Jadid Online
جدید آنلاین
درباره ما تماس با ما Contact us About us
رنج‌ها و شادی‌های ورزاب

"یکی بود یکی نبود، زیر گنبد کبود، دره‌ای بود سبز و قشنگ، با درخت‌های سرو و خدنگ، با مردمانی شوخ و شنگ که با روزانه هشت ساعت کار بار روزگار می‌کشیدند. اقتصادشان اشتراکی بود و خدمات همگانی‌شان، مجانی. ناگهان بادی وزید و هما پرید و مردمان این دره بیکار ماندند و از خدمات مجانی نه نامی ماند و نه نشانی..."

تعریف بسیاری از مردم عادی منطقۀ تفرجی ورزاب تاجیکستان از زندگی ۲۰ سال اخیرشان چیزی شبیه این قصه است. از زمان فروپاشی شوروی هر چه فاصله می‌گیرند، به همان اندازه بر رنگ و لعاب افسانه‌ای حس نوستالژی‌شان می‌افزایند. به همان اندازه که گذشته را روشن می‌بینند، امروزشان را بی‌نور می‌پندارند. سختی‌های زندگی فعلی، تلخی‌های روزگار پیشین را شیرین کرده‌است: آنچه بود، خوب بود و آنچه هست، بد. 

ورزاب، درۀ کوهستانی شمال دوشنبه، همانند دربند در شمال تهران و پغمان و شمالی در نزدیکی کابل، جایی است برای گردش و تفریح؛ نشستن و گپ و گفت، خوردن و نوشیدن و گاه هم رقصیدن و شاید هم کوهنوردی برای آنان که چابک‌ترند و شاید هم جوان‌تر. زمانی این درۀ زیبا بیشتر پر بود از بوستان‌سراهای دستگاه‌های حزبی و حکومتی برای ییلاق تابستانی و تعطیلات. در کنار باغ‌های وزارت‌خانه‌ها، رستوران‌ها و میکده‌ها و چایخانه‌هایی بود که  تخت‌هایی را روی رودخانه و یا کنار آن چیده بودند و به مشتریان  کباب بره، قزل‌آلا یا گل‌ماهی بریان رودخانه ورزاب را عرضه می‌کردند که  زبان‌زد است و مطبوع.

االبته، این روایت زندگی همۀ ورزابی‌ها نیست. تا ممنوعیت بر مالکیت خصوصی برداشته شد، عدۀ معدودی که به گونه‌ای مال و منالی اندوخته بودند، زمین‌های کنارۀ رود را خریدند، گرفتند و دور آن دیوارکشیدند و برای خود خانه‌های بزرگ و بوستان‌سراها ساختند.

اکنون بر تعداد استراحتگاه‌ها و "آشخانه"های تاجیکی در امتداد رود ورزاب افزوده شده که در گرمای توان‌فرسای شهر به آرامشگاه دلنشینی برای شهریان و گردشگران تبدیل می‌شود. از این جاست که تفرجگاه‌های ورزاب غالبأ طی ماه‌های آفتابی سال میهمانان را جذب می‌کنند.

آنان که به ورزاب می‌روند، شاد برمی‌گردند، اما آنان که در روستاها و کناره‌های این درۀ زیبا زندگی می‌کنند، در تابستان‌ها هم به نحو دیگری شادند. با فعال شدن رستوران‌ها کاری برای خود  آنها و یا فرزندان‌شان هست و اگر باغی دارند، میوه‌های باغ‌هاشان به بهای خوبی به فروش می‌رسد.

اما در باقی سال که بازار ورزاب برف‌گرفته کساد است، وضع چنین نیست. ورزابی‌ها ناچارند در جستجوی کار در بازارهای شهر دوشنبه و حتا کشورهای دور و نزدیک باشند.

ماریا قیوموا از روستای هوشیاری ورزاب می‌گوید که هم خود او و هم دو فرزندش مجبورند هر روز صبح به بازارهای شهر دوشنبه سفر کنند و شامگاهان برگردند.

در گذشته این آمد و شد بی‌دردسر بود و هزینه‌ای چندان نداشت. اما اکنون که راه بهتری ساخته شده، مردم محل هم برای رفت‌وآمد باید به ده سامانی (دو یورو) اجرت رفت‌وبرگشت با مینی‌بوس، شش سامانی  عوارض رفت و آمد اضافه کنند. تردد از طریق جادۀ آسفالتۀ جدید هم اضافه شده‌است. او می‌گوید، در کشوری که حد اقل درآمد ماهانۀ مردمش ۸۰ سامانی (حدود ۱۶ یورو) و قیمت یک کیلو گوشت گاوش ۱۵ تا ۲۰ سامانی است، پرداخت روزانه ۱۶ سامانی برای آمدوشد، هزینۀ گزاف است.

مشکل دیگری که محبوبیت ورزاب برای مردم محل و نیز کسانی که از رود ورزاب آب می‌نوشند، به وجود آورده، آلودگی محیط زیست است.  فاضلاب خانه‌های درۀ ورزاب بیشتر به رودخانه می‌ریزد و همین آب به شهر دوشنبه می‌رود. مقامات می‌گویند که آب رود ورزاب قبل از رسیدن به خانه‌های مردم دوشنبه تصفیه می‌شود. اما به گفتۀ کارشناسان، ریختن فضولات و پرتابه‌ها مایۀ بیماری‌هایی همچون دامنه یا حصبه و یرقان و زردی و نیز اسهال و بیماری‌های واگیردار می‌شود.

در دو گزارش مصور این صفحه که عبدالرحیم عمرزاد تهیه کرده‌است، مشکلات محيط زيست و راه ورزاب بررسی شده‌است.


 به صفحه فیسبوک جدیدآنلاین بپیوندید

ارسال مطلب
- یک کاربر، 2010/09/16
اگر ورزابی برای برون رفتن از شهرش و بازگشتن به آن باید پول بپردازد، این دیگر ظلمیست آشکارا...
Home | About us | Contact us
Copyright © 2024 JadidOnline.com. All Rights Reserved.
نقل مطالب با ذكر منبع آزاد است. تمام حقوق سايت براى جديدآنلاين محفوظ است.