نادر خليلی، پژوهشگر و مترجم ايرانی مقيم آمريکا در ديباچه برگردان گزيده ای از اشعار مولانا جلال الدين بلخی رومی به زبان انگليسی "فواره آتش" می نويسد:
"بسياری از فارسی زبانان با اين نظر موافق خواهند بود که حافظ، بزرگترين شاعر پارسيگو است، اما يکايک مترجمان در برگردان اشعار حافظ به زبان انگليسی به حد کافی کامگار نبوده اند... امروزه در غرب جلال الدين رومی سرشناس ترين شاعر فارسی زبان است. برخی از فارسی زبانان هم رومی را برترين شاعر زبان خود می دانند، اما اگر منظور برتری در کمال بيان است، نه در معنای کلام، نظر خيلی ها تغيير خواهد کرد."
"کامروايی مولانا در غرب به دليل بی کرانگی زبان و بيان او نصيبش شده است. او حرف مهمی برای گفتن دارد و آن را بدون گرفتاری در قيد و بند زيبايی و پيچيدگی های زبان و فرهنگ فارسی بيان می کند. برای ارج گذاشتن به مولانا به عنوان يکی از بزرگترين استادان معنوی، نيازی نيست که خواننده از دوستداران شعر باشد."
با اين نظر آقای خليلی بسياری از افراد آگاه به آثار و افکار رومی نيز موافق اند. اما اکثر آنها معتقدند که همانا شاعرانی چون کولمن بارکز و روبرت بلای (که هيچ کدام فارسی نمی دانند) توانستند رومی را در آمريکا بشناسانند و او را بر مسند بلندی بنشانند که اکنون می بينيم. شاعران معاصر آمريکايی اکنون غبطه می خورند و تلاش می کنند در يابند که چه گونه يک شاعر فارسی زبان هشتصد ساله توانسته است پر خواننده ترين شاعر در زبان انگليسی شود.
پيوند نزديک ميان شعر و موسيقی امری بديهی است. محبوبيت ادبی مولوی، پای او را به حيطه موسيقی غرب نيز کشاند و اکنون ده ها شعر مولانا به زبان انگليسی وردِ زبان هنرمندان غربی است.
"هديه عشق" از معروف ترين آلبوم های موسيقی است که بر مبنای اشعار مولانا ساخته شده است. "ديپاک چوپرا"، روانکاو و نويسنده هندی تبار آمريکايی موفق شد ستاره های ادب و موسيقى چون مدونا، کولمن بارکز، دمی مور، گلدی هون، مارتين شين و لورا دی را گرد هم آورد و اين آلبوم را ضبط کند. "فيليپ گلاس"، از معروف ترين آهنگسازان آمريکا هم بر پايه ترجمه کولمن بارکز موسيقی هايی ساخته است.
در پی آن آوازخوانان و آهنگسازان کمتر معروف هم دست به کار شدند و رومی را - آن گونه که خودشان می شنيدند - در آهنگ هايشان سرودند. تارنمای يو تيوب سرشار از نماهنگ های انگليسی بر مبنای اشعار مولاناست.
برخی هم تصميم گرفتند نتيجه زحماتشان را در شکل لوح فشرده (CD) وارد بازار کنند، به مانند "کريگ رايس" متخلص به "راماناندا"، آهنگساز و آوازخوان مقيم شهر "سدونا"ی ايالت آريزونای آمريکا. او در لوح فشرده "زبان رازآميز" با استفاده از هنرمندان شهرش هشت آهنگ ضبط کرده است که برخی آب و رنگ هندی دارد. خود او می گويد که دليل آن شايد اقامت بلند مدتش در هند بوده است.
"راماناندا" در باره نخستين احساسات ناشی از آشنايی اش با مولانا در اواخر دهه ١٩٧٠ ميلادی می گويد:
"نخستين لحظات من با رومی لحظات هجوم آرامش و سکون به درون من بود. لحظاتی نرم و تاثيرگذار که من را به آواز خواندن واداشت و من ابياتی را که روی کاغذ نوشته بودم، با آهنگ سرودم. همه آهنگ های اين آلبوم همين گونه ساخته شد. کلام اين آهنگ ها همچنان در درون من می پيچد. در فضای ميان مفاهيم و اشراقات درونی آتشی شعله می کشد."
