حمیدرضا حسینی
اگر به آپارتمان های تنگ و ترش عادت کرده ایم، اگر پنجره خانه مان رو به حجم های بتونی چهره می گشاید، اگر ده ها پنجره به خلوت زندگی مان سرک می کشد، سخت است معنای زندگی در کاشانه های کاشان را بفهمیم.
کاشانه یعنی خانه ای که در تابدان هایش شیشه هایی برای روشنایی گذاشته اند. اینک در روزگاری که برج ها، خورشید خانه ها را به کسوف برده اند، روشنایی چه معنا دارد؟
کاشان اما، کاشانه های بسیار دارد. اگر به یکی از آن ۷۰۰ خانه تاریخی بروی، می توانی روشنای زندگی را به چشم خود ببینی. می توانی پشت هر پنجره ای، عشق بازی نور با شیشه های الوان را تماشا کنی. می توانی در کنج های خلوت، به سکوت و آرامش برسی و آن گاه از خود بپرسی: ما به میراث نیاکانمان پشت داده ایم یا پشت کرده ایم؟
این میراث، به شهادت تپه های باستانی سیلک (Sialk) ره آورد کوششی ۹ هزار ساله است. این تپه ها که تا روزگاری نه چندان دور بیرون کاشان بودند و اینک پاره ای از آن شده اند، سرآغاز زندگی در این شهر را بازمی تابانند.
ساکنان سیلک در هزاره هفتم پیش از میلاد در این ناحیه ساکن شدند. آنان کلبه های خود را از شاخ و برگ درختان می ساختند و رویشان را گل اندود می کردند. بعدتر، دیوار خانه ها را با چینه بالا بردند و سپس فن خشت زنی و ساخت خانه های خشتی را آموختند.
خانه هایی که در مرکز کاشان، درمحله سلطان امیراحمد شانه به شانه هم داده اند، چنین تباری دارند. آن ها واپسین تلألؤ معماری ایرانی را نمایش می دهند: خانه عامری ها، خانه عباسیان، خانه بروجردی، خانه طباطبایی و خانه تاج همگی از عصر قاجار به یادگار مانده اند و برخی شان افزون بر دویست سال قدمت دارند.
گزارش مصور این صفحه روزنه کوچکی است به زیبای بی انتهای این پنج خانه با روایت دو تن از اهالی کاشان که کمابیش همه عمر خود را صرف نگهداری چنین خانه هایی کرده اند؛ چه در کاشان، چه در دیگر جاهای ایران.
نخستینشان "سیف الله امینیان" است. می گوید: "وقتی به دنیا آمدم، مردم کاشان هنوز به شکل سنتی و در خانه های تاریخی زندگی می کردند. من و هم سن و سالانم آخرین کسانی بودیم که زندگی در این خانه ها را به شیوه اجدادی تجربه کردیم."
بعدها، مزه خوش این گونه زندگی، او را به اداره میراث فرهنگی کشاند. مدتی مدیر میراث فرهنگی کاشان بود. سپس مدیرکل میراث فرهنگی استان اصفهان شد. آن گاه تا معاونت سازمان میراث فرهنگی و گردشگری کشور پیش رفت و در همین مقام بازنشسته شد.
راوی دیگر، " اکبر حلی" است که خود را چنین معرفی می کند: "شش کلاس بیش تر درس نخواندم. از یازده سالگی به کار بنایی پرداختم و در ۱۶ سالگی با طراحی و ساخت یک پاساژ معمار شدم. دو سال بعد که می خواستم به سربازی بروم، ۱۸ ساختمان در کاشان ساخته بودم."
اکبر حلی، استاد دانشگاه در رشته معماری و مرمتگر بسیاری از بناهای تاریخی ایران از جمله خانه های تاریخی کاشان است. او با اندوخته سالیان عمر، خانه تاج را که رو به ویرانی بود، خرید و مرمت کرد. سپس نام "خانه هنرمندان کاشان" بر آن نهاد تا جای گردآمدن اهالی فرهنگ و هنر باشد.
جديدآنلاين: همچنان که در پايان هردو گزارش تصويرى و بالاى متن مى بينيد متن، عکس ها، صدا و همگذارى تصاوير توسط حميدرضا حسينى فراهم شده است.