم افزار فلش اینجا را کلیک کنيد.
یک نکته ای هست فقط در مورد مطلب بالا: گوینده ی ویدیوی این مطلب به اشتباه شاعرِ شعری که در پایان صحبتش می خونه رو به جای شاملو، شفیعی کدکنی معرفی می کنه
موفق باشید.