در جستجوى شهود
داريوش رجبيان
در بيرون از محافل هنرى شايد كمتر كسى نام پرتو ضيا نقاش ايرانى را شنيده باشد. احتمالا در ايران هم كسان زيادى هنوز او را نمى شناسند. اما مرگ زودرس او در ماه گذشته سبب شده كه بسيارى از كارشناسان هنرى در بريتانيا در باره او بنويسند و آوازه اش را به عنوان نقاشى كه بايد كارهاى او را جدى گرفت بپراكنند.
كسانى كه در باره او نوشته اند ، او را از شاگردان و رهروان مكتب "ويليام بليک" نقاش، حكاک و شاعرسال هاى پايانى قرن ۱۸ و اوائل قرن ۱۹ و "ساموئل پالمر"، نقاش سرشناس قرن نوزدهم قلمداد كرده اند.
به گفته ناقدان هنرى پرتو ضيا همانند آن دو نقاش بزرگ قرن نوزده از نقاشان برجسته سبك شهودى و بينشورانه و ماورا الطبيعه شمرده خواهد شد.
پرتو ضيا زاده تهران بود. او در سنين نوجوانى با پدر و مادر و خواهرش به بريتانيا مهاجرت كرد و در شمال لندن سكنا گزيد و سال ۱۹۹۳ به نيولين در منطقه كورنوال در جنوب غرب بريتانيا نقل مكان كرد.
پرتو ضيا در دانشگاه واريک و مدرسه هنرهاى زيبا، اسليد، تاريخ هنر و نقاشى را فرا گرفت و در سال ۲۰۰۱ در دانشگاه پليموت انگليس دكترا گرفت. مو ضوع رساله اش "كالبدشناسى شاعرانه ماوراالطبيعه: جستجوى ديدارى و تئوريک آن ديگر" بود.
پرتو در مراحل پايانى تحصيلش در دبيرستان وايتفيلد، به ترسيم و نقاشى علاقه نشان داد. در همان دوره بود كه يكى از آموزگاران متوجه استعداد خارق العاده پرتو در هنر نقاشى شد و او را تشويق كرد كه در سطوح بالاترى اين هنر را فرا بگيرد.
پرتو ضيا مدتى هم در ايتاليا زبان انگليسى تدريس مى كرد و خود او افزون بر انگليسى و پارسى بر زبان هاى ايتاليايى و آلمانى تسلط داشت. اما به زودى خود او نيز مطمئن شد كه در نقاشى چيره دست است و در پى تكميل مهارت نقاشى اش برآ مد.
پيمان ضيا، خواهر پرتو، مى گويد: "او يک باره احساس كرد كه تنها راه زندگى اش نقاشى است و ديگر نمى خواست كار نقاشى را در حاشيه رها كند. او احساس كرد كه مى خواهد زندگى اش را وقف هنر نقاشى كند."
بدين گونه، نقاشى در كانون زندگى پرتو ضيا واقع شد، اما در كنار آن، او خلاقيت هاى ديگرى هم داشت كه يكى از آنها نوشتن دفتر خاطرات روزانه و شعر به زبان انگليسى بود.
پيمان مى گويد: "ما از بچگى دفتر خاطرات مى نوشتيم، اما براى پرتو اين كار به فريضه مذهبى مى ماند، طورى كه هر شب بايد مى نوشت و حتما چند صفحه را پر مى كرد. شعر و چيز هاى ديگر هم مى نوشت."
پرتو ضيا پس از فراغت ازتحصيل در مدرسه اسليد براى تعطيلات به درياكنار كورنوال سفر كرد و تا برگشت، به خانواده اش اعلام كرد: "احساس مى كنم، محل اقامت دايمى ام را پيدا كرده ام. كورنوال يك نورى از حوزه درياى خزر دارد كه من از بچگى ام يادم است. من براى كارهاى نقاشى ام به اين نور نياز دارم."
