Jadid Online
جدید آنلاین
درباره ما تماس با ما Contact us About us
سالنامۀ مولانا به انگلیسی
بهار نوایی

اگرچه در دهه‌های گذشته آثار شاعران و ادیبان ایرانی به دفعات به زبان‌های دیگر ترجمه شده، تعداد شاعرانی که آثار آنها از مرزهای ایران فراتر رفته و در دل مخاطبانی نشسته که زبان مادری‌شان فارسی نیست، انگشت‌شمار است. در بین این شاعران مولانا جلال‌الدین محمد بلخی از برجستگان است.

اگرچه مردم و اندیشمندان کشورهای اروپایی تنها در دویست سال گذشته با رشد علوم انسانی به آثار شاعران بزرگ عرفانی علاقه‌مند و آن را به زبان‌های خود ترجمه کرده‌اند، کشورهای شرقی مانند ترکیه و بعضی کشورهای بالکان از چند سده پیش آموزش مثنوی را همچون یک کتاب درسی برای بعضی رشته‌ها مانند قضاوت اجباری کرده بودند و حتا برای آن امتحان می‌گذاشتند. آنها در آن زمان به جای ترجمۀ این آثار به ترکی، خود زبان فارسی می‌آموختند. اینها چکیده‌ای از سخنانی است که دکتر لئونارد لویزن (Dr Leonard Lewisohn) پژوهشگر و استاد مؤسسۀ مطالعات عربی و اسلامی دانشگاه اکسیتر(Institute of Arab and Islamic Studies, University of Exeter) در مراسم معرفی سالنامۀ "مروری بر مولانای رومی" ادا کرد که قرار است هر سال چون آینه‌ای، بازتاب همۀ آثاری باشد که در مورد اشعار مولوی به زبان‌های انگلیسی و فرانسه تألیف می‌شود.

این سالنامه محصول کار مشترک مرکز مطالعات رومی در دانشگاه خاور نزدیک قبرس و مرکز مطالعات ایران‌شناسی دانشگاه اکسیترانگلستان است. ترجمۀ نو از اشعار مولوی، نقد کتاب‌ها در بارۀ مثنوی و دیوان شمس، بیان و نقد اندیشه‌های فلسفی، مذهبی، روانکاوانه و روان‌شناسانه، تکنیک بیان و تخیل شاعرانۀ مولوی، همه در کنار هم در این سالنامه در دسترس علاقه‌مندان قرار خواهد گرفت.

در حاشیۀ مراسمی که به مناسبت انتشار نخستین شمارۀ سالنامۀ "مروری بر مولانای رومی" در کتابخانۀ بریتانیا در لندن روز ۱۲ مه برگزار شد، لئونارد لویزن دلایل انتشار چنین مجله‌ای را برشمرد و گفت:

"به‌ نظر من، تقریباً حدود یازده شاعر بزرگ ایرانی در طراز اول هستند: فردوسی، ناصر خسرو، سنایی، نظامی، عطار، مولانا، سعدی، حافظ، جامی، صائب و بیدل. اما از این میان فقط شش تن درمیان غربیان از قرن ۱۸ به بعد معروف شدند و مردم غرب نسبت به آنها کشش پیدا کردند که عبارتند از فردوسی، نظامی، عطار، مولانا، سعدی و حافظ. در مورد فردوسی می‌توان گفت که بیشتر، ایرانی‌ها، تاجیک‌ها و افغان‌ها و به طور کلی فارسی‌زبان‌ها به آن علاقه‌مند هستند. اما از میان این شش شاعر مولانا ویژگی خاص دارد. او بنیان‌گذار معروف‌ترین سلسلۀ صوفیه و درویش‌ها، یعنی "سلسلۀ مولویه" است که بیشترین مراکز را در ترکیه و اروپای شرقی داشته‌است. مثلاً شصت مرکز از قرن چهاردهم میلادی تا قرن نوزدهم در ترکیۀ عثمانی وجود داشته‌اند و این خاصیتی است که مثلاً نظامی و سعدی ندارند".

