دو پرستشگاه، در شرق ایروان، پایتخت ارمنستان، نه چندان دور از هم ایستادهاند که گرچه بارها سوختهاند و یا فرو ریختهاند باز هم دوباره بر پای خود ایستاده و در جای خود از شکوهی باستانی خبر میدهند.
در جشنها و روزهای فراغت، در روزهای آفتابی و روشن گرداگرد این دو مکان پر است از دیدارکنندگانی که از راههای دور و نزدیک آمدهاند تا تاریخ را ببینند یا طبیعت را ستایش کنند.
اما نخستین بنایی که در راه کوهستانی به چشم شما میآید و پیش از رسیدن به این بناها آن را میبینید دروازه یا تاق آرارات است. تاقی که گرچه به یادبود شاعری بنیاد شده که در جوانی در زندان استالین درگذشت اما نمادی فراتر دارد. برای ارمنیها آرارات کوه نیست نماد ملیت و هویت است که دیگر در خاک آنها نیست و در خاک ترکیه امروز است که زمانی ارمنیها به آن ارمنستان غربی میگفتند. آرارات هنوز هم قبله ارمنیهاست. تا جایی که اگر خانهای رو به آرارات باشد برای آنها از ارزش بیشتری برخوردار است.
بالارفتن از این راه کوهستانی به شما نیرو میدهد. کوه بلند، درختان بسیار، صدای آب، غوغای پرندگان و از همه جذابتر بناهایی است که پس از طی راههای مارپیچی میبینید که ناگهان در برابر شما سبز شدهاند. گزافه نیست اگر کوهستانها را گنجینهای از پرندگان و جانواران و گیاهان و نیز زبانها و نژادها و باورهایی بدانیم که از گذشته به جا ماندهاند.
فرقهها و اقلیتها در کوهها زنده ماندهاند و دور از دسترس و بیشتر دور از آزار همگان زندگی را سر کردهاند. گاه هم مانند گوشهگیران و صومعهنشینان و پارسایان در بلندای کوهها به کشف آفاق و انفس نشستهاند.
یکی از این دو بنا صومعهای است به نام صومعه "نیزه" یا "گغارد" که گویا نیزهای بوده که پیکر مسیح را نشانه گرفت. آن نیزه گویا از بیتالمقدس به این صومعه آورده شد و اکنون در موزه کلیسای مرکزی ارمنیان در آچمیادزه نگهداری میشود. این صومعه در سال دو هزار در فهرست آثار جهانی یونسکو به ثبت رسید.
صومعه نیزه در دل کوه بنا شده. گرچه بخشی از آن را از دورمیبینید اما بیشتر آن را با شکافتن دل کوه بنا کردهاند و گویا یکی از قدیمیترین صومعههای دنیاست که در قرن چهارم میلادی بنا شده است چرا که ارمنیها خود را نخستین ملتی میدانند که به دین مسیح گرویدهاند. این صومعه و شبستانهایش در سال ۹۲۳ میلادی به دست سپاهیان اعراب سوخت. بعدها در کنار این صومعه دو کلیسا بنا شد. در در تاقها و درهای ورودی و نیز ستونهای این بنا صلیبها، نمادها و نشانههای بسیاری از فرهنگهای یونانی و رومی و ایرانی به چشم میخورد که هرکدام نشان آمیزش فرهنگی و دینی ارمنستان با فرهنگهای دیگر است. در ایام میلاد مسیح در بناهای نوساز کناری این معماری عظیم سنگی، مراسم مذهبی برگزار میشود و همسرایان به خواندن آواز و نیایش میپردازند.
اما پیش از رفتن به درون صومعه که امروز دیگر کسی در بنای اصلی آن زندگی نمی کند، زنان و مردانی را میبینید که نانهایی گرد و بزرگ را میفروشند که با نمادهای مذهبی آذین شدهاند. گروهی تسبیح میفروشند، و برخی ابزار دعا و نیایش.
بنای دیگر در مکانی به نام "گارنی" است که پرستشگاه مهر بوده است. میدانیم که در آغاز در همه جا این گونه پرستشگاهها مکانی سری بود. این پرستشگاهها با آمدن مسیحیت یا کاخ شاهان شد و یا کلیسا. اما این بنا اکنون موزهای است بر تپهای بلند. این بنا بارها ویران و بازسازی شده و آخرین بار زلزله بکلی آن را فروریخت و بسیاری از دیوارهای آن با مصالح جدید نوسازی شده است.
در نمایش تصویری این صفحه از ایروان به طرف شرق میرویم. نخست تاق آرارات را میبینیم و پس از دیدار از صومعه گغارد در دل کوه و مجموعه اطرافش به طرف معبد مهر میرویم.
نکته دیگر ترتیب عرضه عکس ها و نحوه نمایش آنهاست که روش مطبوعی ندارد. شما وقتی یک کتاب مصور یا یک آلبوم عکس را ورق می زنید، سرعت ورق زدنتان چرخ دنده ای و یکسان نیست و روی هر عکس به فراخور تامل می کنید، ولی در این مجموعه تصاویر بدون توجه به اهمیت یا دور و نزدیک بودن آنها، بدون اینکه زمان برای دیدنشان کافی باشد، با 4-3 ثانیه توقف عوض می شوند و بیننده را ناکام رها می کند. اما آهنگ ارمنی زمینه گزارش بسیار مطبوع بود وخاطره «ویگن» نازنین را برایم زنده کرد.