اگر در خیابانهای ایروان بویژه در تابستان و یا ایام نوروز قدم بزنید، در گوشه و کنار یا صدای کسی را میشنوید که به فارسی حرف میزند یا چهرهای را میبیند که مثل بسیاری از ایرانیان نگاهی کنجکاوانه دارد و یا از شیوه پوشش درمییابید که ایرانی است. گاه در خیابانهای شهر میتوانید ماشین سمند ساخت ایران را هم ببنید که بیشتر آن را برای تاکسی تلفنی به کار میگیرند. تجارت میان ایران و ارمنستان نیز پُررونق است و جادههای ارمنستان پُر است از کامیونهای ایرانی که کالا میآورند و میبرند. ایران پس از روسیه نزدیکترین دوست ارمنستان است و این کشور مقصد بسیاری از ایرانیان برای گذراندن تعطیلات تابستانی و نوروزی.
صحنههای حضور ایرانیان البته در فروشگاهها و پارکها ها هم مشهود است. چراکه خانوادههای ایرانی عصرها در گوشه و کنار پارکها و میدانهای بزرگ مینشینند و گذر عمر و عابران را تماشا میکنند. البته اگر شما هم به فکر دیدن آثار باستانی و کلیساهای کوهستانی و تاریخی بسیار ارمنستان باشید گروهی از ایرانیان را میبینید که به دنبال دیدن آثار باستانی و تاریخیاند و درمیان دیگرانی که به دیدن این بناها میروند صدای ایرانیانی را میشنوید که فارسی صحبت میکند.
گاه هم میتوان لیموزینهای دراز و خودروهای دیگر را دید که برای کلوبها و تماشاخانههای شبانه کار میکنند و در میدانهای اصلی شهر پارک کردهاند. آنها با تابلوهایی به زبان فارسی جوانان ایرانی را دعوت میکنند تا در ساعات اول شب بدون پرداخت هزینه با این خودروهای مجلل به بارها و دیسکوتکهایی بروند که ویژه ایرانیان برنامه تهیه دیدهاند. جاهایی که برخی از جوانان با ولع به دنبال آنند تا به گفته خودشان بتوانند آزادانه در آن برقصند و بنوشند بیآنکه نگران آمدن ماموری ناخوانده باشند که بیاید و بساط شان را برهم بریزد.
ناآشنا بودن برخی از این جوانها با آداب و رسوم محلی و بخصوص تلاش و اصرار بیش از حد در پیداکردن دخترانی که مدتی با آنها باشند مایه حس ناخوشایندی در میان بخشی از جامعه ارمنستان شده تا جایی که در برخی از این اماکن به آنها اجازه ورود نمیدهند. حتا برخی از این مکانها به فارسی نوشتهاند که لطفا نوشابه و خوراکی با خود نیاورید و گرنه ده برابر ورودیه جریمه خواهید شد. در ضمن در برخی از این مکانها عکسبرداری هم ممنوع اعلام شده تا مشتریان با آرامشخاطر بیشتری سرگرم خواستههای خود شوند.
در کنار مسافران فصلی٬ دو دسته دیگر از ایرانیان هم هستند که در این کشور زندگی میکنند، تاجران و دانشجویان. از این مهمانان ارمنستان که بگذریم٬ تعداد ارمنیانی که برای اقامت دایم ایران را بویژه پس از انقلاب رها کرده و به ارمنستان آمدهاند کم نیستند. در واقع آنها حلقه وصل ایران و ارمنستان در عصر حاضرند.
و اما از قدیم یکی از آثار تاریخی که از حضور ایرانیان در ایروان بجا مانده "مسجد کبود" است. مسجدی که یکی از والیان ایران بر ارمنستان در قرن هفدهم ساخته و به مرور ویران شده بود. اکنون این بنای تاریخی با کمک ایران ترمیم شده و مکانی است برای دیدار جهانگردان و نیز مرکزی فرهنگی و آموزش زبان فارسی و ارمنی و محل اجتماع در مراسم ویژه برای دانشجویانی که به ارمنستان فرستاده میشوند. شاید از شگفتیها برای دیدارکننده ایرانی این مسجد این است که میتوان زنانی را دید که بیپوشش موی سر به درون این مسجد میآیند و میروند.
پیشینه پیوند ایرانیان و ارمنیان به دوران هخامنشیان برمیگردد. در کتیبههای هخامنشی بیستون به واژه ارمنی باشندگان ارمنستان اشاره شده است. ارمنستان باستان در دورههایی از دریای خزر تا دریای سیاه و قفقاز و بخش بزرگی از شمال غرب ایران و بینالنهرین و ترکیه کنونی را در برمیگرفت. در دوران اشکانی٬ ارمنستان کشوری بود میانگیر بین دولت اشکانی و دولت روم که هر کدام میکوشیدند شاهزادهای را بر آن بگمارند.