او اضافه می‌کند، اختصاص دادن مجله‌های علمی به ادیبان و شاعران در اروپا سال‌هاست مرسوم است، اما این نخستین بار است که یک شاعر پارسی‌گوی، دارای یک مجلۀ علمی به زبان انگلیسی می‌شود.

دکتر لئونارد لویزن که با همکاری گوکلپ کامل Gökalp Kâmil ابتکار انتشار این سالنامه را به عهده دارد، معتقد است امروز طرفداران تصوف و اندیشه‌های مولوی در کشور‌های غربی آن‌قدر زیادند که چنین مجله‌ای به زبان انگلیسی باید سال‌ها پیش منتشرمی‌شد. به ندرت می‌توان موردی یافت که در بارۀ شصت هزار بیت شعر یک شاعر، این تعداد کتاب و مقاله نوشته شده باشد و تا امروز هم ادامه داشته باشد. تفسیرپذیری اشعار این شاعر بزرگ امتیازی است که لئونارد لویزن در مقابل اشعار حافظ به اشعار مولوی می‌دهد و معتقد است که ترجمۀ اشعار مولوی پیچیدگی اشعار حافظ را ندارد. او می‌گوید:

"قرن سیزدهم میلادی، قرن شکوفایی ادبیات، عرفان و تصوف بوده‌است. قبل از مولانا افرادی مثل شهاب‌الدین سهروردی، شیخ‌الاشراق، داشتیم که  بنیانگذار فلسفۀ اشراق بوده‌است. همزمان با مولانا "ابن عربی" بوده که تقریباً بزرگترین فیلسوف اسلامی و عارف زمان خود محسوب می‌شد و تأثیر ابن عربی بر شاعران بعد از وفاتش فوق‌العاده بود. به همین دلیل مولانا در یک محیط غنی عرفانی پرورش یافت".

دکتر لویزن معتقد است که مردم امروز کشورهای غربی بیش از هر زمان دیگری به آثار عرفانی شرقیان علاقه‌مندند و در هر کتاب‌فروشی معتبر در شهرهای بزرگ غربی می‌توان تعداد زیادی ترجمه و تفسیر آثار عرفانی و به خصوص اشعار مولانا یافت. او خود در سن شانزده‌سالگی با ترجمۀ آثار مولوی که توسط رینولد الف. نیکولسن  Reynold A. Nicholson انجام شده بود، آشنا شد و پس از خواندن این کتاب چنان شیفته مولانا شد که برای خواندن اشعار او به زبان اصلی به ایران رفت، تا زبان فارسی را فرا بگیرد.

لئونارد لویزن که فارغ‌التحصیل رشتۀ ادبیات فارسی دانشگاه شیراز است، پس از انقلاب اسلامی سال ۱۳۵۷ ایران را ترک کرد، اما تا امروز پژوهش در بارۀ شعر و ادبیات فارسی و عرفانی ایران را در محور زندگی‌اش قرار داده‌است. وی همچنین تألیفات و تصحیحات زیادی در مورد تصوف و شعر ایرانی دارد.

نگاه لئونارد لویزن به اندیشۀ مولانا جلال‌الدین محمد بلخی و انگیزۀ چاپ سالنامۀ رومی را در گزارش مصور این صفحه می‌بینید.

