در هشتم ماه مه ۱۸۸۶ میلادی زمانی که صاحب داروخانۀ "یعقوب" واقع در آتلانتای آمریکا، اولین شیشه از معجونی تقویتی و غیرالکلی را فروخت، هیچ گمان نمیبرد که بعدها این محصول گمنام به یکی از پرفروشترین محصولات تجاری جهان تبدیل و نماد عصر سرمایهداری و کشور ایالات متحده آمریکا شود. این شربت مقوی که بعدها "کوکاکولا" لقب گرفت، در آغاز چیزی جز ترکیبی از شیرۀ کوکائین و عصارۀ کافئین نبود که توسط "جان پمبرتون" John Pemberton داروساز آمریکایی ابداع شده بود و مصرفی محدود و درمانی داشت.
بعدها "آسا گریگز کندلر" Asa Griggs Candler آن را به عنوان یک نوشیدنی غیرالکلی سبُک به دنیا معرفی کرد وسیاستهای بازرگانیاش آن را به عنوان نوشیدنی شماره یک قرن بیستم شهرۀ خاص و عام کرد .در این هنگام کوکاکولا توسط شعبۀ این شرکت در جورجیای آتلانتا در ایالات متحده فورمولبندی شده، به تولید انبوه رسیده و همهگیر شده بود.
کوکا کولا در ۱۲۵ سال حیات خود اوج و فرودهایی نیز داشت؛ از زمانی که به عنوان نمادی از کشور ایالات متحده آمریکا و سرمایهداری جهانی مطرح شد تا وقتی که در معرض اتهام تولید نوشیدنی مخدر و مضر برای سلامت و نیز حمایت از منافع سرمایهدارها قرار گرفت و توسط شخصیتهای علمی، سیاسی و مذهبی تحریم شد. از طرف دیگر، با استقبال چشمگیر مردم نسبت به این کالا، رقیبهای مشهور و جدی دیگری در سراسر دنیا وارد میدان شدند.
رقیب اصلی کوکاکولا محصولی به نام پـِپسیکولا بود که باز هم توسط یک داروساز جوان به نام کلب برادهم Caleb Bradham و به قصد درمان درد معده ابداع شد. این شربت کربوهیدراتی گازدار در سال ۱۸۹۸ میلادی در کارولینای آمریکا ابداع شد و شاید به خاطر ایجاد این شبهه که دارای آنزیم پپسین معده است، نام پپسی را به خود گرفت. عملاً ۱۶ ژوئن ۱۹۰۳، یعنی زمان تشکیل شرکت پپسیکولا را میتوان نقطۀ ورود این رقیب اصلی کوکاکولا به میدان دانست.
پس از آن رقیبهای رنگارنگ دیگری همچون سِوِن آپ، کانادا درای و در چند دهۀ اخیر مشابههای اسلامی و همچنین ایرانی آن چون مکاکولا، زمزمکولا و پارسیکولا نیز برای تنوع در بازار گشودهشدۀ این کالا و جلوگیری از انحصار آن توسط شرکتهای آمریکایی سر برافراشتند.
علیرغم اینها ، کوکاکولا هماکنون مانند همۀ آن چیزهایی که خواسته یا ناخواسته نماد آنها قرار گرفت، تفوق خود را بر رقیبان سنتی و جدید خود حفظ کردهاست. این محصول بهتدریج و با سیاستهای بازارگشایانۀ مدرن به اکثر نقاط دنیا راه یافت. مارک تجاری کوکا که در ۲۷ مارس ۱۹۴۴ میلادی به ثبت رسید، در این سالها به شناختهشدهترین مارک بازرگانی دنیا تبدیل شد و کلمۀ "کوک" Coke ( نام مخفف کوکاکولا) پس از عبارت "اوکی" OK آشناترین کلمۀ انگلیسی در جهان است.
افزون بر این، کوکاکولا در نیم سدۀ گذشته به عنوان یک شهد جادویی و یا زهر مخدر و عادتزا نوشیدنی رایج تمام دنیا بودهاست. از رئیسجمهوری آمریکا گرفته تا مبارزان ضد آمریکایی کشورهای آمریکای لاتین (چون ارنستو چهگوارا) و تا کودکان گرسنۀ آفریقایی و حتا علمای مسلمان کمتر کسی هست که در طول عمرش طعم آن را خواسته یا ناخواسته، آشکار یا پنهان نچشیده باشد و یا در دل هوس نوشیدن آن را نکرده باشد. از این لحاظ کوکاکولا صاحب خانوادهای بسیار بزرگ از طیف وسیع و گوناگون مصرفکنندگان خود است؛ مصرفکنندگانی از همۀ رنگها، نژادها و باورها.
