افسون شرق
داريوش رجبيان
"ثروت گزافی برای نقاشان در قاهره نهفته است... در هيچ جای جهان چنين تنوع معماری، زندگی و تصويرپذيری را نديده ام و هرگز تنوع اين همه رنگ های زيبا و سايه و روشنايی بر من نتابيده بود. در هر کوچه و پشت هر غرفه بازارهای آن تصويری هست."
ويليام ميک پيس تکری، داستان نويس انگليسی سده ١٩ ميلادی، جاذبه قاهره را چنين توصيف می کرد. پيش و پس از او نيز هر فرد متمولی که گذارش به خاورزمين می افتاد، در نوشته های خود شيفتگی مشابهی را از دنيای مرموز شرق به نمايش می گذاشت.
نقاشان ماجراجوی باخترزمين، به ويژه فرانسوی ها و بريتانيايی ها اين دعوت تلويحی را پذيرفتند و از سال ١٨٣٠ به بعد از راه اسپانيا و مراکش يا يونان و بالکان به جستجوی آن گنجينه زيبائى رفتند.
البته، اندک کسی از ميان آن هنرمندان جرات يا امکان آن را داشت که به عمق منطقه سفر کند. بيشتر آنها با قايق و کشتی به قاهره و بيت المقدس و استانبول سفر می کردند که در آن زمان از اجزاى امپراتوری رو به زوال عثمانی بودند.
آنها پس از بازگشت به پاريس و لندن تصاوير رازآميز شرق را روی کاغذ می آوردند و هزاران نفر به تماشای آثارشان می شتافتند.
اکنون به موضوع و سبک نگارگری نقاشان آن دوره در اروپا Orientalism يا شرق نگاری می گويند که موضوع نمايشگاه گالری "تيت بريتن" لندن در اين روزهاست.
نمايشگاه "افسون شرق" حاوی بيش از ١١٠ تابلوی خرد و بزرگ از نقاشان برجسته بريتانيا در سده های ١٧ تا ٢٠ ميلادی است. ويليام هلمن هانت، ريچارد داد و جان فردريک لوئيس از معروف ترين اين دسته از چهره های هنر نقاشی هستند.
در اين ميان شمار اندکی از نگاره های نقاشان فرانسوی مانند ژان لئو ژروم را نيز می توان ديد که براى تطبيق و مقايسه با همتايان بريتانيايی شان وارد اين مجموعه خيره کننده شده اند.
فرنگی های شرقی پوش
پنج بعد اين نوع نقاشی ها را در پنج تالار گالری می توان مشاهده کرد: چهره نگاری، جنسيت، منظره ها، حرمسرا و مذهب.
يکی از نخستين تابلو های تمام قد تالار نخست تنها نقاشی مربوط به ايران در اين نمايشگاه است: رابرت شرلی، فرستاده دربار شاه عباس صفوی به دربارهای اروپا، با عمامه ای بزرگ بر سر و جامه زراندود منقشی بر تن در اين تابلو بيشتر به يک دولتمرد ايرانی شباهت دارد، تا انگليسی.
در کنار او تابلوی همسرش ترزيا شرلی را می بينيم با تفنگ و ساعت در دست که نماد فن آوری فرنگی است. ترزيا از قفقازی های ايران بود و در ايران با رابرت شرلی آشنا شد و ازدواج کرد.
اين تنها مورد ترسيم يک اروپايی در لباس شرقی نيست، بلکه بيشتر فرنگی های درون قاب ها پوشش شرقی به تن دارند.
فاطمه مرنيسی، پژوهشگر مراکشی در مقاله ای در کتاب فهرست اين نمايشگاه، پوشش شرقی مردهای فرنگی را نشان شيفتگی آنها به شرق و تلاش آنها برای درآميختن با فرهنگ شرقی می داند.
اما رعنا قبانی ، پژوهشگر عرب ديگر، در جستار انتقادآميزی از نحوه ديد شرق نگاران بريتانيايی می نويسد: "اين سياحان، با اين که در پوشش محلی ظاهر می شدند، هرگز با فرهنگ مورد تقليدشان درنياميختند. به همان اندازه ای که آنها در تقليد از لباس و منش و روش صاحبان آن فرهنگ می کوشيدند، به همان حد خودشان را متفاوت در می يافتند."
شرق شناسی و شرق نگاری
ديد منفی رعنا قبانی در مورد شرق نگاران بريتانيايی بر پايه نظريه "شرق شناسی" ادوارد سعيد، نظريه پرداز فلسطينی تبار آمريکايی بيان شده است.
