هلبک، شهر خاموش هزارساله
صفرعلى ميرزا
قلعه هلبک (Holbok) در قسمت جنوبى ولايت ختلان تاجيكستان واقع است. همان ختلانى كه نامش در يكى از نخستين اشعار پارسى آمده است:
از ختلان آمذيه برو تباه آمذيه
آوار باز آمذيه بيدل فراز آمذيه
حصار هلبک در دهه ۱۹۵۰ ميلادى در پى كاوش هاى باستان شناسان روس و تاجيک در روستاى قربان شهيد ناحيه واسع پديدار شد.
باستان شناسان خارجى قلعه هلبک را شناسنامه مردم اين ديار ناميده اند. هلبک در قرن هاى ده و يازده ميلادى در لشگر كشی هاى بيگانگان آتش زده شد، اما از بين نرفت.
اين قلعه در خود رسم و آيين و دو تمدن مردم اين ديار را متجسم كرده و توجه هر بيننده را با معمارى بازمانده از دو تمدن جلب مى كند.
نشانه هايى از تمدن آريايى و تمدن اسلامى را در کنار هم روى دروازه عمارت مى توان ديد. تاريخ شناسان و باستان شناسان اين بناى هزار ساله را از لحاظ استوارى با بناهاى امروزى برابر مى دانند.
يكى از وجوه جالب قلعه هلبک وجود لوله هاى گلى يا سفالى در آن است، كه براى توزيع آب از آنها استفاده مى شده است.
آب آشاميدنى توسط لوله هاى آب ۲۰ كيلومتر از شهرک باستانى قينر از زير دو رودخانه به قلعه هلبک آورده می شده است.
گوشه هاى گچكارى شده قلعه و گرمابه آن بعدا در نتيجه تحقيقات و حفريات ديگر باستان شناسان از زير خاك بيرون آمد. در بنای این گرمابه اصول گرم كنى حجره و حمام ها وجود داشته كه مايه شگفتى امروزيان است.
هلبک مركز ختلان محسوب مى شد و از چين و ديگر كشورها از مسیر راه ابريشم كاروان ها به اينجا كالاهاى گوناگون مى آوردند و در ازای آن اسب هاى ختلى، كه آن زمان خيلى مشهور بود، و نمک و طلا مى گرفتند.
در دايرة المعارف فارسى مصاحب در توضيح "ختل" يا "ختلان" مى خوانيم: "ناحيه اى بر مسير علياى آمودريا، ميان رودهاى پنج و وخشاب. در قرن چهارم هجرى قمرى مركز ناحيه اى كه امير ختل در آنجا مى زيسته است، هلبک نام داشته است و احتمالا در جنوب كولاب حاليه (در تاجيكستان شوروى) واقع بوده است و ظاهرا دو شهر منک يا مونک و هلاورد در اين ناحيه از هلبک بزرگتر بوده اند. اسب هاى ختل شهرت تمام داشت."
باستان شناس عبدالله خواجه يف تبحر مردم باستانى اين ديار را در شيشه كارى مى داند. بنا به گفته او، نحوه تهيه ظرف هاى شيشه اى اين محل هنوز به كلى روشن نيست و باستان شناسان همچنان در حال مطالعه راز و رمز ساخت ظروف شيشه اى هلبک هستند.
ظرف هاى شيشه اى ده قرن قبل طورى مى درخشند كه گويى تازه توليد شده اند و جلاى آن از تابش شيشه هاى امروزى متفاوت است و روى بدنه آن رنگ هاى گوناگون بازتاب مى يابد.
در مورد مساحت شهر هلبک تاريخ نگاران عقايد مختلف دارند، اما عبدالله خواجه يف حدود آن را ۲۴۰ كيلومتر مربع مى داند.
او مى گويد، در هر جايى در اين محدوده اگر به عمق يک متر كاوشى انجام بگيرد، حتما شئ يا ظرفى پيدا خواهد شد كه گوياى تاريخ ديرينه اين ديار است.
هلبک، طبق سرچشمه هاى تاريخى، سه بار به كام آتش رفته است، اما به خاطر مركزيت آن در مدت كوتاه دوباره قد علم كرده است.
اين قلعه بار آخر از طرف تركان سلجوقى به آتش كشيده شد و طول هزار سال زير خاک خاموش ماند.
بعد از جنگ دوم جهانى اين مكان تاريخى آشكار شد و سال ۲۰۰۰ امور ترميم و بازسازى آن آغاز گرفت كه هنوز ادامه دارد.
قلعه هلبک در تاريخ موجوديتش براى چهارمين بار است كه تجديد و بازسازى مى شود.
برای نصب نرم افزار فلش اینجا را کلیک کنید.
گزارش بسیار عالی و آموزنه بود، زنده و پاینده باشی صفدر جان
كلاً صحبتهاي اين مرد تاجيك قابل فهم . با اين كه از واژههاي پيچيده و سختي استفاده ولي در اغلب جملاتش، فعل ت.همين چيزي كه اينجا نوشتم را سعي بدون فعل بخوانيد تا بفهميد چه !
از ايرادهاي وستوري زيائ ئيگر گذريم مانند:
آلاتها !!
بهتر است در تهيه اين گزارشها، به اين مسائل هم توجه شود و از گوينده خواسته شود كه فارسي را كتابيتر صحبت كند.
با تشكر