۱۴ دسامبر ۲۰۱۱ - ۲۳ آذر ۱۳۹۰
"در تعقیب آیینهها" (Chasing Mirrors) عنوان رشته نمایشگاههایی است که طی سه سال اخیر در گالری پرترۀ لندن برگزار میشود. نخستین آن را سال ۲۰۰۹ فیصل عبدالله، نقاش بریتانیایی، و گروه "در تعقیب آیینهها" متشکل از هنرمندان عربتبار لندن سازمان داده بودند. این هنرمندان در پرترههایی هویت، سنوسال و قومیت خود را به تصویر کشیده بودند و آنها را در گالری ملی لندن به نمایش گذاشتند. سپس دایرۀ برنامهها گستردهتر شد و هنر چهرهنگاری خاور میانه و شمال آفریقا را هم فرا گرفت. در تازهترین نمایشگاه این سلسله که تا روز هشتم ژانویۀ ۲۰۱۲ در گالری ملی پرترۀ لندن برپاست، اثیر موسوی، نقاش عراقیتبار بریتانیا، با استفاده از شکلهای هندسی و خوشنویسی، چهرهنگاریهای هنرمندان عرب و افغان و سومالیایی مقیم لندن را در چیدمانی زیر عنوان "چهرۀ من، شکل به شکل" کنار هم چیدهاست. سال گذشته "آلینا آزاده"، هنرمند بریتانیایی ایرانیتبار، چیدمان مشابهی را در چارچوب نمایشگاه "در تعقیب آیینهها" به نمایش گذاشته بود.
در حاشیۀ این نمایشگاه "در تعقیب آیینهها" سمینارها و سخنرانیها هم انجام میشود که در آنها هنرمندان و شاعران و نویسندگان و تاریخدانان و راویان از سراسر جهان از هنر و فرهنگ دیداری با الهام از خاور میانه میگویند. در این موسم هنری هیچ دیدگاه ثابتی از این پدیده را نمیتوان دید یا شنید، بلکه مجموعهای است از دیدگاهها و منظرهای گوناگون از این پدیده.
"مالو هالاسا"، ویراستار و نویسندۀ بریتانیایی، که بیشتر نوشتهها و کارهایش با فرهنگ دیداری خاور میانه پیوند دارد، اخیراً نمونههایی از ویدئوها و عکسها از خاور میانه را گردآوری کرده است. او تاکنون در برگزاری چندین نمایشگاه در همین زمینه ها نقش داشته است. خانم هالاسا تلاش کردهاست چهرهنگاری در هنر عکاسی مردمان خاور میانه و چهگونگی تغییر برداشت از این چهرهها در برهههای زمانی مختلف را شرح دهد. متن زیر پارهای از سخنرانی او در گالری ملی لندن است:
عکس، به خودی خود، خنثی است. منشوری که عکاس از طریق آن نگاه میکند و انگیزۀ آفرینندۀ اثر است که لایۀ "ارزش" را بر لایههای عکس میافزاید. انگیزه، یعنی این عکس چرا و برای چه کسی گرفته شدهاست.
یاسر علوان، عکاس و هنرمند مصری، از اواخر دهۀ ۱۹۹۰ بدین سو از کارگران کشورش عکسهای نمادینی برداشتهاست. وی در پیامی از قاهره مینویسد: "همین تصویرها پیش از انقلاب ۲۵ ژانویه معمولاً واکنش منفی مردم را برمیانگیختند". علوان در ماه آوریل یک فیلم ویدئویی یازدهدقیقهای را در یوتیوب منتشر کرد، با نام "صوره"، برگرفته از عنوان سرودی به قلم "صلاح جاهین" که سال ۱۹۶۷ ورد زبانها بود و همهروزه چندین بار در میدان تحریر قاهره به صدا در می آمد. ترکیبی از پرترههای علوان و سخنرانیهای جمال عبدالناصر و رباعیات جاهین، به این نمایش تصویری کوتاه بارعاطفی قابل ملاحظهای دادهاست.
یاسر علوان در ادامۀ پیامش مینویسد: "دورۀ پساانقلاب، بافتار تصاویر را تغییر دادهاست. بهجای دیدن تصاویر افراد فقیر و ندار که مایۀ سرافکندگی مصریها هستند، اکنون مردم در این چهرهها آدمانی را میبینند که به هر راه ممکن در برابر محیط تباه و آسیبپذیریشان استقامت میکنند... من چهرهنگاری جمعی افرادی را تهیه کردهام که وقوع این انقلاب را ممکن ساختهاند".