تولد کوکاکولا به زمان اوجگیری نظام صنعتی و ساختار سرمایهداری در جهان و بهویژه ایالات متحدۀ آمریکا باز میگردد و در ادامه سرنوشت آن به گونهای با این نظام آمیخته شد و بخشی از شهرت و همهگیر شدن آن نیز مدیون شیوههای سازوکار آن است؛ شیوهای که مبتنی بر تولید انبوه، تبلیغات، فروش و سوددهی متقابل است. از آنجایی که دوام و سودآوری چرخۀ محصول مهمترین اصل در این نظام به شمار میآید، خالقان و مبلغان کوکا به ویژه پس از جنگ دوم جهانی، با جادوی تبلیغ، نوشابۀ سبک گازدار را به عنوان بخش جدانشدنی از وعدههای غذایی طبقۀ متوسط مردم آمریکا درآوردند و فرهنگهای دیگر و همین طور مردم جهان سوم نیز از این قاعده پیروی کردند و این شد که بعضیها در مصرف این کالا به عنوان یک شهد شکمپرکن از آمریکاییها پیشی گرفتند.
کوکاکولا بدون شک به عنوان فرزند دلبند نظام سرمایهداری، پیشتاز موضوعات و ترفندهای تبلیغاتی بدیع و بیشمار در مدتی فراتر از یک قرن درجهان بودهاست .از ابتدا با طراحی اولین لوگوی دستنویس تبلیغاتی توسط فرانک رابینسون، کتابدار جان پمبرتون، و در ادامه با طراحی کوپنهای جایزه و سپس باز با طراحی چشمنواز و زنانۀ شیشههایش که هم زنان را خوش میآمد و هم مردان را ناخودآگاه به یاد کالبدهای زنانه میانداخت و جذب میکرد، همواره پیشتاز این رقابت بود. جنبش هنری "پاپ آرت" در دهۀ ۱۹۶۰ میلادی را نمیتوان بدون تصاویر خودروهای آمریکایی آن دهه، تصویر زنان بلوند و شیشههای کوکاکولا به پیش چشم آورد.
پس از استقبال عمومی ازکوکاکولا در آمریکا از آن همچون وسیلهای برای فتح بازارهای دنیا استفاده شد. کوکاکولا پس از آن بدون شک بیش از یک شهد گازدار نقش ایفا میکرد. عمر یک محصول در بازار جهان زیاد نیست، ولی علیرغم گذشت بیش از یک قرن کوکاکولا هنوز هم در دنیا خریدارهای بیشمار و طرفداران پروپا قرص خود را دارد.
در گزارش مصور این صفحه از شماری از عابران خیابانهای لندن خواستیم که کوکاکولا را در یک عبارت تعریف کنند.
برای نصب نرم افزار فلش اینجا را کلیک کنيد.
مسلماً اگر زمان بیشتری در اختیار داشتم حتی به اندازه وقتی که کامنت گذار محترم آخر برای مطالعه و نقد گزارشم صرف کرده است، نتیجه دیگری انتظار می رفت.
با احترام
رویا یعقوبیان
از آنجا که خود درگیر انتشار مجله ای کم و بیش مشابه بوده ام، می توانم دلایلی را برای این موضوع تصور کنم. حال، وقتی به برخی از مطالب منتشره اخیر در مجله بسیار وزین جدیدآنلاین می نگرم، بلافاصله به یاد پروژه مورد اشاره می افتم و سخت نگران می شوم. احساس می کنم در مسیری افتاده که می تواند رو به قهقرا باشد.
برمی گردم به همین گزارش خاص:
در بخش متنی گزارش، اگرچه نکات نسبتاً خوبی در مورد پیشینه کوکا کولا "جمع آوری" شده؛ نمی توان این "مطلب" را در دستۀ "گزارش" دسته بندی کرد! صرفاً مطلبی است که با چرخ زدنی کوتاه "در پشت میز" و "در دنیای وب" - به خصوص سایت راحت الحلقوم "ویکی پدیا"، جمع آوری و نوشته شده. با این وجود، در مجموع و بخاطر در بر داشتن چند نکته ای که شاید برای بعضی از مخاطبان، تازه و جالب توجه باشد، کم و بیش قابل قبول است.
