Jadid Online
جدید آنلاین
درباره ما تماس با ما Contact us About us
افغانستان در پنجمین سالگرد
ظاهر طنين

            ظاهرطنین و کوفی عنان

پنج سال پس از سقوط طالبان، افغانستان تابستان پر تشنجی را پشت سر گذاشت.  طی ماههای گذشته جنوب غرب افغانستان صحنه نبردهای شديد بوده است.  و ساير مناطق جنوب و کابل آماج حملات جدی  طالبان والقاعده بوده که تلاش دارند سناريويی شبيه عراق را در افغانستان عملی کنند. 

وخامت اوضاع امنيتی خصوصا" در مناطق جنوب و تنش های سياسی همراه با آن، دولت افغانستان، نيروهای سياسی و موثر افغانی و جامعه بين المللی را بااين سوال روبرو کرده است که پنج سال بعد از موافقتنامه بن آيا افغانستان به ثبات سياسی و ايجاد يک جامعه چديد دمکراتيک دست خواهد يافت و يا در پرتگاه بحران ديگری سقوط خواهد کرد؟ ظاهر طنين،  سفير و نماينده دايمی جديد افغانستان در سازمان ملل،  نظر خود را درباره علل  وعوامل بازگشت طالبان به صحنه و دورنمای صلح و ثبات در افغانستان بيان می دارد:

بازگشت طالبان والقاعده در افغانستان زنگ های خطر را به صدا درآورده است. به نظر می رسد که هدف آنهايی که در پشت سر اين نبرد قرار دارند کشاندن منطقه به زير سلطه گروههای تندرو اسلامی  از کشمير تا آنسوی مرز های آمو در چارچوب استراتژيی است که در سال های ۹۰ ميلادی مطرح بود. آنها می خواهند سناريوی عراق را در افغانستان تکرار کنند، دولت حامد کرزی را سرنگون سازند و جامعه بين المللی را با شکست روبرو کنند.

آمريکا دراکتوبر و نوامبرسال ۲۰۰۱،  طرح سلطه القاعده و طالبان در منطقه را متوقف ساخت، اما نيرو هايی که ازآماج تند نخستين مراحل جنگ ضد تروريسم امان يافتند، با استفاده از ناتوانی ها و ندانم کاريهای نيروهای بين المللی در افغانستان و روحيه ايکه جنگ عراق پديد آورد، تلاش دارند تا شکست ديروز را با مبارزه در راه دسترسی به هدف های پايان نيافته جبران کنند.    

با آنکه موج اخير خشونتها تهديد فوری برای دولت پرزيدنت کرزی تلقی نمی شود، اما طالبان و حاميان خارجی آنها که اکنون برای يک جنگ جديد تجديد قوا می کنند، می خواهند تاباور به دورنمای روند صلح و دموکراسی را از طريق ادامه حملات تروريستی و جنگ روانی خدشه دار سازند و جنگ کنونی را طوريکه ادعا شده به عنوان يک "جنگ مردمی" گسترش دهند.

طالبان، القاعده و حاميان خارجی آنها از سه "ناتوانی" در مبارزه عليه دولت افغانستان و نيرو های بين المللی سود می برند:

۱- ناتوانی نيرو های بين المللی به رهبری ناتو که در کمبود نيرو های لازم برای جنگ، ناهمگونی و عدم هماهنگی  نيروهای کشور های عضو ناتو، محدوديت های داخلی برخی ازاعضای ناتو درمشارکت کامل در جنگ ضد شورشيان و فقدان وسايل ضرور نظامی جلوه گر می شود. ترديد های برخی از اعضای ناتو مانند آلمان، فرانسه، ايتاليا و ا سپانيا در مورد افزايش نيرو ها و مشارکت نيرو های اين کشور ها در مقابله با خشونت در جنوب که دراجلاس اخير ناتو در ريگا (پايتخت لتونی) نيز بازتاب يافت، به هيچوجه به از بين بردن ذهنيت "ناتوانی ناتو" کمک نمی کند.

۲-بی ميلی يا ناتوانی جامعه بين المللی در ايجاد فشار لازم، دوامدار و جدی بر کشور هاييکه به طور مستقيم و يا غير مستقيم منابع مالی، اسلحه و مهمات، پناهگاههای امن آموزش وفعاليت و ستاد عمليات را برای شورشيان فراهم کرده اند. بازگشت دو باره طالبان بدون اين کمک ها ممکن نبود. ادامه شورش مخالف دولت و نيرو های بين المللی بدون اين کمک ها ممکن نيست. در واقع اين فرصت برای اغلب ناراضی ها، ارتش بيکاران و جنگجويان ديروز مهيا شده که نارضايتی و خشم خود را با مخالفت مسلحانه ابراز کنند و از اين طريق معيشت خود را نيز تامين کنند.

