تبليغات در افغانستان صنعتى است بسيار نو كه در چند سال اخير رشد قابل توجهى داشته است. در گذشته تبليغات رسانه هاى افغانستان بيشتر به راديو و مطبوعات محدود بود.
راديو بخصوص پيش از آمدن طالبان برخى از كالاهاى افغانستان را به شنوندگان خود به عنوان ركلام معرفى مى كرد، آگهى برگزارى مراسم فاتحه نيز معمولا پخش مى شد و در واقع قسمت اعظم تبليغات راديويى را در بر مى گرفت.
پس از سقوط طالبان و آمدن رسانه هاى جديد، بخصوص پس از آمدن تلويزيون هاى خصوصى از سال ۲۰۰۲ به بعد ناگهان در اين زمينه انفجار عظيمى روى داد كه چهرۀ شهر ها و رسانه هاى افغانستان را دگر گون كرد.
مقدار آگهى ها براى كالاهاى بى شمارى كه از خارج به افغانستان وارد مى شود، و نيز معرفى كالاهاى افغانستان از جمله فروش زمين، و آگهى تلفن هاى همراه بخشى از اين تبليغات است كه در راديوهاى خصوصى و دولتى و همچنين تلويزيون هاى افغانستان به چشم مى خورد.
گرچه قيمت تبليغات در افغانستان در مقايسه با كشورهاى همجوار چندان بالا نيست، اما در چهار پنج سال گذشته توانسته چندين ايستگاه تلويزيونى، راديوهاى محلى و چند روزنامه غيردولتى را سرپا نگهدارد.
حادثه اى كه درانتخابات رياست جمهورى و پارلمانى افغانستان رخ داد حركت نوين ديگرى بود: گرچه بودجۀ معرفى نامزدهاى پارلمانى در انتخابات محدود بود ولى شيوه اى كه كميسيون رسانه اى انتخابات در سال ۲۰۰۵ در پيش گرفت در تاريخ سياسى افغانستان بى سابقه بود.
كمسيون رسانه ها با تأمين اعتبار آگهى هاى راديويى و تلويزيونى به نامزدان شوراهاى ولايتى و شوراى ملى اين امكان را داد كه هركدام به مدت دو دقيقه در تلويزيون و يا چهار دقيقه در راديو ولايت شان صحبت كنند و خودرا به رأى دهندگان معرفى كنند.
براى نامزدان زن بخصوص، اين تنها فرصتى بود كه خود را به رأى دهندگان معرفى كنند بدون اين كه حساسيت جامعه سنتى افغانستان را برانگيزند. بيش از ۴۰۰۰ نفر از اين فرصت سود جسته و به راديو و يا تلويزيون هاى محلى رجوع كردند و اين در تاريخ افغانستان بى سابقه بود.
در كنار اينها بسيارى از نامزدها به رسانه هاى چاپى نيز مراجعه كردند و به شيوه هاى گوناگون مطالبى را از طريق مطبوعات براى خوانندگان نوشتند.
اما آنچه از اينها جالب تر بود و در واقع تمام كوچه ها و پس كوچه هاى شهرها و روستاها را پر كرده بود، تبليغات و آگهى نامزدهايى بود كه بر در و ديوار ساختمان ها و شيشه خودروها چسبانده شده بود.
از اين هم فراتر تنى چند از نامزدان جوان زن كه تصاوير نسبتا جذابى تهيه كرده بودند، نقل صحبت ها شده بودند، زيرا تصاوير آنها خريد و فروش مى شد و يا مردم تصاوير آنها را از در وديوار مى كندند و به شيشه مغازه هاى شان نصب مى كردند.
گفته مى شد در كابل، هرات و بدخشان تصاوير برخى از نامزدان زن معادل ۲ دلار آمريكايى خريد و فروش شده است.
پس از انتخابات پارلمانى دامنۀ تبليغات باز هم وسعت گرفت. حالا ديگر تبليغات در افغانستان به اندازه اى عمومى شده است كه جاده ها و بزرگراه هاى اطراف شهرها را تابلوهاى تبليغاتى پر كرده است. هر روز بر تعداد شركت هايى كه كار تبليغاتى مى كنند افزوده مى شود و شمار زيادى از افراد مشغول به اين كار شده اند.
در اين اعلان ها شركت هاى خصوصى تلفن از امكانات و تسهيلات جديد براى مشتركين خبر مى دهند، بانک ها شيوه هاى جديد بانكدارى را تبليغ مى كنند، شركت هاى هواپيمايى به مردم مى گويند كه با چه نوع هواپيمايى به كدام كشورها مى توانند سفر كنند، و ...
آگهى ها متنوع و رنگارنگ است اما پيامى كه همۀ آنها با خود دارند واحد است؛ افغانستان آرام آرام به بازار خوبى براى رقابت بدل مى شود.
در گزارش مصورى که در اين صفحه مى بينيد آذر آهنگر در گفتگو با سعيد الهام، دانشجوى دانشگاه کابل که در زمينه تبليغات تجربه و فعاليت داشته، به رشد چشم گير اين صنعت در کابل پرداخته است.
برای نصب نرم افزار فلش اینجا را کلیک کنید