راماناندا با اينکه از کولمن بارکز بابت تفسير شاعرانه اشعار مولانا سپاسگزار است، می گويد که اگر خود او فارسی بلد بود و مولانا را در زبان اصل می خواند، لابد قدرت آن آذرخش بيشتر می شد.
از سوی ديگر، راضيه سلطانوا، استاد موسيقی در موسسه مطالعات خاوری و آفريقايی لندن، عمده ترين راز محبوبيت فوق العاده مولانا در غرب را در سرشت تصويری و آوايی اشعار رومی می داند:
"به نظر من، نيروی عاطفی و جذبه ای تصويرهای عشق در اشعار مولانا به ويژه به خوانندگان تک نواز محلی (هنرمندان گونه يا ژانر "کانتری") کمک کرد و به آنها الهام داد که آثار تازه بيافرند... هنرمندانی چون مدونا و گلدی هون يا دونا کاران در ژانر های مشخصی دست به کار اند. اما در همه اين ژانر ها، اعم از پاپ و کانتری موزيک، علاقه ای به نحوه بيان کاملا آزاد و موزون و مرموز و افسونگرانه عشق همواره وجود داشته است. به خصوص وقتی که شعر به مانند اشعار مولانا استعداد رقصی هم داشته باشد و حرکات موزون دست و پا و بدن و کل وجود انسان را هم در بر بگيرد. از اين رو موسيقی غرب به رومی رو آورد."
اما بانو سلطانوا نيز سهم ترجمه کامگارانه آثار مولانا به زبان انگليسی را در درخشيدن شاعر هشتصدساله پارسيگو در غرب اندک نمی داند:
"مولانا از معدود شاعرانی است که اشعارش به خوبی به زبان انگليسی برگردان شده است. شاعران زيادی بودند و هستند که در ترجمه آثار رومی کوشيده اند و می کوشند. يکی از آنها روبرت بلای، شاعر و مترجم بسيار توانای آمريکايی است که حتا فارسی بلد نيست، اما برايش جالب بود که تلاش بکند زيبايی شگفت انگيز و چرخش مستانه در دايره حس خاصی را از اشعار ترجمه شده رومی به نحوی بهتر به همزبانانش منتقل کند. او در اين کار کامگار شد. ترجمه اخير روبرت بلای که در آمريکا منتشر شد، نشان می دهد که اشعار مولانا از يک سو همچنان جذاب است و از سوی ديگر، به اندازه ای پهناور و نو است که هر مترجمی می تواند در دريای آن غوطه بزند و با گوهری تازه بيرون آيد."
بعيد نيست که پس از چندی مولوی که از طريق ترجمه خوب شعرش وارد جهان موسيقی غرب شده، اندک اندک به ساير بخش های زندگی هنری غربي ها هم نفوذ کند. کما اين که "عمر کاشماشيک" از فيلمسازان دست اول هاليوود، زمانی گفته بود که قصد دارد در باره زندگی مولانا فيلمی بسازد.
اشعار مولانا به زبان انگليسی در نمايش مد "دانا کارِن" (بنيادگذار شرکت معروف "دی کِی اِن وای")، در حالی که برترين مانکن های غرب روی صحنه راه می رفتند، پخش شد.
يک شرکت توليد کننده کارت های شادباش با کولمن بارکز تماس گرفته و به او پيشنهاد کرده بود که "روز جهانی مولانا" را تعيين کنند تا عشاق در آن روز مثل روز والنتين بهانه ای تازه برای تبريک همديگر داشته باشند.
کوتاه سخن، نشانه هايی از جهانگير شدن مولوی را در زمينه های مختلف می توان مشاهده کرد که می تواند بيانی از اين بيت ها باشد:
چه تدبیر ای مسلمانان که من خود را نمیدانم
نه ترسا نه یهودیام نه گبر و نه مسلمانم
نه شرقیام نه غربیام، نه عِلویام نه سُفلیام
نه ز ارکانِ طبیعیام نه از افلاکِ گردانم
نه از هندم نه از چینم نه از بلغار و صغسینم
نه از ملکِ عراقینم نه از خاکِ خراسانم
نشانم بینشان باشد مکانم لامکان باشد
نه تن باشد نه جان باشد که من خود جانِ جانانم
در همين زمينه:
برای نصب نرم افزار فلش اینجا را کلیک کنید