آرین هروی
بسیاری ازمردم افغانستان، شهر هرات را به خاطر گذشته درخشان و باستانی اش، "هرات باستان" می خوانند. عده ای هم آن را همانند لقبی که مردم ایران به شهر قم داده اند، شهر خون و قیام می خوانند، اما چرا؟
دقیقا سی سال پیش، در بیست و چهارم حوت (اسفند) سال ۱۳۵۷ خورشیدی مردم هرات بر علیه حکومت وقت افغانستان قیام کردند. مردم خشمگین از سوی نیروهای امنیتی به گلوله بسته شدند. گفته می شود که در این روز بیش از بیست و چهارهزار تن از مردم هرات توسط نیروهای امنیتی کشته شدند.
برای نسل امروز باور کردن این موضوع و کشته شدن این همه آدم در یک روز مشکل است. اما کسانی که در این تظاهرات شرکت داشته اند و اکنون سنی از آنان گذشته، همواره تاکید می کنند که چنین رقم بزرگی از مردم در طول روزهای تظاهرات کشته شده اند و به همین سبب شهر هرات را شهر خون و قیام نامیده اند.
به هر حال، اگر چنین آماری درست باشد، می توان آن را یک نسل کشی تمام عیار نام گذاشت، اما این را نمی توان نادیده گرفت که این روز سرآغاز آشنایی مردم عادی با سلاح و دوام مبارزه و جنگ تا سه دهه بعد از آن بوده است.
مبارزه ای که بعدها "جهاد" نام گرفت و چندین سال طول کشید و در اثر آن صدها هزار نفر از مردم افغانستان کشته و معلول و میلیون ها تن دیگرآواره و بی خانمان شدند.
اما انگیزه این قیام چه بود و چرا این همه مردم کشته شدند؟
بسیاری از مردم هرات، روش ها و برخوردهای نادرست حاکمان وقت کشور با مردم به شدت سنتی کشورشان را علت وقوع "قیام ۲۴ حوت" می دانند. به عقیده آنان، حکومت وقت که شدیدا متمایل به شوروی بود، تلاش داشت تا قوانین سنتی افغانستان را نیز با قوانین و مقررات سوسیالیستی شوروی هم سو سازد.
حکومت وقت با طرح و اجرای قانونی جدید، که به "اصلاحات اراضی" موسوم بود، زمین های کشاورزی زمین داران را به زور از آنان گرفت و در میان کشاورزان به رایگان تقسیم کرد.
فرستادن اجباری زنان و دختران افغان به دوره های سوادآموزی و مواردی از این دست با مزاج مردم سنتی افغانستان سازگار نیامد و آهسته آهسته آنان را به واکنش برعلیه حکومت واداشت.
این واکنش در شهر هرات به صورت تظاهراتی گسترده با سرازیر شدن هزاران تن از مردم شهر و روستاهای اطراف هرات در خیابان های این شهر نمایان شد.
نکته جالبی که نمی توان به سادگی از کنار آن گذشت، تفاوت زمانی اندک این قیام در هرات و سقوط حکومت پادشاهی ایران به دنبال اعتراضات پیاپی مردم این کشور است.
دقیقا ۳۲ روز پس از پیروزی انقلاب مردم ایران، حادثه ۲۴ حوت در هرات نیز به وقوع پیوست.
با توجه به نزدیکی جغرافیایی هرات به ایران، بدون شک خبرهای تظاهرات پی در پی مردم ایران به گوش هراتی ها رسیده بود و ممکن است، مردم هرات نیز این نوع روش مقابله با حکومت را از مردم ایران یاد گرفته باشند.
شاهدان عینی و شرکت کنندگان در تظاهرات ۲۴ حوت می گویند، به هر اندازه که تلفات مردم بیشتر می شد، به همان اندازه مردم خشمگین تر و شیردل تر می شدند، تا جایی که خیابان های هرات پر از پیکرهای بیجان شده بود.
این قیام پس از چند روز با حمله نیروهای زمینی و هوایی کمکی که از قندهار به هرات آمده بودند، سرکوب شد و شهر از کنترل مردم خارج شد.
با گذشت سه دهه، خیلی از کسانی که قیام بیست و چهار حوت را به یاد دارند، از این قیام روایت های افسانه گونه ای نقل می کنند.
گفته می شود در روزهای پس از این قیام، حکومت وقت به جستجوی عاملان این تظاهرات پرداخته و مظنونان به شرکت در آن را بازداشت کرد، اما بسیاری از بازداشت شدگان هرگز باز پس نیامدند.
مجاهدان گورهای دسته جمعی بازمانده از آن رویداد را "مزار شهدای گمنام" نامیدند و همه ساله سالروز حادثه ۲۴ حوت را در این مکان گرامی می دارند.
حکومت مجاهدان تلاش کرد تا حادثه ۲۴ حوت را در ذهن مردم هرات زنده نگه دارد. به این منظور بر علاوه بزرگداشت این روز، در منطقه ای به نام "دروازه قندهار" که نقطه آغازین تظاهرات ۲۴ حوت بوده است، یک تانک را در وسط فلکه مستقر کرده و اطراف آن را با مجسمه های مردم روستایی خشمگین در حال حمله بر آن تزیین کرده و این فلکه را به نام شهدای ۲۴ حوت نام گذاری کرد.
