عيد پاک مسيحی که بر مبنای آميزه ای از روزشماری های خورشيدی و قمری هر سال ميان ماه های مارس و آوريل جابجا می شود، امسال روز سوم فروردين برگزار شد.
عيد پاک در کليسای مسيحی آب و رنگ به شدت مذهبی يافته و روز قيام عيسی از جهان مردگان دانسته می شود. عبارت عربی "عيد القيامه" که گاه در مورد عيد پاک به کار می رود، حاکی از همين باور مذهبی است.
نام اين عيد در زبان کرواتی "اوسکرس" است که به معنای رستاخيز است. در ديگر زبان های اسلاوی، مانند لهستانی، چکی، اوکراينی، بلغاری و بلاروسی نام عيد پاک به معنای "روز بزرگ" يا "شب بزرگ" است.
"پاسخا" نام روسی عيد پاک برگرفته از يونانی است و يونانی هم به نوبه خود اين واژه را از فصح عبری وام گرفته است. شکل های گوناگون همين واژه را می توان در همه زبان های رومی و سلتيک هم پيدا کرد.
اما در زبان انگليسی نام عيد پاک متفاوت است: "ايستر" که به باور خيلی ها بس قديمی تر از کيش مسيحيت است. از اين رو برخی از مسيحيان از تجليل عيدی که به اعتقاد آنها به "مشرکان پيش از مسيحيت" برمی گردد، خودداری می کنند.
گفته می شود که "ايستر" انگليسی و "اوسترن" آلمانی مشتق از نام مادرخدای قبايل ژرمانی "اوستارا" است که در روز اعتدال بهاری بر او ارج گذاشته می شد.
پيروان مذهب جديد "ويکا" که در سال ١٩٥٤ توسط يک بريتانيايی پايه گذاری شد، هر سال اعتدال بهاری و پاييزی را با نام "جشن اوستارا" تجليل می کنند. باور غالب بر اين است که پايه علمی تجليل از "عيد پاک" همان اعتدال ربيعی است.
در بریتانیا فرقه های نو دروئيدی و پيروان کيش های پيش از مسيحيت نيز با تجمع در محل باستانی "استون هنج" روز ٢١ مارس هر سال اعتدال ربيعی را جشن می گيرند.
دروئيد ها در دوران پيش از مسيحيت اعضای يک فرقه مذهبی آموزش ديده بودند و بسياری نام آنها را با خردگرايی و در عين حال افسون و جادو مرتبط می دانند.
در نوشته های لاتين مترادف نام دروئيد ها "مگی" است که برگرفته از واژه "مغ" پارسی است. نو دروئيدها معتقد اند که دروئيدهای باستانی در گذشته دور که از سه هزار تا هشت هزار سال پيش از ميلاد حدس زده می شود، سنگ های يادگار استون هنج را با استفاده از نيروی ماوراء الطبيعه کنار هم چيده اند و استون هنج، رصدخانه و محل برگزاری مراسم مذهبی دروئيد ها بوده است.
همه ساله در روز ٢١ مارس شمار زيادی از نودروئيدها و پيروان کيش های غيرمتعارف ديگر برای تجليل از اعتدال بهاری در استون هنج تجمع می کنند.
نام لاتينی ماه های گرگوری هم دال بر اين است که آغاز سال نو بنا به اين سالشماری در گذشته با ماه مارس مصادف بوده است. چون واژه های سپتامبر، اکتبر، نوامبر و دسامبر به ترتيب به معنای هفتم، هشتم، نهم و دهم است.
بدين ترتيب مارس ماه نخست خواهد بود. همان طور که می دانیم ماه هایی که بر اساس آن طالع می بینند (حمل و ثور و جوزا...) همزمان با ماه های خورشیدی ایرانی است و معمولا از بيست و يکم ماه های میلادی آغاز می شود.
شبه قاره هند
نام اين جشن برای نخستين بار در کتاب "وداها"ی هندو آمده است که آن هم به مانند ايستر با يک مادر-خدا (ساراسواتی) پيوند دارد. دامنه برگزاری اين جشن بخش اعظم جنوب آسيا را فرا گرفته است.
"بسنت" جشن بادبادک هاست که در پاکستان و افغانستان رواج دارد و صحنه هايی از آن را می توان در فيلم بادبادک باز ديد. به دليل وقوع حوادث ناخوشی چون زخمی يا حتا کشته شدن افراد توسط نخ بادبادک ها مقامات پاکستان تلاش کرده اند "بسنت" را ممنوع کنند، اما کامگار نبوده اند.
اما جشن دوم بهار در شبه قاره هند که تنها پيش پيروان کيش هندو گرامی است، "هولی" يا جشن رنگ (رنگا پنچمی) نام دارد.
