آقای فکرت رفت که چای بیاورد، در اطاق صدای سرود طالبان به زبان پشتو پخش می شد:
ما جنگ آوران دلیر و بت شکنی هستیم
که یا به بهشت می رویم
و یا سرافراز از معرکه بیرون می آییم
درآن زمان معمولا سرود های بدون موزيک که به صورت گروهی اجرا و ثبت شده بود از راديوی شريعت ( راديوی رسمی طالبان) پخش می شد. معلوم بود اين صدا از راديو پخش می شود، ولی هرچه اين طرف و آن طرف را ديدم راديويی نبود. منصرف شدم. با خودم گفتم خوب يک جايی هست. بالاخره، فکرت با چاينک (قوری) چينی و دو گيلاس چينی سفيد برگشت. احوال هم را می پرسيديم و اينکه چگونه تا کنون زنده مانده ايم؟ صدای سرود مزاحم احوال پرسی می شد. ناگهان فکرت برخاست و صدای تلويزيون را - که با يک پارچه سفيد گلدوزی شده پوشانده شده بود- کمتر کرد. خيلی تعجب کردم. گفتم شما تلويزيون داريد؟ اينجا مگر تلويزيون ممنوع نيست؟ خندۀ معنا داری کرد و گفت طالبان شمال دموکرات تر هستند. گفتم پس چرا چهره اش را پوشانيده ای، بگذار چهره های مبارک اين طالبان دموکرات را هم ببينم. باز خندۀ معنا داری کرد و گفت تصوير ندارد و توضيح داد که اين در واقع راديو است که از تلويزيون پخش می شود.
تلويزيون در پل خمری در زمان دکتر نجيب الله ايجاد شد. اما اين شهر راديو نداشت. در زمان مجاهدين تلويزيون پل خمری به فعاليتش ادامه داد و در زمان طالبان با ابتکار خارق العادۀ طالبان به راديو تبديل شد.
در زمان طالبان راديو تنها رسانه ای بود که در افغانستان وجود داشت. آن هم تنها راديوی شريعت، راديو رسمی امارت اسلامی طالبان. اين راديو عمدتا خبرهای داخلی را پخش می کرد که اکثر خبرهای جنگ بود. هميشه هم از پيشروی طالبان و شکست نيروهای رقيب خبر می داد و يا از فرامين رسمی ملا محمد عمر رهبر طالبان که از او به عنوان اميرالمومين ياد می شد. مثلا يک بار اميرالمومين به همۀ هندوهای افغانستان فرمان داده بود برای اينکه از مسلمانان تفکيک شوند، بايد يک نشان زرد رنگ در لباس شان داشته باشند. علاوه براينها، آگهی هايی از اين قبيل را پخش می کرد:
« فلان آقا پسر فلانی که شماره شناسنامه اش اين است، می خواهد خانه اش را که در فلان جا موقعيت دارد بفروشد اگرکس ديگری هم ادعای مالکيت اين خانه را دارد تا ده روز ديگر به فلان داد گاه خبر دهد. بعد از تاريخ اعلام شده ادعای طرف پذيرفتنی نيست »
سرود های رزمی بدون موزيک و پاسخ به سوالات شرعی هم از ديگر برنامه های راديو شريعت بود. اين راديو در اکثر مناطق افغانستان شنيده می شد، ولی راديوهای ديگر محلی که در زمان دکتر نجيب الله شمارشان به هفده رسيده بود اکثرا تعطيل بودند.
در افغانستان طالبان از رسانه های چاپی خبری نبود. تلويزيون ها در همان روز های اول طالبان در چهار راههای شهر اعدام شدند، و بدنۀ سوراخ سوراخ شده شان تا اواخر زمان طالبان در پايه های برق وجود داشت.
تنها منابع خبری که مردم به آن دسترسی داشتند راديوهای خارجی مانند بی بی سی و صدای آمريکا بود که به زبانهای فارسی و پشتو برنامه داشتند. گوش دادن به اين راديو ها برای مردم خيلی مهم بود، زيرا درخيلی از موارد مردم تصميم های روزمره زندگی شان را براساس خبرهای همين راديو ها می گرفتند. مثلا مردم بعد از شنيدن خبرهای بی بی سی تصميم می گرفتند که از مزار به کابل از کدام راه بروند که جنگ نباشد. صرافان وقتی خبرها را از اين راديو ها می شنيدند تصميم می گرفتند دلار بخرند و يا بفروشند، يا مناطقی که در نزديکی های خط مقدم جنگ بودند تصميم شان را بر ماندن و کوچ کردن براساس خبرهای همين راديوها می گرفتند.
يادم هست که در يک مورد که در روستايی کوچک يک عروسی بود و همه مصروف برگزاری اين مراسم بودند به دو نفر زرنگ تر وباهوش تر وظيفه داده بودند که شما خارج از محفل پر سر وصدای عروسی به بی بی سی گوش دهيد و بعد برای بقيه بگوييد.
در مرکز افغانستان که عمدتا کوهستانی است خيلی ها راديو های کوچک ژاپنی داشتند که امواج کوتاه را خوب می گرفت. قيمت اين راديو ها خيلی ارزان نبود يعنی يک خانواده بايد يک گوسفند خيلی خوبش را می فروخت تا بتواند از اين راديو ها بخرد. "بی بی سی را می گيرد يا نه ؟" اين سوال معياری بود برای اينکه قيمت راديو مشخص شود.
اما حالا به نظر می رسد ميزان شنونده های راديو در شهرها کاهش يافته است، در شهرها عمدتا مردم تلويزيون های محلی، يا از طريق ماهواره تلويزيون های کشور های همسايه، ايران ، ازبکستان، پاکستان وهند را می بينند. راديوهای محلی که به مسائل و مشکلات روزمره مردم می پردازند و آهنگهای درخواستی پخش می کنند و برنامه های تفريحی و آگهی های تجارتی دارند، از محبوبيت برخوردارند.
حالا بازار راديو های ارزان قيمت چينايی گرم است زيرا خيلی از اين راديو ها روی موج اف ام برنامه پخش می کنند. آرمان اف ام نخستين راديوی موفق خصوصی افغانستان بود که مدتی پس از خاموشی راديو شريعت کابل را تسخير کرد.
شايد برای خيلی ها افغانستان زمان طالبان که می شود گفت افغانستان بدون رسانه ، حتی تصورش نا ممکن باشد. اما اين واقعيتی بود که همين شش سال پيش همۀ مردم شاهد آن بودند.