بر خلاف ديگر کشور های آسيای ميانه، تاجيکستان ارتش خود را بر پايه واحد های نظامی بازمانده از اتحاد شوروی بنا ننهاد. آن واحدها به طور خودکار تحت فرماندهی لشکر موتوريزه دويست و يکم روسيه قرار گرفتند.
حضور نيروهای مسلح روسيه در خاک کشور و آغاز جنگ داخلی در پی فروپاشی شوروی باعث شد که تاجيکستان ارتش ملی خود را رسما حدود سه سال پس از کسب استقلال، در ماه آوريل سال ١٩٩٤ سازمان دهد. اکنون نيروهای مسلح تاجيکستان مرکب از نيروی پياده نظام، نيروی هوايی، پدافند هوايی، گارد ملی رياست جمهوری و نيروهای امنيتی داخلی و مرزی است.
نابسامانی های داخلی در دهه ١٩٩٠ تا حدی باعث هرج و مرج در ارتش ملی نيز شده بود، به گونه ای که جلب جوانان واجد شرايط خدمت به ارتش کار سهلی نبود و شمار زيادی از سربازان به دليل ضعف انتظام و شرايط سخت ارتش، صفوف آن را پيش از موعد ترک می کردند.
با اين که گفته می شود، شرايط خدمت در ارتش تاجيکستان نسبتا بهتر شده است، همچنان شماری از جوانان واجد شرايط سربازی در جريان گرفت و گير های وزارت دفاع بازداشت و به ارتش اعزام می شوند.
بيژن رسولف، ساکن ٢١ ساله استان سغد تاجيکستان، بيش از نه ماه است که در صفوف ارتش ملی در شهر دوشنبه خدمت نظام وظيفه انجام می دهد و تا پايان مدت خدمتش يک سال و سه ماه ديگر باقی است. بيژن می گويد، پس از پايان خدمت، دوباره برای تامين معاش به شهر مسکو خواهد رفت.
بيژن از جمله سربازان "شکارشده" است. وزارت دفاع تاجيکستان گاه عمليات گرفت و گير جوانان واجد شرايط خدمت نظام وظيفه را انجام می دهد. جوانانی که بنا به دلايلی از خدمت سربازی سرپيچی می کنند، توسط ماموران وزارت دفاع بازداشت و به عنوان سرباز به واحدهای نظامی ارتش در نقاط مختلف کشور اعزام می شوند.
يکی از دلايل سرپيچی جوانان از خدمت نظام وظيفه شرايط طاقت فرسای زندگی در سربازخانه هاست. اما بيژن می گويد، داستان هايی که چند سال پيش در باره ارتش شنيده بود، رعب انگيز تر از واقعيت های امروز ارتش است: نبود لباس و غذای مناسب، سربازخانه های عاری از شرايط ابتدايی برای اقامت، آزار و حتا شکنجه توسط افسران از رايج ترين داستان هايی بود که از سربازخانه ها به خانه های مردم راه می يافت. اما اکنون، به گفته او، شرايط به مراتب بهتر است، با اينکه هنوز هم بسياری از سربازان از نبود لباس گرم و شرايط مناسب برای اقامت در سردترين زمستان چند دهه اخير در کشور گلايه می کنند.
اما بختيار يک جوان ٢٠ ساله است که با وجود دو مورد فراخوان ارتش، از خدمت نظام وظيفه شانه خالی کرده است و اگر از همان اول به دعوت ارتش تن می داد، تا کنون فارغ شده بود.
او می گويد، دليل سرپيچی اش از خدمت سربازی شرايط خانوادگی اش است. او که پدرش را در جنگ داخلی از دست داده است، تنها نان آور يک خانواده پنج نفره است و اکنون تلاش می کند به جمع مهاجران کاری تاجيک در روسيه بپيوندد.
خانواده ها نيز خيلی راغب نيستند فرزندان خود را به ارتش گسيل کنند. خبرهای ناخوش کشته شدن چهار سرباز در شرق کشور و خودسوزی يک سرباز ديگر در جنوب، رعشه بر اندام پدر و مادران سربازان تازه کار می افکند. با اينکه گفته می شود اوضاع در ارتش بهتر از دوره جنگ داخلی است، اما شرايط نامناسب بهداشتی، کمبود خوراک و پوشاک و موارد اذيت و آزار سربازان توسط برخی از افسران مانع از الحاق داوطلبانه بسياری از جوانان به صفوف ارتش می شود.
اما وزارت دفاع تاجيکستان وضعيت در سربازخانه ها را برای خدمت نظام وظيفه مساعد می داند و می گويد که طی چهار سال اخير تعداد جوانانی که داوطلبانه به صفوف ارتش پيوسته اند، افزايش يافته است.
در گزارش مصورى كه پيرو باى محمد تهيه كرده حرف هاى بيژن و بختيار را در اين زمينه مى شنويد.
برای نصب نرم افزار فلش اینجا را کلیک کنید
کاش میدانستند که پیامبر کسی را مجبور به جهاد نمیکرد. و آیا این افراد اصلا صلاحیت تشخیص جهاد دارند و یا نه.
تمامی لحظاتی که از عمر جوانان این مملکت (که مالکیت آن با افراد بیگانه است) هدر و یا به هرز میرود را باید پاسخگو باشند.