سال ۱۹۷۴ در چين اتفاقی افتاد که جهان را در حيرت نشاند؛ گروهی از باستان شناسان به هنگام حفاری تصادفا ارتش سفالين نخستين امپراتور چين را کشف کردند که از آن در تاريخ ذکری نرفته بود. سربازان سفالين اين ارتش به اندازه يک انسان واقعی قد و هيکل دارند.
اين پيکره های سفالين بيش از ۲۲۰۰ سال پيش کنار "چين شيهوآنگدی"، نخستين امپراتور سرزمينی که بعدا چين نام گرفت، به خاک سپرده شده بودند، تا در آخرت هم خدمت او را به جا آورند. "چين شيهوآنگدی" از سال ۲۲۱ تا سال ۲۱۰ پيش از ميلاد فرمانروای چين بود.
"سيما چيان"، تاريخ نگار سلسله سلطنتی "هان" چين که طی سال های ۲۰۶ پيش از ميلاد تا ۲۲۰ بعد از ميلاد بر چين سيطره داشت، صد سال پس از درگذشت "چين شيهوآنگدی" او را نخستين امپراتور چين خوانده بود. "سيما چيان" مقبره نخستين امپراتور را "يک هرم مربع با سقف پهن و صاف" توصيف کرده است، اما از ارتش سفالين در نوشته های او خبری نيست.
گودال حاوی سربازان سفالين در فاصله ای بالغ بر يک کيلومتری از خاکريز آرامگاه کشف شد و اين حقيقت را آشکار کرد که زيرزمين مقبره فضايی به مراتب فراخ تر از حدی را که انتظار می رفت، دربر داشته است: حدود ۵۶ کيلومتر مربع. مساحت چهار خندق ارتش سفالين به تنهايی ۲۵ هزار متر مربع است و پشته مقبره حدود ۴۰۰ متر مربع را فرا می گيرد.
عمليات حفاری پيرامون آرامگاه نخستين امپراتور همچنان ادامه دارد و به قول "جين پورتال"، نگهبان کلکسيون های چينی و کره ای موزه بريتانيا، ممکن است سی سال ديگر هم به درازا بکشد.
در واقع، حفر مجتمع مقبره امپراتور نخست بيشتر از مدت زمان احداث آن طول خواهد کشيد که تقريبا سی و شش سال بوده است. اما تنها اطراف آرامگاه است که حفر می شود و خود مقبره دست نخورده باقی مانده است، چون به گفته "جسيکا راسن"، رئيس کالج مرتون دانشگاه اکسفورد انگليس، دولت چين اجازه کندن آرامگاه هيچ يک از امپراتورهای اين سرزمين باستانی را نمی دهد.
چين شيهوآنگدی از معدود حاکمان بلندپرواز و در عين حال کامگاری است که تاريخ به ياد دارد. او با دلاوری فوق العاده سرزمين های پريشان و وسيعی را متحد کرد و کشوری را ساخت که اکنون يکی از کهن ترين نهاد های سياسی جهان به شمار می آيد.
شايد امروزه او را تنها به خاطر آرامگاه خارق العاده و ارتش سفالينش بشناسند، اما نخستين امپراتور چين در طول مدت سلطنتش در تاريخ اين سرزمين از خود رد عميقی باقی گذاشت و زبان نوشتاری را سامان داد، در سراسر چين ارز واحد را رايج کرد و بر مبنای اصل شايسته سالاری دولت متمرکزی ساخت که کارآمدتر از همه دولت های پيشين بود.
بسياری از زبان شناسان بر اين باور اند که واژه فارسی "چين" هم برگرفته از نام زادگاه نخستين امپراتور است که در آغاز نام خود او نيز می آيد. درست مثل نام استان "پارس" که برای غربی ها تا سال ۱۹۳۵ ميلادی به معنای "ايران" بود يا واژه "انگليس" که هنوز هم در زبان فارسی گاه به جای "بريتانيا" به کار می رود، نام استان "چينِ" آن سرزمين هم به کل کشور تعميم داده شد.
عظمت و افسون پيروزی های نخستين امپراتور به گونه ای بود که خود او به جاودانگی اش ايمان داشت يا دستکم مطمئن بود که راز اجل را هم خواهد گشود و جاودانه خواهد ماند.
علوم گياه شناسی و گياه پزشکی چين در پی تلاش برای گشودن بند اجل رواج يافت و پيشرفت کرد. اما پس از سه مورد سوءقصد به جان امپراتور و زخمی شدن او، امپراتور باورش شد که همانند ديگر بندگان خاکی پروردگار فانی است و به سرنوشتش تن داد.
اما او تا آخرين لحظه عمرش خود را نه تنها فرمانروای چين، بلکه به شيوه شاهان هخامنشی، شاه شاهان جهان می ناميد و از آن هم پا فراتر گذاشته بود و خود را پادشاه کيهان می دانست.
در نمايشگاهی که موزه بريتانيا برای اولين بار زير عنوان "نخستين امپراتور؛ ارتش سفالين چين" برگزار کرده است، افزون بر تنديس سربازان چينی با مدل موی پيازی يا کلاه های تنگ و چسبيده و ردای چينی يا زره پيچدار و اسب هايشان، می توان کاسه و کوزه و سنگ ترازو و زنگوله و ساير لوازم آن روزگار چين را نيز ديد. روی پرده سالن معروف کتابخوانی موزه بريتانيا صحنه های بازسازی شده ای از چين دوره "چين شيهوآنگدی" را نيز نمايش می دهند.
اين نمايشگاه که روز ۱۳ سپتامبر گشايش يافت، تا ششم آوريل ۲۰۰۸ ادامه خواهد داشت.
برای نصب نرم افزار فلش اینجا را کلیک کنید