نام اين جشن در بنگال غربی "بوشونتو اوتساو" است که از همان "بسنت" بر می آيد و به معنی "جشن بهار" است. بنا به سالشماری هندو امسال "هولی" با سوم فروردين مصادف شد.
در شب نخست اين جشن آتش بزرگ بر می افروزند که نماد سوزاندن "هوليکا" ديو مونث هندوهاست. در روز دوم جشن مردم در خيابان ها به همديگر آب و خاکه (پودر) رنگی می پاشند.
رنگ ها از گياه های درمانی سنتی تهيه شده و اهميت پزشکی دارد و پاشيدن آن به سر و صورت همديگر در عين اينکه يک سرگرمی جشنی است، تلاشی هم هست برای جلوگيری از بروز تب و زکام واگيردار که معمولا با تغيير هوا می آيد. صحنه هايی از جشن هولی را هم می توان در بسياری از فيلم های هندی ديد.
مصر
يکی ديگر از جشن های باستانی اعتدال بهاری "شم النسيم" مصری هاست، به معنی "بوييدن نسيم". تاريخ نگاران يونانی قدمت آن را ٢٧٠٠ سال می دانند. شم النسيم در مصر امروزی هم تعطيل همگانی است و در نخستين دوشنبه پس از عيد پاک قبطی ها از سوی پيروان همه کيش های آن کشور تجليل می شود.
به نوشته پلوتارک، مصری های باستان در اين روز به نيايشگاه های ارباب انواعشان ماهی شور، کاهو و پياز می بردند. اما اکنون مصری ها در اين روز از خانه هايشان بيرون می روند و ماهی شور و کاهو و پياز همراه با تخم مرغ های رنگی سفره هايشان را در باغ ها آرايش می دهد.
ژاپن
روز اعتدال ربيعی در ژاپن نيز جشن ملی است و با نام "هيگان" معروف است. ريشه های اين جشن مبهم است، اما در تاريخ ثبت شده که "هيگان" از سده هشتم ميلادی بدين سو به عنوان روز گراميداشت گذشتگان امپراتور در ژاپن تجليل می شده است.
در اوايل سده بيست دولت ژاپن "هيگان" را وارد فهرست جشن های ملی کرد. سال ١٩٤٨ روز ٢١ مارس به عنوان روز تحسين طبيعت و موجودات زنده تعطيل اعلام شد.
"هيگان" يک اصطلاح بودايی است به معنای "کرانه ديگر". می گويند، اين تعبير به رودی پر از توهم و هيجان و اندوه اشاره می کند که زندگی فانی را از جهان رستگاری جدا کرده است.
و همچنين می گويند که در لحظه اعتدال شب و روز بودا ظاهر می شود و به روان های سرگردان کمک می کند که به کرانه رستگاری (هيگان) و آرامش مدام (نيروانا) برسند. از اين رو ژاپنی ها در روز هيگان با شادی و شعف به زيارت گورهای گذشتگانشان می روند.
چين
جشن سال نو چينی ها هم، با اين که در زمستان برپا می شود، جشنی در پيشواز بهار عنوان شده است. اتباع چين در جشن بهاران به مدت سه روز تعطيل دارند.
بر مبنای سالشماری قمری چينی آغاز سال معمولا با اواسط ماه ژانويه يا فوريه مصادف می شود و عنوان آن "نيان جيه" (جشن سال) است. آمادگی ها براى جشن دو هفته پيش آغاز می شود و شهرهای چين آذين بندی می شوند.
سال قمری به رسم سال نو مسيحی در نيمه شب تحويل می شود. طی سه روز ديد و بازديدهای دوستان و پيوندان جريان می گيرد. "نيان جيه" در واقع پيام آور پايان قريب الوقوع زمستان و آغاز بهار است.
دربرخی از کشورهای آمریکای لاتین نیز اعتدال بهاری را جشن می گیرند.
بنیانگذار آیین بهایی که خود ایرانی است نوروز را به عنوان روز خدا و آغازسال نو بهاییان روزی مقدس دانسته است. برای پیروان او نوروز جشن پایان ماه روزه هم هست.
بدين گونه، اعتدال ربيعی پيش بسياری از مردمان جهان گرامی است، با اين که تنها در ايران و افغانستان است که به معنای تغيير رسمی سال هم هست.
عده ای تلاش کرده اند که با تحريف واژه نوروز آن را متعلق به فرهنگ خود بدانند. به مانند کليسای قبطی مصر که در تارنمای خود نوشته است، نوروز برگرفته از واژه های قبطی "نی" و "يارؤو" است به معنای "جشن فرخنده آب ها" که درست نيست. "نوروز" مرکب از دو واژه زنده پارسی است و در اصالت آن اندک کسی می تواند شک داشته باشد.