فاجعه اصلی اما آنجا رخ نمایی می کند که به سراغ بخش "صوتی تصویری" گزارش برویم: تهیه کننده در یک نقطه خاص ایستاده و از عده ای از عابران خواسته نظرشان در مورد این نوشیدنی را ابراز کنند! خب، اولا این نقطه به چه دلیل و بر چه اساسی انتخاب شده؟ یک ایستگاه اتوبوس که تبلیغی از کوکاکولا بر روی آن درج شده! آیا حقیقتاً این کافیست؟ آیا کاهلانه نیست؟ اگر قرار بود تنها در یک نقطۀ ثابت بایستیم، آیا جای مناسبتری وجود نداشت؟ مثلا - لااقل- در مقابل شرکت تولید کوکاکولا یا نمایندۀ توزیع آن و از این قبیل؟ آیا صرفاً وجود یک تبلیغ کوکا کولا، ایستادن در این نقطه را توجیه می کند؟ اگر چنین باشد، چرا کار را ساده تر نکرده و در آشپزخانه خانه خود، و در مقابل دو قوطی یا بطری کوکاکولا عکس نگیریم؟!
از آن مهمتر، سئوالی ست که از عابران خواسته شده به آن پاسخ دهند: "نظرشان در بارۀ کوکا کولا"! آیا به راستی "بدیهی" نیست که در مقابل چنین سئوالی، عده ای از علاقه شان به موضوع خواهند گفت و عده ای دیگر از بی علاقگی یا تنفرشان از آن؟ آیا اگر این سئوال را، نه در مورد کوکا کولا، که در مورد هر چیز دیگری - از آب انار گرفته تا انرژی هسته ای و از کیفیت ماست اصغر آقا گرفته تا سبک رئالیسم جادویی- می پرسیدیم، پاسخ های متفاوتی می گرفتیم؟ آیا غیر از آن بود که عده ای، له و گروهی دیگر علیه آن نظر می دادند؟! پس سئوال اصلی اینست که هدف از طرح این پرسش، واقعاً چه بوده و قرار بوده به چه نتیجه ای برسد و آیا به آن رسیده؟ در این مورد خاص، مخاطب حقیقتاً پس از دیدن این سئوال و جواب ها، قرار است به چه نتیجه ای برسد، و آیا واقعاً و اصولاً به نتیجه ای می رسد؟
هدف از نگارش این مطلب، تنها تذکری دوستانه به عزیزان دست اندرکار انتشار این مجلۀ آنلاین، در مورد خطری بود که به نظر نگارنده، آن را تهدید می کند. ضمن آنکه ادامۀ این رویه، برای تهیه کنندگان عزیز گزارش ها هم خطرناک است؛ چراکه ناخودآگاه، مانع از تلاش آنها در جهت ارتقای مهارت های گزارشگری شان می شود.
در پایان امیدوارم نوشتن این نظر، باعث بروز سوء تفاهم نشده باشد و دوستان، با سعه صدر، در مورد صحت و سقم آن، بیاندیشند.
با تشکر از وقتی که برای خواندن این نوشته طولانی اختصاص دادید.
___________________
جدیدآنلاین: با سپاس از این کاربر ارجمند که در کار نشر اینترنتی تجربه داشته اند و با این که نام خود را نیاورده اند، در بارۀ شیوۀ کار جدیدآنلاین نظری بس مفصل و ارزشمند داده اند که چکیده ای از آن را منتشر کردیم.
"در حالیکه اشتهار جهانی این نوشیدنی - به مقدار بسیار زیاد - مدیون شکل استثنائی بطری آن است که از همان صدوچند سال پیش بسیار چشمگیر و بیادماندنی در خاطره ها و حافظه ها جا خوش کرده است"
نکته بسیار مهمی در مورد بطری این نوشیدنی که متاسفانه به آن پرداخته نشده بود و باعث شد که این گفته "بجا" خانم یا آقای شاهد در نظر شهره خانم ایرادی "نابجا" پنداشته شود
به به! عالی بود. سپاس از اطلاعات خوب.