در همۀ کشورهای جهان کودکانی هستند که به دلیل معلولیت یا ناتوانیهای گوناگون جسمی و ذهنی به آموزش ویژه و راهنمایی برای انتخاب پیشۀ مناسب نیاز دارند. در کشورهای پیشرفته این کودکان احساس نیاز کمتری میکنند، چون برایشان مؤسسات آموزشی و حرفهای ویژهای وجود دارد. اما در کشورهای رو به توسعه، بسیاری از کودکان ناتوان و معلول در میان همسالان سالمشان آموزش میبینند که این امر میتواند روی روحیه و شخصیت معلولان نوجوان اثر منفی بگذارد و "ناتوانی"شان را برای خود آنها و اطرافیانشان برجستهتر کند.
در حالی که محدودیتهای ذهنی یا جسمی آن کودک میتواند برای آموزش یا انجام حرفهای خاص مؤثر نباشد و در واقع، شاید او بتواند در آن زمینه موفقتر از همسالان "سالم"اش باشد. فیلم هندی "ستارههای روی زمین"، ساختۀ آمیر خان، یکی از نمونههای این حالت را به خوبی نشان میدهد.
این فیلم داستان پسربچۀ بازیگوشی است که پیوسته از سوی پدر و مادر و آموزگارانش به دلیل کم کاری در تحصیل سرزنش میشود. بعداً روشن میشود که این پسربچه گرفتار عارضۀ خوانشپریشی (dyslexia) است، اما در نقاشی و ریاضی از استعداد خارقالعادهای برخوردار است.
استعداد او تنها زمانی کشف میشود که معلم برای او درسهای ویژۀ کودکان خوانشپریش (dyslexic) را آموزش میدهد. در نتیجه آشکار میشود که این کودک نه تنها ناتوان ذهنی نیست، بلکه از هوش فوقالعادهای برخوردار است. جالب این جاست که شمار زیادی از شخصیتهای تاریخی در دوران کودکی و نوجوانی خوانشپریش بودهاند؛ به مانند آلبرت اینشتین، لئوناردو داوینچی، والت دیزنی، آگاتا کریستی، توماس ادیسون و پابلو پیکاسو.
این تنها یک نمونه از عوارض ذهنی و جسمی است که میتواند کودکان را در ردیف "معلولان" قرار دهد. اما آموزش ویژه میتواند این عوارض را تبدیل به قوت آنها کند.
در تاجیکستان شوروی هم مدارس دولتی ویژۀ کودکان معلول و ناتوان وجود داشت.
بیشتر آنها افراد نابینا بودند که پس از فراغت از تحصیل در کارخانههای تولیدی ویژهای کار میکردند. با فروپاشی اتحاد شوروی و ماجراهای پس از استقلال، درهای بیشتر آن مدارس بسته شد. اکنون بسیاری از کودکان معلول مجبورند یا کنار همسالان "سالم"شان درس بخوانند یا از خیر تحصیل علم در مدارس همگانی بگذرند. پس از فراغت از تحصیل هم فرصت شغلی مناسبی برای بسیاری از آنها وجود ندارد.
همین نیاز مبرم برای داشتن مدارس ویژۀ کودکان و جوانان معلول باعث شد که در سال گذشتۀ میلادی یک سازمان امدادرسانی وابسته به دولت اتریش در منطقۀ واسع، واقع در جنوب تاجیکستان کانونی را برای کودکان و جوانان دارای تواناییهای محدود تأسیس کند. ساختمان و امکانات این کانون مدرن است و با نیازهای معلولان، سازگار. برای کودکان خردسال در این مرکز کودکستانی وجود دارد که با اسباببازیها و کتاب و لوازم گوناگون آموزشی مجهز است.
همهروزه اتوبوس مرکز به خانههای کودکان و جوانان سر میزند و آنها را به مرکز میرساند و پس از درس و آموزش کار آنها را به خانههاشان برمیگرداند.
دانشآموزان این مرکز، کارآموز نیز هستند. یعنی در کنار تحصیل علوم، آنها حرفههای گوناگون را هم فرا میگیرند که با توجه به نوع و میزان معلولیت کودکان انتخاب میشود. کفشدوزی، گلدوزی، دوزندگی و آشپزی از جملۀ حرفههای عمدهای است که کودکان معلول در این مرکز فرا میگیرند. به گفتۀ مسئولان کانون، هدف از تعلیم این پیشهها آمادهسازی کودکان برای ورود به زندگی مستقل و تأمین معاش خانوادههاشان است. مربیان خوشحالند که کودکان به آموزش این حرفهها علاقۀ وافر نشان میدهند، چون آگاهند که از این راه میتوانند آیندۀ بهتری برای خود بسازند.
مریمبی عارفوا، رئیس کانون، میگوید که در آینده قرار است به دانشآموزان مرکز کامپیوتر را هم آموزش دهند، تا اندوختههای آنها با نیازهای معاصر همخوانی بیشتر داشته باشد.
در گزارش مصور این صفحه سری میزنیم به کانون آموزشی کودکان معلول ناحیۀ واسع تاجیکستان.
برای نصب نرم افزار فلش اینجا را کلیک کنيد.