اکنون این تانک با تندیس های مردم خشمگین اطرافش در حالی که چوب و چماق به دست دارند، به عنوان نماد یادبود ۲۴ حوت در آن منطقه خودنمایی می کند. از دیگر نمادهای یاد بودی قیام ۲۴ حوت هرات، می توان به منظر جهاد که در دامنه کوهی در شمال شهر هرات است، اشاره کرد.
در این موزه، آنچه را که در ۲۴ حوت ۱۳۵۷ و روزها و سال های بعد از آن روی داد، می توان دید و مزه تلخ جنگ را می توان با تمام وجود احساس کرد. پس از گذشت سی سال از حادثه ۲۴ حوت در هرات، هنوز هم جنگ در افغانستان پایان نیافته است.
این جنگ که زمانی "جهاد فی سبیل الله" نام داشت، پس از مدتی جای خود را به جنگ های "تنظیمی و میان گروهی مجاهدان" داد و پس از آن به "مقاومت در برابر طالبان" تبدیل شد و امروز "مبارزه بر ضد تروریسم" نام گرفته است.
پرسشی که پس از دیدن موزه منظر جهاد در ذهن هر بیننده ای خطور می کند، این است که این جنگ کی به پایان خواهد رسید؟
پرسشی که شاید هیچ کس پاسخی برای آن نداشته باشد.
در گزارش مصور این صفحه، عبدالکریم، یک راننده مقیم هرات که از شاهدان عینی آن رویداد بود، خاطرانش را تعریف می کند.
برای نصب نرم افزار فلش اینجا را کلیک کنيد.
جهاد که یگانه هویت فراملیتی ما است، بنام جنگهای داخلی و تنظیمی بدنام شد. ولی از 14 سال جهاد ما مقابل استبداد نباید چشمپوشی کرد. 2میلیون شهید و بعد از آن جنگهای تحمیلی ما را از هم بقدر کافی از هم جدا ساخته.
بیایید افتخارات و قربانی های نیاکان ما را انگیزه برای ساختن یک فردای درخشنده بسازیم.
متأسفانه افغانستان قرباني رقابت ابر قدرتها درزمان جنگ سرد شد .وبسياري ازحقايق قلب وجعل شد ودروغهاي زياد گفته شد ودسايس وتوطيه هاي فراوان به كار انداخته شد كه هنوز هم ادامه دارد .
درباره حادثه 24 حوت چنان مبالغه آميز سخن گفته ميشود كه قابل باورنيست . 25 هزار نفر درظرف چند ساعت كشته شدن غيرممكن است وبراي اينكه يك مقدار به حقيقت نزديك شد بايد قضاوت وشنيدن يك طرفه نباشد وازهردوطرف متخاصم شنيده وخوانده شود .
سه چارسال پيش بود كه من يك كتابي را كه به قلم نظيف الله نهضت تحت عنوان آشوب بيگانه گان خواندم كه درباره حادثه 24 حوت هرات بود .دران كتاب چيزهاي ديگريست مخالف به چيزهايي كه تاكنون گفته شده است . آقاي نهضت دران وقت والي هرات بوده ومدعي است كه وي چشم ديد خود را به حيث يك شخص مسؤو ل دولتي نوشته است .بهتر است كه علاقه مندان وهموطنان آن كتاب را نيز بخوانند تا تحت تأثير تبليغات يك طرفه قرار نگيرند وبه دريافت حقيقت موضوع نزديك شوند . چيزي را كه بايد هريك از مردم افغانستان بداند كه درين جريان سي جهل سال اخير تاريخ حقيقي كشور چنان پوشيده ازدروغها وتبليغات غرض آلود زهر آگين شده است كه دريافت حقايق ازلابلاي آن بسيار مشكل مي باشد . يك راه دريافت حقايق شايد اين باشد كه به سخنهاي جوانب مختلف ذيدخل گوش داده شود . به عباره ديگر گپي همه را بشنو تا حقيقت را دريابي . باسلام دوباره
مطلب خوبی بود.
پیروز باشید
خوشحالم که به هرات باستان هم می پردازید. سایت شما در هرات خوانندگان زیادی دارد. اما متاسفانه تاکنون مطالب زیادی از این شهر نداشته اید. امیدوارم از این به بعد، این خلاء پر شود.
1 ـ قیام عوض روز جمعه، در روز پنجشنبه ، نه بعد از ادای نماز پیشین، بلکه از صبح وقت و بعد از دمیدن آفتاب آغاز شد.
2 ـ در سرک ولایت که هم روز اول، روز دوم، روز سوم و تا روز هشتم که من در آنجا نشیمن داشتم و میان لیسۀ سلطان و چهار راه آمریت را به درستی می دیدم، کشته ای به نظر نمی رسید.
3 ـ نماز جمعه تاریخ بیست پنجم حوت برای اولین بار بعد از گذشتن سیصد سال در هرات ادا نشد. زیرا بالای بام های مسجد خلقی ها سنگر گرفته و هر جنبندۀ ای را به رکبار مسلل می بستند.
4ـ فرقۀ هرات شامل دو سنگر متفاوت خلقی ها و نیرو های جهادی بود که در راس آن اسماعیل خان قرار داشت و این فرقه در یک هفته متمادیا با هم در جنگ بودند. بهتر است برای بلند بردن پرستیژ سایت خود از خیالبافی ها صرف نظر کنید