پيشينه وبلاگ و وبلاگنويسی افغانستان حد اقل به چهار سال قبل بر میگردد. يعنی درست بعد از يازدههم سپتامبر. پيشگامان وبلاگهای فارسی وبلاگنويسان ايران هستند. اولين وبلاگنويس فارسی سلمان جريری بود. بعد از آن حسين درخشان بيشترين کار را در عرصه وبلاگنويسی انجام داد.
و اما نخستين وبلاگنويس در داخل افغانستان عزيزالله حکيمی بود. او در يکی از موسسات خارجی کار میکرد وبااستفاده از موقعيت و دسترسی که به اينترنت داشت اولين وبلاگ را از داخل افغانستان در سال ۲۰۰۲ بنام "کنکاش" ساخت. در افغانستان تا آن زمان اينترنت پديده تازهای بود. فقط موسسات خارجی بودند که اينترنت داشتند. تا آن زمان حتی مهمترين نهادهای دولتی از اينترنت برخوردار نبودند.
چنانچه گفته میشود، اولين وبلاگنويس افغانستان، گرداننده "غزل امروز افغانستان" ضيا افضلی در کانادا است که بيشتر به شعر و شاعری میپردازد. بعد از آن عبدالملک شفيعی با وبلاگ "باميان"، امير سياقشو (سخيداد هاتف) با "لحظهها"، صبورالله سياسنگ، عمر راوی با "يک برگ" جز اولين وبلاگنويسان افغانی بودند که در خارج از کشور مینوشتند. بعدها آقای شريف سعيدی، خانم حميرا نکهت دستگير زاده، محمد کاظم کاظمی، ليلا صراحت روشنی و ظاهر تايمن وبلاگهای مفيدی را در حوزه ادبيات فارسی گشودند که تا حال اکثر آنها فعالند، به جز از ليلا صراحت روشنی که نه تنها با دنيای وبلاگ بلکه با اين دنيا وداع گفت.
گسترش وبلاگهای افغانی
اينها را که گفتم، اکثرا وبلاگهايی بودند که توسط شاعران ساخته شده بود، اما اندک اندک اين روند ادامه يافت، تا اينکه بعدها وبلاگی بنام "زبان دراز" در عرصه طنز ايجاد شد که در نوعش بینظير بود، در نثرش و هم در بيانش. بيشترين بيننده را از آن خود کرده بود. البته ديری نپاييد که "زبان دراز" هم از صفحه وبلاگ و اينترنت زدوده شد. دليل آنهم پراکندگی نويسندگانش بود.
در عرصه تحليلی ـ سياسی وبلاگ "نسل امروز" به مديرت فريد خروش و "دردهای دلم" به مديريت جعفر عطايی پرخوانندهترين وبلاگها به شمار میآمدند که متاسفانه، آنها هم ديگر فعال نيستند. البته میتوان در موضوعات سياسی ـ تحليلی از وبلاگ ياسين رسولی هم نام برد.
وبلاگ زينت نور و همزمان ايجاد چندين وبلاگ ديگر توسط شاعران زن تحول ديگری بود که تاثير خوبی در عرصه وبلاگهای افغانستان گذاشت. از آن به بعد بود که اندک اندک به تعداد وبلاگهای افغانی افزوده شد. اين درست زمانی بود که دولت افغانستان در حال گذار بود و هر روز وبلاگنويسان اميد تازهای را در عرصه امنيت و برقراری صلح در کشور شان نويد میدادند.
از طرف ديگر، وبلاگ، تنها نشريه مستقلی بود که هر شاعر به مديريت خودش رهبری میکرد و در برابر عکسالعملهای خوانندگان اظهار مسئوليت میکرد. و تنها جايی بود که شاعران میتوانستند به همديگر نزديک شوند و شعر شان را نشر کنند. با اطمينان میتوان گفت که صاحبان اين وبلاگها اکثرا ساکن مغرب زمين بودند. تا آن زمان، يعنی تا چهار سال پيش، ما بيش از يک وبلاگنويس در داخل افغانستان نداشتيم.
رشد وبلاگهای افغانی
در سال ۲۰۰۴ وبلاگهای بيشماری به فهرست وبلاگهای افغانستان افزوده شد. شمار وبلاگهای افغانستان به بيش از ۳۰۰ وبلاگ رسيد که اين رقم در سال ۲۰۰۵ سه برابر افزايش يافت، يعنی به ۹۰۰ وبلاگ رسيد. اما اين رقم در مقابل هفتصد هزار وبلاگ فارسی زبانان ايران چيز اندکی بود. در سال ۲۰۰۵ نه تنها وبلاگنويسی افغانها در سراسر جهان بيشتر شد، بلکه از داخل افغانستان نيز به پديده وبلاگنويسی روی آوردند. همان طوری که قبلا هم اشاره شد، آنانی که از داخل افغانستان به وبلاگنويسی روی آوردند، اکثرا کسانی بودند که با سازمانها و موسسات خارجی کار میکردند که مجهز به اينترنت بودند. از اين رو در اينجا میتوان اذعان کرد که سازمانها و موسسات خارجی تاثير بسزای در رشد وبلاگنويسی در افغانستان داشتهاند.
ناگفته نماند که در اين اواخر کانونی بنام "کانون وبلاگنويسان افغانستان" به دو زبان "انگليسی" (Afghan PenLog ) و "فارسی" برای وبلاگنويسان و وبنويسان افغان توسط تعدادی از وبلاگنويسان افغان ساخته شده است تا از حق و حقوق وبلاگنويسان در آنجا دفاع و از آنها حمايت شود.
مقايسه رشد وبلاگهای افغانستان با ايران
آنگونه که ديده میشود، وبلاگهای افغانستان در مقايسه با وبلاگهای ايرانی چندان رشد نکرده است. مثلا، تعداد اکثر وبلاگهای افغانی را، اگر حد اکثر سه هزار در نظر بگيريم (که اکثر آن به طور منظم بروز نمیشود يا بعضی از کار افتاده اند) در برابر شمار وبلاگنويسان ايرانی باز هم بسيار ناچيز است. در سال ۲۰۰۴ شمار وبلاگهای ايرانی به شصت هزار میرسيد، در صورتی که همين رقم در سال ۲۰۰۵ به هفتصد هزار رسيد.
علت عمده رشد نکردن وبلاگ و وبلاگنويسی در افغانستان را میتوان نداشتن برق دانست. البته، وجود موسسات خارجی و در گام بعدی کافینتهای شهری تا اندازه ای مشکل دسترسی به اينترنت را حل کرده است. علت ديگر اين است که خود اينترنت در افغانستان آنقدر همگانی نشده است. با رشد انرژی برق و توسعه اينترنت در شهرها میتوان گفت که شاهد افزايش سريع شمار وبلاگنويسان در داخل افغانستان خواهيم بود، چون جوانان افغان، خصوصا نسل نو، علاقه زيادی به وبلاگنويسی دارند.
*نسيم فکرت (سهراب کابلی) مدير وبلاگ "يادداشت هايی از کابل" است که از تارنگار های فعال سياسی – تحليلی و خبری افغانستان به شمار می رود. اين وبلاگ در يک مسابقه بينالمللی وبلاگنويسی از سوی سازمان گزارشگران بدون مرز، در ميان هفت نفر وبلاگنويس برنده جايزه آزادی وبلاگ نويسی در افغانستان و آسيای ميانه شد. نسيم فکرت همزمان وبلاگ فعال ديگری را هم به زبان انگليسی بنام "Afghan LORD " افغانلارد پيش میبرد که آنهم بيشتر جنبه تحليلی ـ سياسی و خبری دارد.