داريوش رجبيان
پیروزی باراک اوباما در انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده آمریکا راه درازی بود که حدود هشتاد سال پیش در اروپا آغاز گرفت و سرانجام در آن سوی آب ها تا به سر پیموده شد.
مسلما، جنبش سیاهپوستان آمریکا و اروپا ریشه ای بس ژرف تر دارد، اما تا دهه ۱۹۳۰ میلادی تلاش عمده سیاه ها در راستای دور انداختن زنجیر بردگی و سپس فاصله گرفتن از پیشینه دردناکشان انجام می گرفت.
اما در دهه ۱۹۳۰ بود که برای نخستین بار ندای تساوی تمام و کامل سیاه ها با سپیدپوستان بلند شد و آرزوهای بلندپروازانه سیاه ها برای دست یافتن به مقام های رهبری در کشورهایشان به تدریج درج و پخش شد.
نگریتیود یک جنبش ادبی و سیاسی بود که روشنفکران سیاهپوست مستعمره های فرانسه را دربر می گرفت. اعضای این گروه که تحت تاثیر نوشته های لنستون هیوز و ریچارد رایت، نویسندگان سیاهپوست آمریکایی قرار داشتند، معتقد بودند که میراث مشترک سیاه ها بهترین ابزار برای نبرد علیه برتری جویی و سلطه سیاسی و ذهنی فرانسوی هاست.
در حوزه کارائیب نیز جنبش مشابهی با نام "نگریسمو" شکل گرفت که نگران سلطه ذهنی و سیاسی اسپانیایی ها بود و تلاش می کرد در مدیریت جامعه مشارکت داشته باشد.
ژان پل سارتر، فیلسوف بنام فرانسوی، ضمن تحلیل جنبش نگریتیود در سال ۱۹۴۸ آن را "نژادپرستی ضد تبعیض نژادی" نامیده بود. یعنی اگرچه سیاه ها خود از نژادپرستی سپیدها رنج دیده بودند و با آن سر ستیز داشتند، باز هم بر مبنای تعلق نژادی خود گرد هم آمده بودند، تا سلطه نژاد دیگر را درهم بشکنند و دامنه سلطه خود را بگسترانند.
اما در همان دوره بود که آمریکا شاهد موج تازه ای از جنبش سیاه پوستان به رهبری مارتین لوتر کینگ، روحانی و فعال مدنی و سیاسی شد که از خشونت و تندروی به کلی فاصله گرفته بود و صرفا به اعتراض های گسترده دسته جمعی و صلح آميز پرداخت.
لوتر کینگ تحت تاثیر پیروزی ایده عدم خشونت ماهاتما گاندی در هند، جنبش مشابهی را در ایالات متحده راه انداخت، بیست بار زندانی شد و چهار بار مورد حمله قرار گرفت، اما سرانجام به ابلاغ پیامش به جهانیان دست یافت و در سن سی و پنج سالگی جایزه صلح نوبل را دریافت کرد.
اما اندیشه های لوتر کینگ در جامعه آن روزگار آمریکا مخالفان سرسختی هم داشت. سال ۱۹۶۸ یکی از مخالفان تندرو اورا هنگام یک راه پیمایی اعتراضی کشت.
مارتین لوتر کینگ در ماندگار ترین سخنرانی اش با نام "رويائى دارم" گفته بود: "رويائى دارم که چهار فرزند کوچک من روزی در میان ملتی زندگی کنند که افرادش نه به خاطر رنگ پوست، بلکه با توجه به محتوای سرشتشان قضاوت خواهند شد."
شاید بتوان گفت که پیروزی اوباما آغاز تحقق آن آرزوی مارتین لوتر کینگ است.
رئیس سیاه کاخ سفید