بورخس، نویسنده برخی از مهم ترین آثار ادبی قرن بیستم، عمرش در دوران پیش از رواج اینترنت سپری شد اما در بسیاری از نوشته هایش گویی از جهان جادویی و بی کران اینترنت وارتباطات هزارتوی امروز خبر دارد.
این حرف را چندین منتقد و نویسنده در سال های اخیر نوشته اند. از جمله اومبرتو اکو نویسنده برجسته ایتالیایی که گفته است "شبکه اینترنت واقعی را بورخس اختراع کرد. آنچه بعداً آمده همه مجازی است."
اخیراً کتابی در همین زمینه منتشر شده، با عنوان "بورخس 2.0 - از متن تا جهان مجازی" از نویسندهای آمریکایی به نام پِرلا سسون-هانری که نشان داده بورخس درلابلای آثارش از پدیده هایی حرف می زند که کاربران اینترنت حالا هر روزبا آنها سروکار دارند.
داستان های بورخس، داستان دائرۀالمعارف ها و کتابخانه های بی کران وآدم هایی که حافظه های بی نهایت دارند، امروز در بین شیفتگان اینترنت خوانندگان تازه ای یافته است. خانم سسون می گوید بورخس نویسنده ای است از جهان قدیم با تخیلی از جهان آینده.
یکی از خصوصیات مهم نوشته های بورخس که برای خواننده فارسی زبان بسیار جذاب است استفاده او از متون کلاسیکِ فارسی است، متونی مثل مثنوی معنوی وهزار و یک شب و از آن مهم تر، ارجاعات او به قرآن. کلید درک بورخس هم همین جاست؛ نویسندهای که انگار آثارش در یک بده بستان جهانی شکل گرفته. آثار او مثل کتابخانه ای جهانی است و ردپای بسیاری از کلاسیک های جهان را می شود در داستان هایش دید.
بورخس همین بده بستان را با خواننده هایش هم دارد. او اعتقاد دارد که با هر بار روایت یا تعریفِ داستان برای دیگری نه تنها داستان دیگری خلق میشود، بلکه نویسنده دیگری هم متولد میشود.
بهعبارتی، بورخس معتقد است که خواننده و متن در تعامل با یکدیگرند؛ ایدهای که باعث شده منتقدانی مثل پِرلا سسون-هانری بورخس را از همین زاویه ارزیابی کنند و او را پدر اینترنت و پدیده جدید web 2.0 بدانند- یعنی سایت هایی که کاربران اینترنت خودشان در تولید محتوا دخیل هستند.
نویسنده کتاب، با بررسی آثار بورخس، به نکاتی اشاره کرده که به نوعی نوید ظهور پدیده اینترنت است.
در داستان "تلون، اوکبر، اُربیس ترتیوس" از مجموعه "کتابخانه بابل" بورخس درباره تالیف "دائرۀالمعارفی بیکران" می نویسد: "ابداع کنندگان تلون چه کسانی بودند؟ ناچاریم که اسم جمع به کار ببریم، زیرا مسلم شده که یک ابداع کننده تنها نداشته ... تصور بر این است که این دنیای قشنگ نو اثر یک انجمن مخفی مرکب از ستارهشناسان، زیستشناسان، فلاسفه، شاعران، شیمیدانان، ریاضی دانان، اخلاقیون، نقاشان و هندسهدانان... است..." و این دنیای قشنگ نو شباهت غریبی دارد به دایرة المعارف ویکی پيدیا که انگار انجمنی جهانی از همین افراد در نوشتن محتوای آن شرکت دارند.
بورخس داستان دیگری هم در همین مجموعه دارد با عنوان "فونس و حافظه اش" که انگار پدیده وبلاگ یا یادداشت نویسی لحظه به لحظه برای اولین بار آنجا مطرح شده است: "او میتوانست همه چیز را به خاطر بسپارد و بازسازی کند. دو یا سه بار یک روز کامل را بازسازی کرده بود. هرگز خطا نکرده بود ولی هر بازسازی یک روز کامل وقت گرفته بود."
در همین داستان، بورخس به فردی اشاره کرده که هیچ چیز از حافظه اش پاک نمیشود: "فکر می کردم که هر یک از کلمات من، هر یک از حالات وحرکات من در حافظه سرسخت او ثبت خواهد شد. از ترس این که حرکت بیهوده ای کنم فلج شدم."
توصیف بورخس تجلی همین دنیایی است که هر کس با داشتن تنها یک موبایل دوربین دار هم میتواند از خصوصی ترین لحظه های آدم ها تصویر بردارد و با انتشار این تصویر در دنیای وب آن را برای همیشه در خاطرۀ جهان ثبت کند.
اما رویای بزرگ دیگر بورخس در داستان "کتابخانه بابل" آمده: "....کتابخانه ای که هر چه کتاب است در آنجاست. کتابخانه ای نهایت همه کتابخانه ها شامل همه نوشته ها در همه زبان ها... وقتی که اعلام کردند کتابخانه شامل تمام کتاب هاست، اولین واکنش مردم شادمانی بی حد بود. همه به گنجی بکرو پنهان دست یافته بودند. دیگرمساله ای نبود، شخصی یا جهانی، که جوابی صریح نداشته باشد..." کتابخانه دیجیتال؛ رویایی که میتواند برای همه آدمها، با هر زبانی و در هر مکانی، قابل دسترسى باشد.