از خودم میپرسیدم که به راستی در سدۀ روز زن چه سخنی میتوان گفت که نو باشد؟
روز هشتم مارس مردمان بسیاری در جهان "سدۀ روز زن" را گرامی میدارند؛ روزی که از آغاز سدۀ بیستم میلادی زنان ِ غالباً کارگر و روشنفکر را گرد هم آورد تا با برگزاری راهپیماییها خواهان برابری شوند و در مواردی هم، چون تظاهرات هشتم مارس سال ۱۹۱۷ در روسیۀ تزاری، خواهان حق رأی شوند و به آن دست یابند. با این که بعدها اتحاد شوروی کوشید این روز را به نفع اردوگاه خود مصادره کند، ریشههای آن عمدتاً به تلاشهای فعالان سوسیالیست حقوق زن در کشورهای غربی برمیگردد. نخستین فریادهای زنانۀ "آزادی، برابری، برادری" را زنان پاریس در اواخر سدۀ ۱۸ میلادی در جریان انقلاب فرانسه سر داده بودند.
سرانجام روز زن در سال ۱۹۷۷ روزی جهانی شد هر چند در بسیاری از کشورهای غربی این روز کمتر رنگ و بوی سیاسی و بیشتر جنبۀ عاطفی دارد. و در جوامعی دیگر هم میکوشند تا این روز را به فراموشی بسپرند، و یا ترکیبی شدهاست از روز مادر و روز عشاق.
در هر حال در صد سال گذشته با افزایش حضور زنان در جامعههای گوناگون، چهرۀ این جوامع دگرگون شدهاست. زنان از کار در خانه و کشتزار به کارخانه راه یافتند و یا به کار در بیمارستانها و سازمان آموزشی پرداختند و توانایی خود را نشان دادند و یا با کار در دستگاههای اجرایی مدیریت را فرا گرفتند و اکنون در بسیاری از کشورها درجایگاههای سیاستگذاری و قانونگذاری و رهبری جای گرفتهاند.
زنان با فرو ریختن دیوار محال به فتح بسیاری از قلعههای مردانه پرداخته و در بالاترین ردۀ اندیشۀ بشری با تصاحب جایزۀ نوبل علمی و ادبی و صلح برای خود جایگاهی باز کردهاند. اما هنوز شمار زنان در نهادهای تصمیمگیرنده و رهبری در جهان امروز نمایندۀ آماری نیمی از بشریت، که زنان باشند، نیست.
در این تلاش جهانی زنان کشورهای خاور میانه و نیز آسیای میانه هنوز راه درازی در پیش دارند. در همین روزگار ما یکی از خاورشناسان برای معرفی این منطقه را قهوهخانه یا چایخانهای میبیند که یکی از ویژگیهای عمدهاش غیبت زنان در آن بودهاست. این شاید تمثیلی باشد تاریخی از نقش زنان در این کشورها که در سالهای اخیر به سرعت در حال دگرگون شدن است. "مورگان شوستر" امریکایی نیز در کتاب اختناق ایران تصویر اسفناکی از وضعیت زنان در ایران صد سال پیش میدهد که با صورتهای پوشیده و بیصدا در مکانهای همگانی دیده میشدند.
این تصویر با تصویری که در کتاب ریشهها و نتایج انقلاب ایران به قلم "نیکی کدی" استاد تاریخ آمده تفاوت بسیار دارد. کدی از حضور چشمگیرشان در عرصههای محتلف اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی میگوید و از تلاشهایی که در این راه طولانی و یک صدساله طی شدهاست؛ راهی که از یک سو همراه با فشار حکومتها برای مدرنسازی اجباری در ایران یا افغانستان، یمن جنوبی و آسیای میانۀ دوران سوسیالیستی بوده است و از سوی دیگر اجبار در بازگشت مجدد به قوانین اسلامی. در این دورۀ دوم البته همبستگی زنان برای رسیدن به حقوق برابر بسیار ریشهایتر بودهاست و از همین رو برخی از حقوقدانان دستاوردهای مرحله به مرحله این دوره را حتا پایدارتر از اولی میداند، زیرا فرمایشی و از بالا نیست و زنان خود با پشتکار و از پائین و با آگاهی از چگونگیاش آن را به دست آوردهاند.
این تغییر نگاه در جایگاه زنان نه تنها در خود زنان، بلکه در مردانی هم که در چنین جوامعی زندگی میکنند، اتفاق افتادهاست؛ نگاه مردانهای که در بدو انفلاب مشروطیت از زنان میخواست که در خانه بنشینند و اصلاح امور را به دست آنان بسپارند. اکنون با تأنی و بهتأخیر و با تردید پذیرفته شده که زنان میتوانند همگامان و همراهان خوبی برای رسیدن به عرصههای دموکراتیک باشند.
واکنش زنان در برابر فشار صبورانهتر و همراه با خرد ورزی بودهاست. آنان نشان دادهاند که میتوان با تأکید بر عدم خشونت و بردباری، فضای خشونت مردانه را تا حدودی تلطیف کرد.
زنان کشورهای این منطقه همراه با دیگر زنان در جهان به هم پیوسته امروز، همچنان در راه برابری تلاش میکنند تا به بدیهیترین حقوق اولیۀ خود دست یابند. امروز در بسیاری از کشورهای منطقه دانشگاهها پر است از زنان کوشنده و دانش پژوه، اما در ردههای حکومتی زنان حضور کمتری دارند، زیرا حکومتها همچنان ساختاری مردانه دارد و در این پهنه است که زنان در آرزوی برابریاند.
جدیدآنلاین، به همین مناسبت، شما را به دیدن دوباره چهار گزارش مصور دعوت میکند که نشاندهندۀ نگاه، جایگاه و تلاش زنان در روزگار ماست:
۱."زنان کاغذی"، ساختۀ ساجده شریفی، در بارۀ عروسکهای زنانی که آگاتا واندروین، هنرمند مقیم پاریس، از خمیر کاغذ تهیه کرده و میگوید: "کاغذ برای مجسمهساز مادۀ مهربانی است؛ بهراحتی فرم میگیرد و به همان نسبت هم حساس و شکننده است؛ درست مثل زنها."
۲. "رازهای جاودانۀ حوا"، ساخته شوکا صحرایی، در باره یاسمین سینایی، مجسمهساز ایرانی، است که "حوا" را قهرمان یک سلسله آثارش قرار دادهاست. حوای یاسمین سینایی زن کنجکاوی است که ترجیح میدهد بهشت را به قصد زمین ترک کند، چون به اعتقاد او "بهشت، جای جاهلان است".
۳. " زنان خوش اقبال کابل"، ساخته نازنین شفایی. شفایی میگوید: "در باشگاه ورزشی زنان در کابل، حس دوگانهای به آدم دست میدهد: حس حسرت خوردن و حس شریک شدن در شادی دختران ورزشکار".
۴. "گلچتای، رویت بنمای!" ساخته خورشید بخشایش. در این گزارش مشرفه قاسموا، از هنرمندان سرشناس و سالمند تئاتر و سینمای تاجیکستان با نگاهی به گذشتۀ خود و سرزمینش، چگونگی دست یافتن زنان تاجیک به آزادی و برابری نسبی با مردان را بازگو میکند.