ادوارد سعيد خاورشناسی را يک مکتب آکادميک سياسی و ايدئولوژيک مى داند که در بريتانيا، فرانسه و ايالات متحده آمريکا شکل گرفت و هدف آن ايجاد شکاف ميان شرق و غرب بود، نه تحقيق و تصوير اختلافات. به گفته وی، خاورشناسان با ارائه تصوير خاصی از شرق تلاش می کردند آن را در مقامی مادون و غرب را در جايگاهی برتر جلوه دهند.
رعنا قبانی و بسياری ديگر از کارشناسان هنر نقاشی بر اين باور اند که شرق نگاران فرانسوی و بريتانيايی در تشکل ديدگاه تفوق غرب بر شرق نقش بارزی داشته اند.
رعنا قبانی می گويد که در تابلوهای نقاشان شرق نگار بريتانيا صحنه از سياست به کلی خالی است و خبری از اعتصاب و شورش و سرکوب و محاصره نيست و نشانی از فقر و بی نوايی، حلقه دار و کشتارها، که به باور او نشانه هايی از سلطه استعماری بريتانيا بر منطقه بود، ديده نمى شود.
در حالی که آن نقاشی ها با دوره پرآشوب ملی گرايی، اصلاحات مذهبی، ناآرامی های اجتماعی و نبرد برای آزادی زنان در امپراتوری عثمانی همراه بود، نقاشان شرق نگار بريتانيايی در حرمسراها و گوشه های ساکت و دنج بازار و پس کوچه های شرقی گير کرده بودند.
اما بازديد از نمايشگاه افسون شرق نشان مى دهد که تصوير رعنا قبانی از تصورات نقاشان بريتانيايی نيز با حقيقت سازگاری کامل ندارد.
برای نمونه، در تابلوی جان فردريک لوئيس با نام "قرارگاه باز در صحرای سينا" يک وايکانت انگليسی را می بينيم که بساط تفريحش را – روزنامه و کتاب های انگليسی و نوشابه و فنجان های چينی – در صحرای خشک پهن کرده و يک سگ شکاری را زير بغل گرفته است؛ شماری پرنده و يک آهو و دو خرگوش صيدشده بيجان کنار او افتاده اند و مردم محل ايستاده در خدمت اين اشراف زاده فرنگی با لباس عربى اند.
زن شرقی در آثار جان فردريک لوئيس
در ميان آفريده های جان فردريک لوئيس آثاری هم هست که مسئله جايگاه زن در مصر را مطرح می کند. به مانند تابلوی "صراف – سکه مشکوک" (١٨٦٩) يا "پذيرايی" (١٨٧٣).
در تابلوی نخست دو زن محجبه را می بينيم که در حال تبديل يک سکه نقره هستند. صراف با دقت ارزش سکه را می سنجد و مردهای اطراف هم نگاه شبهه آميزى دارند.
تابلوی "پذيرايی" از نوادر نقاشی های شرق نگاران بريتانيايی است. در تعريف اين تابلو می خوانيم که بانويی در اتاق موسوم به منظره در حال پذيرايی از مهمانان خود است.
تابلو گروهی از زنان را نشان می دهد که روبنده هايشان را بالا برده و کنار در ايستاده اند و به سمت زنی نگاه می کنند که روی صفه ای به متکا تکيه داده است.همه زنان حاضر در تابلو آزاد و بی قيد و بند به نظر می رسند. در حالی که "منظره" در ساختمان های مصری سده ١٩ محل مردان بود و زنان اجازه ورود به آن را نداشتند.
جان فردريک لوئيس در تخيل خود حرمسرا را به "منظره" منتقل کرده است که اشاره ای است به موضوع تلاش زنان برای کسب آزادی های بيشتر. به نوشته اميلی ويکز، يکی ديگر از نويسندگان کتاب فهرست اين نمايشگاه، تابلوی "پذيرايی" نه تنها جامعه قاهره، بلکه لندن عهد ويکتوريا را نيز به چالش می کشيد، چون فرهنگ دو سرزمين در مورد زنان خيلی با يکديگر متفاوت نبود.
در کل، می توان گفت که تابلوهای شرق نگاران انگليسی، بر خلاف آفريده های همتايان فرانسوی آنها، کمتر امپرياليستی به نظر می آيد و بيشتر واقع گرايانه و در مواردی آرمان گرايانه است.
نمايشگاه افسون شرق تا روز ٣١ اوت سال ٢٠٠٨ در گالری تيت بريتن لندن برپاست.
برای نصب نرم افزار فلش اینجا را کلیک کنید