انتخاب از آرشیو جدیدآنلاین، اردیهشت ۱۳۸۹ - مه ۲۰۱۰

 


 به صفحه فیسبوک جدیدآنلاین بپیوندید

ارسال مطلب
- منوچهر پور، 2010/10/15
با نظر آریا کاملا موافقم که نظر ب. ف. را تایید می کند.
چند سال پیش به سخنان آقای عبد الکریم سروش گوش می کردیم که برای یکسال در هاروارد تحقیق و تدریس می کرد. با سابقه سیاسی ایشان کاری ندارم ولی ایشان را یکی ار مولوی شناسان میدانم. از ایشان پرسیدم آیا مولوی مثل همه شاعران و متفکران خودش را نقض نکرده است؟ همه می دانیم که زمان , تفکر و رفتار و گفتار را تغییر می دهد. ایشان گفت من آنقدر مولوی را دوست دارم که نمی توانم نقض در وی پیدا کنم.
برای من این جواب اینطور معنی می داد
البته که این طور است ولی از بزرگی فکر او نخواهد کاست.
هیچ چیز زیبا تر از راستی نیست آریا جان.
- آریا، 2010/05/25
ممنون از کامنت بسیار زیبای ب .ف.
من هم موافقم: مولانا بسیار بزرگ است ولی خدا نیست. اشتباهاتی دارد که بنا بر محیط و زمانش قابل درک است و از ارزش او نمی کاهد.
هیچ جیز ارزشمند تر از راستی نیست.
- یک کاربر، 2010/05/17
هميشه كامنت هاي جناب ب.ف را مي خوانم و از سخنان سودمندشان بهره مي برم. آيا بهتر نيست ايشان به جاي اين كامنت هاي مطول، مقالات مستقل براي جديدآنلاين بنويسند؟
- عصر دولتشاهی، 2010/05/17
سلام به گردانندگان عزیز جدید آنلاین!
ضمن سپاسگذاری از کارهای ارجناک تان می خواهم یک نکته را از شما بپرسم و آن این که چرا مقالهء "سالنامهء مولانا" در بخش افغانستان این سایت گذاشته نشده است. آخر او بلخی است و بلخ در افغانستان است. همزبانان مولانا نیز در افغانستان کم نیستند و خواهندگان و دوستداران او نیز. چرا مولانا تنها در صفحهء ایران گذاشته میشود؟ تاجيکستان به همین اندازه حق دارد اخبار مربوط به مولانا را زینت بخش صفحهء خود ببیند.

وانگهی، مولانا که نیمش ز ترکستان و نیمش ز فرغانه بود، چرا تنها به ایران امروزی متعلق ساخته می شود؟
آیا زمان آن نرسیده است تا ابهامی را که "ایران" ایجا کرده است، برداریم. فرهنگ ایران بزرگ تاریخی، تنها به ایران امروزی نمی رسد. همهء فارسی زبانان، کردان، بلوچ ها... وارث این فرهنگ اند. فرهنگی که وارثین آن امروز در چندین کشور و عمدتاً در سه کشور افغانستان، تاجکستان و ایران زیست دارند. شاید بیشتر ازین نیازی به توضیح نباشد. امید است آنچه می خواستم گفته باشم.
____________

جديدآنلاين: مطلب "سالنامۀ مولانا" از همان آغاز در صفحۀ "جهان" جديدآنلاين منتشر شده بود و اکنون هم آنجاست.
- لطیف پور، 2010/05/15
سپاس، جدید آنلاین را که مراودتش موجب لذت است و مشاهدتش مزید ذوق.
دکتر لئوناردو لویزن عاشق است. بسیار خوشحال شدم که چنین فرد محقق و عالمی به صراحت اعتراف کرد که مولانا ایرانی است؛ یک ایرانی و مال فرهنگ ایران، اما متعلق و در خدمت فرهنگ بشریت.
با مهر به گردانندگان جدید آنلاین
- ب.ف.، 2010/05/14
با نمایش پاس به جناب لئونارد لویزن، سوگمندانه ایشان، شاید به فرنود دلبستگی ویژه شان به مولانا، سخن هائی را بیان می دارند که از آنها کمینه یکی دور از راستی است. ایشان با اشاره به بیت

"گفت پیغمبر که زن بر عاقلان
غالب آید سخت و بر صاحبدلان"

