گاهی در زبان فارسی به رود میگویند دریا. مثل آمودریا و سیردریا و اگر به کابل رفته باشید به رودخانه کابل که این روزها خشک رودی بیش نیست و بیشتر از آب، زباله در آن ریخته اند، میگویند دریای کابل! نمیدانم اگر کابلیها رودی به پهنای میسیسیپی داشتند چه نامی بر آن مینهادند. اما یقین دارم که برای میسیسیپی، دریا نام زیبندهای است.
ما میسیسیپی را در محل التقای آن با رود میسوری، در مرز ایالت میسوری و ایلینوی دیدیم. جایی که میسیسیپی چندان بزرگ است که چون دریا موج میزند. از اتوبان ۷۰ که میراندیم در انتهای سرزمین میسوری و ابتدای ایالت ایلینوی ناگهان پل بلند و درازی ظاهر شد که در زیر آن دریای خروشانی از آب گل آلود موج میزد. چنان اعجاب برانگیز بود که دلم خواست همانجا برای تماشای میسیسیپی توقف کنم. اما طبعا بالای پل جای توقف وجود نداشت.
چند کیلومتر آن سوتر یک جادۀ جنگلی زیبا ما را تا ساحل دریای میسیسیپی برد. خیلی نزدیک به محلی که موزۀ لوئیز و کلارک در آنجا واقع است و از آن مشهورتر، جایی که داستان معروف "هکل بریفین" اثر ماندگار مارک تواین از آنجا شروع میشود. هک، وقتی در این رود میراند به این دست یا آن دست آب، ساحل میگفت. کاملا هم حق داشت. چون کنارههای رودی به عظمت میسیسیپی را فقط نام ساحل برازنده است. لابد میدانید که تمام حوادث جذاب رمان هکل بریفین در همین میسیسیپی اتفاق میافتد. بیشتر در درون قایقها یا کلکهایی که در رود میرانند یا در ساحل لنگر انداخته اند. عظمت رود چندان است که میتواند تمام حوادث یک رمان را در خود بگنجاند.
نجف دریابندری در مقدم های که بر سرگذشت هکل بریفین نوشته یادآور میشود که "مقدار زیادی از گیرایی این سفرنامه ناشی از حرکت آرام و آسودۀ کلک روی آب پهناور میسیسیپی و تماشای طبیعت زیبا و رنگارنگ سواحل رودخانه است". در رمان هکل بریفین هم، جا به جا از پهنا و عظمت رود سخن میرود. "رودخانه انگار چندین میل پهنا داشت".
مارک تواین رمان دیگری هم به نام "زندگی در میسیسیپی" دارد که متاسفانه من آن را نخواندهام ولی میدانم در سال ۱۸۸۳ یعنی یک سال پیش از هکل بریفین نوشته شده. اما نام مارک تواین فقط به آن خاطر میسیسیپی را تداعی نمیکند که سرگذشت هکل بریفین یا زندگی در میسیسیپی را نوشته است. بیشتر به این خاطر تداعی میشود که هیچ کس به خوبی او این رود را نمیشناخت. او خود ناخدای کشتی بود و در همین رود زمانی دراز به کشتیرانی اشتغال داشت. از آن مهمتر او شوخیساز و لطیفهپردازی بود که گویا کارش در بین کسانی که در میسیسیپی کار میکردهاند، بسیار گرفته بود.
شوخیسازی او به این شکل بود که به هنگام جوانی به استخدام جویندگان طلا در میآمد تا آنها را با قصهها و لطیفههای خود سرگرم کند. آن زمانها که رادیو و تلویزیون و سینما و سرگرمیهای مانند آنها وجود نداشت، جویندگان طلا کسانی را استخدام میکردند تا برای آنها قصه بگوید، لطیفه بگوید و بدینسان آنان را سرگرم کند. این عادتی است که آمریکائیان هنوز دارند و هنوز هم کمدینهایی در تلویزیون ظاهر میشوند تا مردم را بخندانند.
گذشته از مارک تواین که نامش با میسیسیپی آمیخته است، نام لوئیز و کلارک هم با رود میسیسیپی عجین شده است؛ آنان دو تنی بودند که از طرف توماس جفرسون رئیس جمهوری وقت، حوالی ۱۸۰۰ میلادی ماموریت یافتند غرب آمریکا را کشف کنند. آن وقتها آمریکا هنوز سیزده ایالت بیشتر نداشت. توماس جفرسن به آنان ماموریت داد غرب را به منظور دست یافتن به یک مسیر مستقیم و عملی به اقیانوس آرام و تماس با مردمان سرخ پوست و نیز نقشهبرداری درنوردند. او به درستی تصور میکرد که یک سفر اکتشافی موفقیتآمیز، نفوذ سیاسی و بازرگانی آمریکا را در نواحی غربی که در آن زمان بیشتر اسپانیا و فرانسه و احتمالا بریتانیا بر آن نفوذ کرده بودند، افزایش خواهد داد. لوئیز دوست و منشی جفرسن بود و زمانی که مأمور کشف غرب شد، کاپیتان کلارک را با خود همراه کرد. به اتفاق گروهی اهل حرفه مانند نجار و آهنگر و قایقران و ... یک سال دست به تمرین زدند و سرانجام سفر خود را از همین نقطهای آغاز کردند که ما به دیدن میسیسیپی موفق شدیم و داستان هکل بربفین نیز از آنجا آغاز میشود.
به خاطر بزرگداشت کار مخاطرهآمیز و شجاعانه لوئیز و کلارک اکنون در آنجا که سفرشان آغاز شد موزهای ساختهاند.
میسیسیپی بزرگترین رود آمریکا و چهارمین رود بلند دنیاست. طول آن ۳۷۸۰ کیلومتر است که چیزی برابر مسافت هوایی تهران – لندن است.
اینها که نوشتیم همه جسم میسیسیپی است. روح آن شهرهایی است که در کناره و به برکت آن بنیاد شدهاند. روح آن در ثروتی است که حتا به هنگام سیلاب با خود میآورد. روح آن در ماهیهای بزرگی نهفته است که مردم سواحل رود را تغذیه میکند. روح آن گاه در جزایری خوابیده است که در وسط پهنای آب تشکیل شدهاند. روح آن که در نوشتههای نویسندگان آمریکایی نماد آزادی است، در رمانهایی چون هکل بریفین بیدار است. بیهوده نیست که میسیسیپی را "اودیسه زندگی آمریکایی" لقب دادهاند.
برای نصب نرم افزار فلش اینجا را کلیک کنید.