۳- ناتوانی ويا محدوديت امکانات دولت نوپای دموکراتيک افغانستان و جامعه بين المللی در حل سريعتر مشکلات سنگين امنيتی، اقتصادی و اجتماعی، بازسازی، برآورده کردن خواستهای بزرگ اهالی مناطق مختلف کشور، استقرارو گسترش سلطه قانون و ايجاد يک اداره کارا، شفاف و خدمتگذارمردم. ما هنوز در افغانستان از اثرات فروپاشيدگی نظام سياسی و متلاشی شدن دولت طی سالهای جنگ رنج می بريم و به همين علت حل مشکل کمبود ظرفيت دولت، ريشه کن کردن فساد و ايجاد يک اداره موثر و شفاف روندی است طولانی. معمولأ اين حقيقت فراموش می شود، اما آنهايی که می خواهند باز ورق را در افغانستان بر گردانند از وضعيت موجود در جهت سرباز گيری عليه دولت سود می برند.

عوامل ديگری نيز وجود دارد که به طالبان و حاميان خارجی آنها و در مجموع به استراتزی "بی ثبات سازی روند صلح" کمک می کند: شبکه منطقه ای قاچاق مواد مخدر، شبکه منطقه ای قاچاق غير مواد مخدر، روابط قومی و منطقه ای در درون ساختار پيچيده قومی خصوصأ در محلات و شبکه های سياسی ناراضی که خواسته و نخواسته آتش خشونت و تشنج را تيز می کنند. اين عوامل جدا از طالبان و شورش جنوب در مناطق مختلف ثبات را تهديد می کنند اما در جنوب طالبان و حاميان آنها درپيوند با اين عوامل وضعيت را به سود خود تغيير می دهند.

در نتيجه برای بی ثبات سازی اوضاع در داخل افغانستان، طالبان حد اقل از سه متحد عمده بالقوه و اکثرأ بالفعل سود می برند: قاچاقچيان مواد مخدر، فرماندهان کوچک و بزرگ و باند های جنايتکار که در محلات مختلف در ادامه تشنج و کشاندن مردم به ميدان مخالفت  با دولت و نيروهای بين المللی نقش قابل ملاحظه ای بازی می کنند.

واضح است که طالبان يک نيروی سياسی منسجم نيستند که قادر به طرح يک استراتژی بزرگ و هماهنگ کردن تمام عناصر موثر برای اجرای اين استراتژی در مقابله با جامعه بين المللی و دولت افغانستان باشند.  تنها آنهايی که سر نخ را در دست دارند، می توانند نيرو ها و عوامل مختلف را در مبارزه عليه دولت و جامعه بين المللی به کار اندازند.

در چنين وضعی پيروزی در افغانستان در گام نخست به متوقف کردن شورش،  تامين ثبات در محلات و جلو گيری از خطر طالبان بستگی دارد. تامين امنيت و متوقف کردن شورش در افغانستان يک راه حل فوری ندارد.

اتکا به يک راه حل نظامی از طريق افزايش نيروهای ناتو به خودی خود نه مشکل را حل می کند و نه عملی به نظر می رسد.  آنچه حاميان طالبان پيشنهاد می کنند يعنی معامله با طالبان مانند نمونه وزيرستان، چيزی جز قبول شکست وپشت پا زدن به تمام روند صلح و مشروعيت نمی تواند باشد.

پيروزی در افغانستان به زمان، ادامه تعهد واقعی و يکپارچگی نيروهای بين المللی برای کمک نظامی و مالی و حمايت مردم از روند صلح و بازسازی نياز دارد. در واقع يک استراتژی جامع و چند جانبه اساس ثبات و برون رفت از وضع موجود را فراهم می کند. عناصر اصلی اين استراتژی عباتند از:

۱- تقويت نيرو های ناتو، ارتش و پوليس نوپای افغانستان در مقابله با طالبان، قاچاقچيان مواد مخدر و فرماندهان و گروههايی که در بی ثباتی نفع دارند.

۲- متوقف ساختن منابع تامين، تسليح، آموزش و سازماندهی طالبان در خارج از خاک افغانستان و در مناطق مرزی با افغانستان. همکاری پاکستان و فشار واقعی و دوامدار برای جلب همکاری واقعی اين کشور.

۳- تمرکز توجه به خواستهای واقعی مردم و ناراحتی های مشروع از طريق افزايش ظرفيت دولت، مبازره با فساد، جلب حمايت اقوام و پيشبرد سريع طرح های بازسازی.

۴- مصالحه ملی به عنوان يک الترناتيو جامع طرح سازش با طالبان.

چنين استراتژيی البته در صحنه عمل وجود دارد. اما بحث در باره هماهنگی عملی، اجماع سياسی دربرون رفت از مشکل و توانايی جامعه بين المللی در غلبه بر ناتوانی هايی است که شورشيان و حاميان آنها از آن سود می برند.

در افغانستان نمی توان با سرباز کمتر، پول کمتر و تعهدات سطحی پيروز شد؛ اما قيمت عملی، سياسی و اخلاقی شکست برای منطقه و جهان بسيار بزرگ خواهد بود.  


 به صفحه فیسبوک جدیدآنلاین بپیوندید

ارسال مطلب
Home | About us | Contact us
Copyright © 2024 JadidOnline.com. All Rights Reserved.
نقل مطالب با ذكر منبع آزاد است. تمام حقوق سايت براى جديدآنلاين محفوظ است.