از نظرِ "مثبتِ" مولانا نسبتِ به زن سخن می رانند، بی آنکه اشاره بنمایند که به دنبالۀ این بیت چنین آمده است:

"باز بر زن جاهلان غالب شوند
کاندرایشان تندی حیوانست بند

کم بودشان رقت و لطف و وداد
زانکه حیوانیست غالب برنهاد

مهر و رقت وصف انسانی بود
خشم و شهوت وصف حیوانی بود"

در خور نگرش است که گفتاری را که به کام جناب لویزن خوش آمده است، نه گفتارِ مولانا، بلکه گفتارِ "پیغمبر" است -- بدرستی، این گفتار گفتارِ معاویه پسر یزید است ("انهن یغلبن العاقل و یغلبهن الجاهل") که مولانا به شیوۀ معمول خود به حضرت محمد ص بستگی داده است (این تنها مشتی است از خروار از چگونگی شیوۀ مولانا در سخنوری). برای نمونه، این مولاناست که می گوید:

"خواب احمق لایق عقل وی است
همچو او بی قیمت است و لاشی است

خواب زن کمتر ز خواب مرد دان
از پی نقصان عقل و ضعف جان"

و یا:

"بر زن و برفعل او دل می نهید
عقل ناقص وانگهانی اعتماد"

بلی، با دریغ فراوان، و بر خلاف گفتار جناب لویزن، مولانا زن ها را باشنده هایی «ناقص عقل» و «مغلوب جاهلان» می پنداشته است! بزرگیِ مولانا به فرنام یکی از بزرگانِ فرهنگ و ادبِ نتنها پارسی، بلکه جهانی، نباید راهبندی باشد بر ما برای انگشت نهادن بر بسیاری از ناهمداستانی های سترگ و برخی اندیشه های سنگواره که در گفتار او یافت می شوند. بسیارند کسانی که همچون جناب لویزن از سختیِ دلبستگی خود به مولانا، در پیرایه گویی او نتنها از گفتارِ راستی ها دوری می جویند، بلکه گفتاری می نمایند که از راستی ها بسی بدورند. هیچ از بزرگیِ مولانا کاسته نخواهد شد اگر بدانیم و راستین بیان نمائیم که مولانا، یک سراینده و اندیشمند سدۀ سیزدهم میلادی، در جایگاه الوهیت جای ندارد؛ او انسانیست مانند دیگر انسان ها، با اندیشه های انسانی، اگر چه عرفانی، که گاه ناهمداستانند و گاه سنگواره. اگر در این دنیای آفرینش قداستی باشنده است، آن «راستی» پاک است. تقدیس این و آن تنها ما را از راستی ها دور می دارد.

ب.ف.
- یک کاربر، 2010/05/14
حیرتا ! خود دکترلویزن میگوید دانشگاه پهلوی،شما نوشته اید دانشگاه شیراز. کاسه های داغ تر از آش !
- رویا، 2010/05/14
بسیار عالی بود، دست مریزاد.
- یک کاربر، 2010/05/14
اشکم در آمد...این موسیقی و این لهجه قشنگ فردی که ایران را ترک کرده. چه می شد اگر آقای لویزن در ایران مانده بود. از حس و حال حرفهایش می شود حس کرد که او فرهنگ ایرانی را بیشتر از خیلی از ایرانی ها دوست دارد. و گزارش خانم نوایی هم مثل همیشه رابطه کاربر را با موضوع چند برابر می کند و حس خوبی نسبت به موضوع بوجود می آورد بخصوص با بکار بردن بجای موسیقی و کلام .در حفظ فرهنگ ایران موفق باشید
- داریوش دبیر، 2010/05/14
خیلی خوب بود. زنده باد
Home | About us | Contact us
Copyright © 2024 JadidOnline.com. All Rights Reserved.
نقل مطالب با ذكر منبع آزاد است. تمام حقوق سايت براى جديدآنلاين محفوظ است.