حضور زنان افغان در عرصه رسانه های خصوصی و دولتی - برخلاف بسیاری از عرصه های دیگر زندگی اجتماعی در افغانستان - در سال هاى اخير خیلی پر رنگ بوده است.
هم اکنون دهها زن در تلویزیون ها، رادیوها و نشریات چاپی دولتی و غیردولتی به عنوان فیلم بردار، خبرنگار، تهیه کننده و مجری کار می کنند و حتی زنانی هستند که گردانندگی روزنامه ها و رادیوها را بر عهده دارند.
بیشتر تلویزیون های خصوصی ترجیح می دهند در برنامه های خود مجریان زن داشته باشند و از این رو زمینه کار برای زنان در این تلویزیون ها بیشتر از هر زمان دیگری فراهم شده است.
بیش از ده تلویزیون خصوصی و بیشتر از آن رادیو در افغانستان فعالیت دارند که نزدیک به نیمی از کارمندان آن را زنان تشکیل می دهند.
اما خبرنگاری برای یک زن در افغانستان، کشوری که هنوز در آن برخوردهای اجتماعی با زنان به شدت سختگیرانه است، کار ساده ای نیست؛ زنان باید در این راه چیزهای زیادی را قربانی کنند و با خیلی از سنت ها دست به گریبان شوند.
حضور دختران و زنان بر پرده تلویزیون ها، در کشوری که هنوز تعداد زیادی از زنان حتی در شهرهای آن برقع می پوشند و نگاه مردسالارانه بر رفتارهای اجتماعی آنان نظارت دارد، نمایانگر شجاعت و شاید هم از خودگذری آنان است.
ممانعت برای زنانی که می خواهند در بیرون از منزل کار کنند، در مواردی از داخل خانواده ها شروع می شود.
هنوز افغان ها نسبت به زنانى که در تلویزیون کار می کنند، نگاه خوبی ندارند و از همین رو، بیشتر خانواده ها از اینکه دخترانشان بر پرده تلویزیون ظاهر شوند، احساس شرمساری می کنند و در نتیجه مانع کارشان می شوند.
بعد هم، تفکر سنتی و مردسالارانه حاکم بر بخش هایی از جامعه افغانستان، مشکلاتی را سر راه زنانی که می خواهند در بیرون کار کنند، ایجاد می کند و حتی گاهی به مرگ آنان می انجامد.
قتل دو خبرنگار زن در سال گذشته و کشته شدن یکی دیگر در سال ٢٠٠٥ در افغانستان، گویای این حقیقت است.
ذکیه ذکی، گرداننده یک رادیوی محلی در استان پروان در شمال کابل و شکیبا سانگه آماج، مجری برنامه های یک تلویزیون خصوصی در کابل از سوی افراد ناشناس کشته شدند و این حوادث تقریبا مصادف شد با دومین سالروز کشته شدن شيما رضایی، گوینده بیست و چهار ساله یک تلویزیون خصوصی در کابل که به ضرب گلوله به قتل رسیده بود.
شیما از نخستین گویندگان زن در تلویزیون های افغانستان پس از فروپاشی رژیم بنیادگرای طالبان بود که تلاش داشت سنت ها را در هم بشکند و شاید می خواست چهره متفاوتی از زنان را در افغانستان به نمایش بگذارد.
حالا با گذشت نزدیک به سه سال از کشته شدن او، هنوز پلیس نتوانسته عاملان این قتل را شناسایی کند.
حملات مسلحانه به خبرنگاران زن در افغانستان، شاید جدی ترین مورد تهدید علیه کار آنان باشد.
این حملات نشان می دهد که هنوز بخش هائى از جامعه افغانستان، آماده پذیرش حضور زنان در رسانه ها نیست و از هر راه ممکن تلاش می کند از این تحول اجتماعی جلوگیری کند.
اما با این حال، زنان در افغانستان، به ویژه زنان خبرنگار با مشکلات و تهدیدها مبارزه می کنند و به پیش می روند.
گروه کوچکی از زنان در افغانستان هستند که می خواهند ساختارهای سنتی اجتماعی را در هم بشکنند و راه را برای حضور گسترده تر زنان در متن جامعه باز کنند و در این عرصه، نقش زنان خبرنگار بسیار برازنده است.
برای نصب نرم افزار فلش اینجا را کلیک کنید
من کوچک ترینم دربرابرعظمت شکیبایی شما زنان هموطنم. تنها کاری که می توانم بکنم با دستانم بنویسم وبنویسم وبنویسم ان هم فقط درباره ی این الهه های معصوم افغانستان.
متشکرم به خاطر وب خوبتان. همیشه پاینده وپایدارباشید.
نخست باید در باره ای این سایت گفت که خیلی ها یک سایت مثمر است. بعد چیز های را که دوشیزه فرحت بیان نموده کاملاً درست است، ولی باید به یک نکته اشاره کرد که فعلاً هم بعضی از مردم ما در تعصب به سرمیبرند، ( مخالف کارکردن زنان در دفاتر هستند ) و این بخاطر است که مردم خودمان تا هنوز اصلاح نشده اند، چرا که بعضی از نو جوانان ما در بی سوادی و بیکاری بسر میبرند همان بیکاری و بی سوادی خود یک مرض است. و باید که دولت ما بخصوص وزارت اطلاعات و فرهنک توجه خاص به این نکته داشته باشد، بلکه نه تنها در کابل البته به سطح افغانستان .
باعرض احترام
همکار جدید،جدید شما " ح "
زنان باید در تمام عرصه ها فعالیت داشته باشند نه تنها رسانه ها.با احترام