در دو سه میان دوره ارمنیها سربرافراشتند و توانستند پادشاهانی از خود داشته باشند که وحدت و استقلال ارمنستان را در دورههایی تضمین کردند. یکی از آنها "هایک" بود که نام کشور هم به نام اوست. ارمنیها به کشور خود "هایستان" میگویند و نه ارمنستان. به نوشته دایرةالمعارف فارسی از سال ۱۱ بعد از میلاد اغلب شاهزادگان اشکانی بر ارمنستان سلطنت کردند. آنها گاهی با دولت روم همکاری میکردند و گاه با دولت اشکانی ایران. سرانجام در سال ۶۶ پس از میلاد "نرون" پادشاه معروف روم، پادشاهی "تیرداد اول" شاهزاده اشکانی را بر ارمنستان پذیرفت. این بود وضع تا سال ۲۲۴ میلادی که اشکانیان رفتند و ساسانیان آمدند.
چند دهه پس از اینکه ارمنیان به دین مسیح گرویدند٬ ساسانیان خشمگین شدند و این به آزار ارمنیان و جنگ انجامید و سرانجام ارمنستان میان ایران و روم تقسیم شد. گرچه رومیها با ارمنیها هم مذهب بودند اما حس نزدیک بودن با ایرانیان در میان ارمنیها قوی بود. ارمنیان که خط خود را اختراع کرده بودند کتاب مقدس را به ارمنی ترجمه کردند و به گسترش ادبیات و هنر خود پرداختند و هویت ملی خود را تقویت کردند اما این دوره شکوفایی نیز پایان یافت.
با پیروزی اعراب بر ساسانیان ارمنستان نیز در زمان "عثمان" خلیفه سوم به زیر سلطه اعراب درآمد. گرچه ارمنیها کوشیدند خود را از سلطه عربها رهایی بخشند اما سرکوب شدند. نبرد میان اعراب و رومیها تا آمدن سلجوقیها ادامه یافت. سرزمین ارمنستان صحنه جنگهای بسیار شد و از مغولها گرفته تا تیمورلنگ یعنی همه فاتحان ایران به ارمنستان هم رفنتد. در میان کوههای قرهباغ جایگاهی را هنوز میتوان دید که میگویند "امیرتیمور" در آنجا اردو زده بود و جنگها را از آنجا رهبری میکرد.
پس از تیمور ارمنستان به دست امیران سپیدگوسپند یا آق قویونلوها افتاد و سرانجام با پیروزی صفویان بر آنها ارمنستان به دست صفویها افتاد. اما در غرب دیگر رومیها نبودند و پادشاهان عثمانی جای آنها را گرفته بودند که با صفویها در نزاع بودند و این بار نبرد بر سر ارمنستان میان دولت عثمانی و صفوی بود. چنان که میدانیم "شاه عباس" بسیاری از ارمنیان را از مناطق ارمنینشین کوچ داد و به اصفهان برد تا به کار تجارت و حرفههای گوناگون بپردازند. ارمنیها در جلفای اصفهان سکنا گزیدند و بعد بر اثر جنگهای دیگر میان روسیه و عثمانی و نیز کشتار ارمنیان در ترکیه کنونی بر مهاجرین ارمنی به ایران افزوده شد. بسیاری از این ارمنیان قرنهاست که در ایران ماندهاند. ارمنیها در تجارت و سیاست ایران از زمان صفویه تا کنون فعال بودهاند و چنانکه میدانیم یکی از فرماندهان مشروطه "پیرمخان" ارمنی بود.
ارمنیها در ایران به سختکوشی و درستکاری شهرت دارند و با فعالیتهای خود در آشنا کردن ایرانیان به دنیای نو در زمینه چاپ و هنرهای نمایشی مثل تآتر و سینما نقش داشتهاند و بر غنا و تنوع فرهنگی ایران افزودهاند. تنوعی که این روزها اندوهگنانه رو به کاهش است، چرا که بسیاری از آنها در حال کوچ از ایران به ارمنستان یا به کشورهای غربیاند.
نمایش تصویری این صفحه با برخی از مراکز گردشی ایروان و جاهای رفت و آمد ایرانیان آغاز میشود و تصاویری از مسجد کبود و نیز راههایی را میبینید که به ایران رفت و آمد میشود.