پرتو به كورنوال نقل مكان كرد و در همان جا با "ريچارد كوک" نقاش انگليسى آشنا شد و ازدواج كرد و تا پايان عمر همان جا و با همو بود.
پرتو ضيا خانه اش در شهرک بندرى نيولين را به استوديوى نقاشى تبديل كرده بود و آثارش را همان جا مى آفريد. موضوع نقاشى هاى او غالبا پرتره هاى خود او، مناظر زيباى نيولين، كليسا و خانه هاى قديمى بود.
در سال ۲۰۰۳ پرتو ضيا برنده جايزه اى شد كه به او حق استفاده از استوديو هاى گالرى تيت شهرک سن آيوز را داد. در اين استوديو هاى تاريخى كه زمانى محل كار بن نيكولسن و پتريک هرون از پيشاهنگان مدرنيسم بريتانيايى بود، به هنرمندان با استعداد امكان و فرصت داده مى شد كه براى گالرى تيت لندن آثارى بيافرينند.
رشته نقاشى هاى پرتو ضيا موسوم به "ورود به قلمرو شهود" حاصل همين دوره است. درك اين آثار به آسانى ميسر نمى شود و مستلزم شناخت قبلى از شيوه كار نقاش است.
طى سال هاى ۲۰۰۴ و ۲۰۰۵ پرتو ضيا در بنياد "آرت فرست" لندن دو نمايشگاه انفرادى گذاشت، با نام هاى "انديشه نگارى" و "هجاى خاكسترى" و در چندين نمايشگاه دسته جمعى نيز شركت كرد.
پرتو ضيا در روزهاى آخر زندگى اش چند نمايشنامه و داستان كوتاه نيز نوشت كه هر كدام حاكى از تلاش نويسنده براى يافتن شيوه هاى تازه بيان بود.
در ظرف دو سال اخير، پس از آن كه از پايان زودرسش آگاه شد، پرتو ضيا بر تلاش هايش دوچندان افزود و در بستر بيمارى مى نوشت و نقاشى مى كرد. طى شش ماه آخر زندگى او دو تابلوى بزرگ و فوق العاده خود را به فرجام رساند. او ماه پيش در سن ۴۹ سالگى بر اثر ابتلا به سرطان درگذشت.
آخرين نقاشى او اكنون در نگارستان تيت سن آيوز محفوظ است. در اين نگارستان مراسمى هم براى بزرگداشت خاطره پرتو ضيا برگزار شد.
تارنماى "آرت فرست" در تعريف از آثار پرتو ضيا مى نويسد: "نقاشى هاى پرتو خطوط تازه اى است در سنت ديرينه داستان نگارى. او از نوشته ها و تصاوير ويليام بليک الهام مى گرفت و كار او به مثابه يک سفر انفرادى براى كشف خود است. از خلال اين تابلو هاى پرطراوت و رنگين، نقاش بيننده را به سوى روياها و خاطراتش مى كشاند. زبان او بكر و اصيل است و موتيف ها و نماد هاى يك اسطوره آفرينى شخصى را به روى بيننده مى گشايد كه شامل عشاق و خيالبافان و كتاب خوان هاست. قهرمان هاى او در فضا هاى مهيج خانگى يا مناظر روشن هستند."
برای نصب نرم افزار فلش اینجا را کلیک کنید.
ba tashakkor az site jadidonline
jm,
i just don't understand why you don't cite where you quote from!
you know that's called plagiarism.!!!
جديدآنلاين: مبناى اصلى اين گزارش گفتگوهاى اختصاصى جديدآنلاين با پيمان ضيا (خواهر پرتو) و سارا هيوز (كارشناس هنرى گالرى سنت آيوز) است. اطلاعات مربوط به شرح حال پرتو نيز توسط خانواده او در اختيار ما قرار گرفته و احتمالا گاردين و نشريات ديگر نيز به همين اطلاعات دسترسى داشته اند.
روحش شاد و رنگین.