او را سکاندار عرصه ایرانشناسی نامیدهاند. بیش از نیم قرن است که نام فرهنگ و ادب ایران با نام او گره خورده است. استاد "احسان یارشاطر" که از همان جوانی به ادبیات فارسی علاقهمند بود، امروز بدون وقفه هر مانعی را از سر راه برداشته تا کاروان ادب و فرهنگ فارسی را به گرد جهان بچرخاند و بیش از هر زمانی به جهانیان بشناساند. حالا او سالهاست در نیویورک، در خانهای که بیشتر به یک کتابخانه شباهت دارد، زندگی میکند.
عکسهای متعدد از دو زن، نشسته در قابهای قدیمی، نخستین چیزی است که پس از ورود به خانه احسان یارشاطر چشم را میرباید. دو زنی که آنها را مادر و همسرش معرفی میکند. کنار کتابخانهای به بزرگی مساحت خانهاش مینشیند و در میان حرفهایش دائم به گذشته نقب میزند و داستان تاثیر مرگ مادر جوان و تحسر از مرگ همسرش را روایت میکند.
احسان یارشاطر در ۱۲ فروردین ۱۲۹۹ در همدان به دنیا آمد. خانوادهاش اهل کاشان بودند. پدرش، "هاشم"، به داد وستد مشغول بود و اهل علم نیز بود.
وقتی کلاس هفتم بود، مادرش و یک سال بعد پدرش را نیز از دست داد و تحت نظارت عمویش پرورش یافت و روزگارش در تنهایی و انزوا سپری شد. در سال ۱۳۴۰ با "لطیفه" ازدواج کرد. مرگ او در سال ۱۳۷۹ بار دیگر تنهایی را به زندگی او بازآورد.
او تحصیل ابتدایی را در همدان و کرمانشاه و تهران و تحصیلات متوسطه را در دیبرستانهای "تربیت" و "شرف" و سپس "دانشسرای مقدماتی" تهران به پایان برد. پس از آن با بورسی که در نتیجه امتیاز در امتحانات دانشسرای مقدماتی به او تعلق گرفته بود به دانشگاه تهران وارد شد و در رشته زبان و ادبیات فارسی ادامه تحصیل داد. پس از فارغالتحصیل شدن، در دبیرستان "علمیه" تهران به تدریس پرداخت. در ضمن دبیری، تحصیل خود را ادامه داد و در سال ۱۳۲۶ رساله دکتری خود را با عنوان "شعر فارسی در نیمه دوم قرن نهم" ارائه داد. پس از آن با دریافت بورس تحصیلی یکساله به انگلستان رفت و در رشته زبان و ادبیات باستانی مشغول تحصیل شد.
در سال ۱۳۵۲ پس از بازگشت به ایران به سمت دانشیاری زبان و ادبیات فارسی و همچنین زبانهای باستانی ایران منصوب شد. در ضمن تدریس در دانشگاه تهران، در تاسیس و مدیریت "بنگاه ترجمه و نشر کتاب" نقش مهمی ایفا کرد. این بنگاه علاوه بر انتشار ادبیات خارجی، متون فارسی، ایرانشناسی و خواندنیهای کودکان و نوجوانان، اصول ویراستاری را در ترجمهها معمول کرد. از انتشاراتی که در بنگاه ترجمه و نشر کتاب انجام گرفت میتوان به "دانشنامه ایران و اسلام" و "فهرست کتابهای چاپی فارسی" اشاره نمود.
در سال ۱۹۶۱ از احسان یارشاطر برای تدریس در دانشگاه کلمبیا دعوت شد و در آنجا "مرکز تحقیقات ایرانشناسی" را بنیان گذاشت. پس از آن با دعوت تعدادی از ایرانشناسان به تالیف و انتشار دایرهالمعارف ایرانیکا پرداخت.
هرچند طرح و تاسیس و راهبرد دانشنامه ایرانیکا سترگترین کار فرهنگی احسان یارشاطر است، اما خدمات ایرانشناسی او تنها منحصر به تالیف این مرجع عظیم نمیشود. انبوه رسالات، مقالات، تالیفات و ویراستاریهای او در دیگر زمینههای ایرانشناسی از جمله دیگر کوششهای خستگی ناپذیر اوست.
استاد یارشاطر پس از انقلاب اسلامی تمام اوقات خود را در امریکا صرف تدریس در بخش ایرانشناسی دانشگاه کلمبیا و تالیف و تهذیب کتب و نگارش مقالههای تحقیقی به زبانهای انگلیسی و فارسی کرده است. حاصل این تلاش انتشار بیش از صد جلد کتاب در معرفی تاریخ و ادبیات قدیم و جدید ایران است.
در گزارش تصویری این صفحه استاد احسان یارشاطر از مهمترین فرازهای زندگیاش یاد میکند.
که ایران زمین این چنین مردمان پرورد
که فرهنگ و تاریخ و دین را کمال اورد
سراسر جهان را که او پرده ها بر درد
هزاران صدش آفرین آفرین با درود
که خاک رهش گوهر و لعل و عود