۱۴ جولای ۲۰۱۱ - ۲۳ تیر ۱۳۹۰
امیر جوانشیر
شاید شنیده باشید که خیاطی کنجکاو محل کارش سر راه گورستان بود و چون نوشتن نمیدانست، کوزهای آویخته بود با مشتی سنگ در کنارش. هر مرده را که میبردند، یک سنگ در کوزه میانداخت و در پایان روز میگفت چند نفر در کوزه افتادند. روزی دکان خیاط بسته بود. شخصی پرسوجو کرد. به او گفتند خیاط در کوزه افتاد. حالا هم هر وقت کسی به بلایی دچار شود که در بارهاش حرف میزده، میگویند خیاط در کوزه افتاد و روزنامۀ اخبار جهان (News of the World) سرنوشت همان خیاط را یافت.
در سال ۱۲۲۲ خورشیدی (۱۸۴۳ میلادی / ۱۲۵۹ قمری)، یعنی ۱۶۸ سال پیش و در زمان سلطنت محمدشاه، پدر ناصرالدینشاه، هفتهنامه یا یکشنبهنامهای در لندن درآمد که اخبار جهان نام گرفت. این هفتهنامه در همان شمارۀ نخست، از راه و روش خود گفت که هدف، انتشار روزنامهای است که مردم کمدرآمد کوچه و خیابان آن را بخوانند و چندان پرفروش شود که اعیان هم برای دستیابی به اخبار جنجالی و زندگی خصوصی و نیز آگاه شدن از زندگی مردم عادی آن را بخرند.
در نخستین شماره در کنار خبرهای جهان، طنز و لطیفه و آگهی، "اخبار جهان" به حکومتیان هم گاه با نیشخند نگاه کرد. رفته رفته چندان پرفروش شد که میگویند پرخوانندهترین نشریۀ انگلیسیزبان دنیا شد. به ادعای خود آن هفته نامه شمار خوانندگانش به هفت و نیم میلیون تن رسیده بود.
در سال ۱۹۴۶ "جورج ارول"، نویسندۀ قلعه حیوانات، خواندن این روزنامه را به عنوان یکی از لحظات لذت و فراغت در زندگی توصیف کرد و در باره آن نوشت: "فرض کن عصر یکشنبه است. ترجیحاً قبل از جنگ. زن در صندلی راحتی خوابش برده و بچهها را فرستادهاند بیرون برای قدم زدن طولانی. تو هم با خیال راحت پاهایت را دراز کردهای روی مبل و عینک را روی دماغت خوب جا انداختهای و روزنامۀ "اخبار جهان" را باز کردهای که بخوانی..."
حدود چهل سال پیش روپرت مرداک (Rupert Murdoch) از استرالیا به بریتانیا آمد و این روزنامه را خرید و آن را نردبان ترقی خود کرد. او از این نردبان پله پله بالارفت. روزنامۀ تایمز را خرید و آبادش کرد. بعد روزنامۀ سان (The Sun) را. او پیشگام صنعت تلویزیون ماهوارهای در بریتانیا شد و تلویزون اسکای (Sky) را راه انداخت و ۴۰ درصد از سهامش را خرید. درآمد تلویزیون اسکای حدود یک و نیم میلیارد دلار در سال است. مرداک پس از فتح بازار رسانهها در بریتانیا به آمریکا رفت و شهروند آن کشور شد و تلویزیون فاکس و روزنامه وال استریت جورنال را خرید.
مرداک اکنون یکی از امپراطوران رسانهای جهان است که در بریتانیا و آمریکا از نفوذ بالایی برخوردار است و در سرتاسر جهان رسانههایی دارد که دولتها از او میترسند. حتا در بریتانیا نخستوزیران سابق و لاحق برای دوستی با روپرت مرداک با همدیگر رقابت میکردهاند. آقای مرداک پا به حیطۀ رسانههای فارسی هم گذاشت و سهامدار اصلی فارسیوان هموست که مدتی است در میان رسانههای فارسیزبان جایگاهی یافتهاست.
و اما نشریۀ اخبار جهان به همت آقای مرداک و سرمایۀ او و نیز شیوههای نامتعارف خبرگیری که "خبردزدی" یا "خبرقاپی" نام گرفته، در سالهای اخیر سرو صدای زیادی به راه انداخته. زندگی خصوصی سیاستمداران و هنرپیشگان و نیز حمایت از قضایای عوامپسند، اخبار جهان را به روزنامهای بدل کرد که از سویی پرفروشتر و از سویی خشمبرانگیز شده بود.
با آمدن تلفن همراه و محبوب شدنش در میان مردم، ولع کارآگاهان اجیرشده از سوی روزنامهها برای سر درآوردن از زندگی خصوصی افراد بیشتر شد. تا جایی که حتا تلفن خاندان سلطنتی بریتانیا شنود شد. کارآگاهان و خبرنگاران این روزنامه حتا گویا به پلیس لندن هم صدها هزار پوند رشوه دادهاند تا پروندهها و خبرهای زندگی خصوصی افراد را به آنها درز دهند. افتضاح و جنجال شنود و شیوههای نامتعارف سرانجام دامن آقای مرداک را گرفت.
