روزهای آخر پاییز روی لباسهای مردم بریتـانیا گلهای شقایق میروید. گلهای کاغذیای که همه یک شکل هستند و رنگ قرمزشان چشم هر رهگذری را به خود جذب میکند. فرقی نمیکند، روی هر لباسی، کهنه و نو، کوچک و بزرگ، زنانه یا مردانه میتواند بروید. پیر و جوان، فقیر و غنی، هنرپیشۀ معروف، دانشآموز، مجری تلویزیون، فروشنده، فوتبالیست، سیاستمدار و خانهدار، هر کدام گلی به سینه دارند.
گلهایی که یک دنیا خاطره با خود دارند. اینها همان چیزهایی هستند که به مردم اروپا یادآوری میکنند گذشتگانشان چه سختیها کشیدند تا امروز کشورشان را بسازند. گلهایی که البته بر لباسهای آیندگان هم خواهند رویید.
این گلهای شقایق یادآور کشتهشدگان جنگ جهانی اول است. رنگ قرمز آنها به نشانۀ سرخی خون است و انگار هر کسی که آنها را بر سینه میزند، به آن افتخارمیکند.
گلهای شقایق سالهاست که نماد شهدا در اروپا هستند. از زمانی که در یکی از خونبارترین میدانهای نبرد فلاندرز بلژیک و فرانسه در جنگ جهانی اول گلهای شقایق بر مزار کشتهشدگان رویید، این گل به عنوان نماد زنده نگه داشتن یاد فداکاری سربازان و شهروندانی که در همۀ جنگها قربانی شدهاند، شناخته شد.
روزهای دیگر اگر به دنبال این گلها بگردی، باید آنها را پای مجسمهها و بناهای یادبود کشتهشدگان جنگ بیابی؛ بناهایی که زیبایی و شکوهشان گردشگران را مسخ خود میکنند و با جاذبهای سحرآمیز سوی خود میخوانند تا به پایشان بروی و نامهایی را بخوانی که بردیوارهایشان حک شدهاست. نام سربازان و فرماندهان، تاریخ و محل مرگ، یا اگر نامی هم نباشد، تنها محل جبهۀ جنگ و تاریخ کافیست، برای این که نشان دهد از یاد نرفتهاند.
این بناهای یادبود را فقط در مرکز شهر پیدا نمیکنی. هر محلهای در شهر یک بنای یادبود کوچک یا بزرگ دارد که نام کشتهشدگان محل رویش حک شدهاست. این بناها گاهی کنار گذر هستند و گاهی در گوشهای دنج، با چند صندلی که وسوسهات میکنند در فضایشان قدمی بزنی یا بنشینی و از آرامش آنجا لذت ببری.
گلهای کاغذی نشان حمایت از سیاستهای دولتها و جنگطلبی نیستند. برای مردم فرقی نمیکند آن سربازان کجا کشته شدهاند. جنگ برای کشورگشایی بوده یا دفاع. آنها سربازانی بودهاند که آرمانی در سر داشتهاند و برای کشورشان جنگیدهاند. همین برای مردم کافی است. آنها را قهرمانان وطن میخوانند. در این چند نسل احترام به شهدایشان و قدردانی از آنها را خوب آموختهاند و به کودکانشان میآموزند.
روز اعلام رسمی پایان جنگ جهانی اول، یازدهم نوامبر ۱۹۱۸، بهانهای است که مردم بریتانیا را همدل میکند تا با هم کشتهشدگان جنگهای تاریخ خود، بهویژه از پایان جنگ جهانی اول به بعد را به یاد بیاورند و به احترام همۀ آنها در ساعت یازده صبح، هر جا که هستند بایستند و دو دقیقه سکوت کنند؛ در معابر عمومی، فروشگاهها، ایستگاههای مترو، مدرسهها، بیمارستانها و حتا شاید خانهها.
از مدتی قبل شقایقهای کاغذی توسط سازمان خیریۀ لژیون سلطنتی بریتانیا و با کمک داوطلبان پیر و جوان در سطح شهرها، فروشگاههای کوچک و بزرگ، ایستگاههای مترو، موزهها، مرکزهای توریستی و محلهها و غیره فروخته شده و عواید آن صرف کمک به بازماندگان جنگهای کشور میشود.
این روز که به روز یادآوری، ترک جنگ، کهنهسرباز، یا به سادگی، روز شقایق هم معروف است، از سال ۱۹۲۰ به شکل امروزی به رسمیت شناخته شد و حالا یک مناسبت ملی است که در بیش از پانزده کشور جهان گرامی داشته میشود؛ کشورهای عضو جامعۀ مشترکالمنافع، به علاوۀ چندین کشور اروپایی، آمریکا و هنگ کنگ. در ساعت یازده روز یازدهم ماه یازدهم سال، مردم با بردن تاج گل به پای بناهای یادبود، ادای احترام و یک یا دو دقیقه سکوت که معمولأ آغاز و پایان آن با شلیک گلولۀ توپ همراه است، از شهیدانشان قدردانی میکنند.
* انتخاب از آرشیو جدیدآنلاین.