تورج اتابکی*
کاشغر را در تاریخ با نام شهر یشم یا عقیق سبز میشناسیم. در روزگاران بسیار دور، این شهر آخرین تختگاه حوزۀ تمدن ایرانی در آسیای میانه بود. از کاشغر فراتر دیگر تمدن چین بود که حضور داشت.
اما با مهاجرت پیاپی اقوام ترک از کوههای آلتای به جنوب که از سدۀ ششم میلادی آغاز شد، رفته رفته در کنار دو فرهنگ و تمدن ایران و چین، فرهنگ ترکان نیز برای خود در آسیای میانه جا باز کرد.
با آغاز نیمۀ دوم سدۀ نهم میلادی شاهد حضور نه دیگر پراکنده، بلکه انبوه اقوام ترک در این سرزمین هستیم که در میانشان اویغورها از همه برجستهترند. کاشغر نخستین کلانشهری است که اقوام کوچنشین ترک در آن جا تن به یکجامانی دادند.
کاشغر در غرب صحرای تکلهمکان و در پای کوههای تینشاین است. جغرافیای طبیعی، حاصلخیزی زمین و فراوانی منابع طبیعی، کاشغر را به یکی از شهرهای بزرگ در راه ابریشم درآورد و آن را میعادگاه آئینها و فرهنگهای شرق و غرب کرد.
مارکو پولو که به سال ۱۲۷۴ میلادی از کاشغر گذشت، در سفرنامهاش گذران زندگی مردم کاشغر را از زراعت و تجارت میداند و مدعی است که در کنار مسلمانان، مسیحیان نستوری نیز در این شهر بودوباش دارند. او از زبان کاشغریان با نام "زبان ویژه" یاد میکند.
میدانیم اما که آن زمان ترکی اویغوری رفته رفته زبان معیار کاشغر شده بود. هرچند که هنوز همچنان میشد این جا و آن جا نشانی از زبان باستانی تخاری – زبانی از شاخۀ زبانهای ایرانی – را در این شهر و بیشتر در روستاهای همجوار سراغ گرفت.
حضور دانشمندی چون محمود کاشغری (۱۰۰۸-۱۱۰۵ میلادی)، مؤلف نخستین فرهنگ زبان ترکی با نام "دیوان لغت ترک" در انسجام زبان و هویت اویغورها یادکردنی است.
هرچند کاشغر رفته رفته اویغورنشین شد، اما اهمیت آن در طول سدهها هیچگاه از سوی چینیها نادیده گرفته نشد و به تناوب به اشغال آنان درآمد. آخرین این لشکرکشیها در زمان انقلاب سرخ چین بود که این سرزمین را به زیر پرچم کمونیسم کشاند.
کاشغر امروزه با جمعیتی برابر ۳۵۰ هزار نفر بزرگترین شهر اویغورنشین ایالت سینجییانگ جمهوری خلق چین است. تنوع قومی در این شهر به مراتب از ارومچی، مرکز ایالت سینجینیانگ ، کمتر است و به جز در مراکز دولتی، کمتر نشانی از چینیتبارها در این شهر داریم.
کاشغر کمتر شباهتی به دیگر شهرهای چین دارد. هرچند بافت سنتی معماری شهر رفته رفته کمرنگتر میشود و جای خود را به معماری مدرن میدهد، اما هنوز میشود اینجا و آنجا نشانی از کاشغر تاریخی یافت. کوچههای تنگ و دراز و تودرتو و دکانهای کوچک و پراکنده در سطح شهر.
نوسازی بازار شهر آن را بیشتر شبیه بازارهای شهرهای جمهوریهای پیشین شوروی در آسیای میانه کردهاست؛ همه جا یکسره پر از کالاهای چینی با کیفیتی پست.
بیرون از بازار، محلههای سنتی پیرامون مسجد بزرگ شهر یا "عدگاه" (عبادتگاه) دیدنیترین بخش کاشغر است.
صنفهای گونهگون، البته نه به فراوانی، اینجا حضور دارند: از مسگرها تا بزّازها و قنادها و حلبیسازها و سازسازها. برای سیاحتگر ایرانی اما دیدن دیزیفروشیها شاید از همه چشمگیرتر باشد.
در روزهای گرم تابستان ۱۳۸۸ (۲۰۰۹) که امکان سفر به کاشغر دست داد، ایالت سینجییانگ و به ویژه مرکز آن، شهر ارومچی، تنشهای خونبار قومیای را تجربه میکرد؛ تنشهایی بین اویغورها و چینیتبارهایی که به انبوه از پی انقلاب چين به این سرزمین مهاجرت کردهاند.
کاشغر به دلیل بیشتر یکدست بودن هویت قومیاش، هرچند در قیاس با ارومچی از این تنشها مصون ماند، اما جابهجا در همه جا حضور سنگین نیروهای امنیتی را میتوان دید.
کاشغری که من یافتم، کاشغری نگران آینده بود.
* دکتر تورج اتابکی استاد تاریخ خاورمیانه و آسیای مرکزی در دانشگاه لایدن هلند است که اخیراً از شهر کاشغر چین بازدید کردهاست.
برای نصب نرم افزار فلش اینجا را کلیک کنيد.
thanks to Mr Atabaki