صفحات شمارههای پیشین اخبار جهان پر است از سیر تا پیاز زندگی خصوصی بسیاری از هنرپیشهها و سیاستمداران که بسیاری از آنها پس از فاش شدن این اسرار یا برکنار شدند و یا از همسرانشان جدا شدند. چند تن از خبرنگاران این روزنامه به زندان افتادند و گمان میرفت که ماجرا به پایان رسیده است.
اما از بخت بد این روزنامه و نیز آقای مرداک، کاشف به عمل آمد که خبرنگاران کاری کردهاند که کسی تا کنون نکرده بود.
این داستان از این قرار بود که مردی در انگلستان دختری را ربوده و پس از تجاوز به قتل رسانده بود. پس از مدتها و به دنبال پایان محاکمه معلوم شد که خبرنگاران روزنامه تلفن این دختر را هنگامی که ناپدید بوده، شنود می کردهاند. فراتر از این چون حافظۀ تلفن دختر پر شده بود، خبرنگاران پیامهایی را که خانوادهاش برای این دختر میگذاشتهاند، حذف میکردهاند، تا به پیامهای جدید گوش کنند. اما دختر کشته شده بود و در محاکمۀ قاتل بسیاری از این اسرار برملا شد.
به دنبال این ماجرا آشکار شد که خانوادۀ سربازانی که در عراق و افغانستان کشته شده بودند نیز از شنود در امان نبودهاند. از این فراتر، گوردن براون، نخستوزیر پیشین بریتانیا نیز هدف "حملات شنودی" از سوی روزنامههای دیگر آقای مرداک بودهاست.
در این هفته روزی نبوده که خبرهای تکاندهنده ای در مطبوعات در بارۀ آقای مرداک و شیوۀ کار رسانههایش نباشد. در این میان روزنامهای که در افشای کارهای خلاف مقامات و روزنامههای آقای مرداک نقش اساسی بازی کرد، روزنامۀ گاردین بود. گاردین گروهی را گماشت تا شیوۀ کار روزنامۀ اخبار جهان و دیگر روزنامههای روپرت مرداک را دنبال کنند. با سختکوشی و افشاگریهای گاردین سرانجام برخی از اعضای پلیس متهم شدند که گویا از رسانههای آقای مرداک رشوه گرفتهاند.
جنجالها و پیامدهای این ماجرا همچنان ادامه دارد. آقای مرداک که زمانی میتوانست نظرات خود را به سیاستمداران به آسانی بقبولاند، اکنون از سوی همۀ احزاب مورد انتقاد است و حتا تلاش شده نگذارند او سهام دیگری از تلویزیون اسکای بخرد؛ سرانجام خود آقای مرداک از خریداری آن سهام منصرف شد. آقای مرداک در هشتاد سالگی و در حالی که میکوشید امپراتوری خود را تحویل پسرش "جیمز" بدهد، اکنون میبیند که امپراتوریاش در برابر چشمانش مورد تهاجم و خُرد شدن است.
رسانههای صوتی و تصویری در بریتانیا منشور و آیین نامههای خود را دارند. اما مطبوعات تا کنون بیشتر برابر با سنتها شیوۀ رفتار خود را خود تعیین میکردهاند. با توجه به نفرت اکثریت مردم از خبردزدیها و افشاگریها و تجسس از زندگی خصوصی افراد معمولی و نیز بر اثر فشار افکار عمومی، شاید در روابط سیاستمداران، مطبوعات و پلیس دگرگونیهایی اساسی صورت پذیرد. از سوی دیگر، این امر شاید سبب شود که دولت یا پارلمان بریتانیا در نحوۀ نظارت مطبوعات شیوههای سختگیرانه ای پیشنهاد کنند. این امر خود مایۀ نگرانی طرفداران آزادی مطبوعات شدهاست که میگویند نمیخواهند مطبوعات بریتانیا بر اثر این اشتباهات وادار شوند که در برابر رفتار ناروای سیاستمداران لب از انتقاد و افشاگری فرو بندند. این رسوایی ها و نابودی روزنامۀ دیرپایی چون "اخبار جهان"، بار دیگر مسئلۀ اخلاق حرفهای و حدود آن را برای روزنامه
نگاران مطرح کردهاست: آیا درست است که اخبار را به هر قیمتی به دست بیاریم؟ و شنود و تجسس و افشاگریها از زندگی خصوصی افراد، به چه درد جامعه میخورد؟
به صفحه فیسبوک جدیدآنلاین بپیوندید
ارسال مطلب
تشکر فراوان از نویسنده این موضوع
همیشه از خواندن نوشته های شما لذت می برم، چون خیلی روان و خوش خوان می نویسید
پاینده باشید
البته به شرطی که شما هم "جزعی" را به شکل صحیح آن بنویسید!!!!؟
عبارت درسال دوبار تکرار شده و به آمریکا رفت و شهروند شد هم کمی اشکال دارد
__________________
جدیدآنلاین: سپاس. اصلاح شد.