چهرهنگاری بر عمق و جزئیات تجربیات هنری خاور میانه افزوده و ثابت کردهاست که تفاوت چندانی با چهرهنگاری غربی ندارد. رُز عیسی، گالریدار ایرانی- لبنانی و ویراستار کتاب "عکاسی عربی امروز"، چهرهنگاریهای خاور میانه را با دغدغهها و نگرانیهای مردم منطقه عجین میداند و میگوید که طی بیست سال اخیر در همۀ نمایشگاههایی که برگزار کرده، واژۀ "عدل" نقش محوری داشتهاست.
در سراسر خاور میانه هنر عکاسی که صادقترین مفسر رویدادهای خیابانی است، "خطرناک" محسوب میشود. گالری "لو پونت" عیسی طوما، تنها فضای سوریه که به هنر عکاسی مدرن اختصاص دارد، برای چندین سال مورد تعدی و آزار "مخابرات" قرار داشت و اکنون سرویس امنیتی این کشور به معترضان شهرهای حمص و حما روی آوردهاست که با تلفنهای همراهشان حملۀ خشونتآمیز نیروهای دولتی را ثبت میکنند. به گفتۀ یک عکاس خبرنگار ایرانی، در جریان ناآرامیهای پس از انتخابات ریاست جمهوری اخیر ایران، دوربین عکاسی را در مقام "جاسوس" میدیدند. در نتیجه عکاسان بنام ایرانی که آثارشان در نشریههای بینالمللی منتشر میشود، از خیابانها به استودیوهای خود پناه بردند. نیوشا توکلیان موضوع جنجالبرانگیز سکوت زنان آوازخوان در ایران را پوشش میدهد، پیمان هوشمندزاده از همسر محبوبش چهرهنگاری میکند، شادی قدیریان تصویر زنی را بر اسکناس نصب میکند...
در عربستان سعودی "جوهره السعود" با زدودن خطوط چهرۀ حضار مهمانیهای غیرمجاز آثارش را از صافی سانسور میگذراند.
زمانی بود که میشد از جنوب لبنان تا حیفا پای پیاده رفت و با یک پاسگاه بازرسی هم مواجه نشد. هاشم المدنی، در دورۀ جوانیاش یک چنین مسافرتی داشت تا هنر عکاسی را از یک عکاس یهودی در حیفا بیاموزد. سال ۱۹۴۸ میلادی، وقتی میخواست به خانهاش برگردد، با مرزهای نوخاسته روبرو شد. هاشم مجبور بود از راه طولکرم و نابلس و عمان و دمشق به لبنان برگردد. در استودیوی "شهرزاد" در شهر زادگاهش صیدا، هاشم المدنی از نمایندگان اقشار اجتماعی مختلف لبنان عکسبرداری کرد. کتاب بسیار موفق و شگفتانگیز او با نام "هاشم المدنی: تجربههایی در استودیو" پرترههایی را دربر دارد که هاشم از دهۀ ۱۹۵۰ تا ۱۹۸۰ گرد آورده. دختران هنر بوسیدن را با بوسیدن دخترانی دیگر فرا میگیرند؛ مردهایی که چادر عروسی به سر انداختهاند و زیورآلات عروسی دور گردن؛ مردهای جوانی که گیتار مینوازند؛ فدائیانی که با اسلحه خودنمایی میکنند؛ زنانی که از فنآوری جدید آن روزگار، رادیو، استفاده میکنند؛ کودک برهنهای که نوار روبان بر سر آپولووار ژست گرفتهاست... سرزندگی و شوخی، احترام به دیگران و اعتماد به نفس در این تصویرها موج میزند، درست به مانند چهرههایی که در عکسهای مدرن امید صالحی و رینه محفوظ یا عکسهای مستند عباس کوثری و نادیا بن شلال و هنر فتحی حسن و حسن حـَجاج میبینیم.
در واقع، مردم خاور میانه نامرئی نیستند، دیدنیاند، و همهشان هم مثل هم نیستند. تصویرها و داستانهای آنها گواه بر قدرت التیامبخش فرهنگند.
به صفحه فیسبوک جدیدآنلاین بپیوندید
ارسال مطلب