Jadid Online
جدید آنلاین
درباره ما تماس با ما Contact us About us
یک فنجـان فلسـفه
ساجده شریفی

یکشنبه صبح‌ها که پاریس آرام‌ترین ساعت‌های هفته را می‌گذراند، در گوشه‌ای از میدان "باستیل" عده‌ای گرد هم می‌آیند که قهوه‌ای بخورند و از فلسفه گپی بزنند. کافه "دِفــَر" نخستین کافه فلسفه فرانسه است که به همت مارک سوته Marc Sautet در سال ۱۹۹۲ راه‌اندازی شد. مارک سوته دکترای فلسفه در شناخت نیچه داشت، و مدرس دانشگاه بود. او زمانی که در دانشگاه تدریس می‌کرد، بین دانشجوها افرادی را می‌دید که به عنوان مستمع آزاد می‌آمدند و در بحث‌ها شرکت می‌کردند و حرفه‌شان هم ربطی به فلسفه نداشت: مسئول امور مالی، بانکدار، مدیر، وکیل. "این طور بود که دیدم برای خروج فلسفه از مدرسه و دانشگاه و دسترس کردن آن برای همۀ شهروندان امکان زیادی وجود دارد ". او که در چند قدمی میدان باستیل زندگی می‌کرد، هر یکشنبه صبح به هوای دیدار دوستان به کافه دفر می‌رفت و تا حوالی ظهر، همه به بحث‌های فلسفی می‌گذشت. اینجا بود که سوته به صاحب کافه، راه‌اندازی نشست‌های جدی‌تر در بارۀ فلسفه را پیشنهاد کرد که درش به روی همۀ افراد علاقه‌مند باز باشد.

چندی نگذشت که هیاهوی نخستین کافه فلسفه فرانسوی بین روزنامه‌نگاران پیچید و موج انبوهی از پاریسی‌ها از منطقه‌های مختلف به میدان باستیل سرازیر شد.

ژرار تیسیر  Gérard Tissier که امروز یکی از مجریان کافه دفر است، به همین ترتیب فلسفه آموخت. او که پیشتر در حوزۀ بیمه و امور مالی مشغول به کار بود و از فلسفه چندان نمی‌دانست، با خواندن مقاله‌ای در روزنامۀ "ابزرواتوار" پایش به کافه دفر باز شد: "من بر خلاف خیلی از فرانسوی‌ها متنفرم از اینکه تعطیلات آخر هفته را در خانه جلو تلویزیون بگذرانم. بعد از خواندن این مقاله، یک یکشنبه از سر کنجکاوی با همسرم آمدیم اینجا و از آن زمان تا سال ۱۹۹۵همه صبح‌های یکشنبه‌ام در کافه دفر گذشت." و از همان زمان متناسب با موضوع هفته، خواندن فلسفه را به طور جدی و تخصصی آغاز کرد. "یک یکشنبه من بحثی راه انداختم و مارک به من گفت که به جمع فیلسوف‌ها خوش‌آمدی. اینطور می‌خواست به من بفهماند که بعد از سه سال مطالعه جدی دیگر یک غیرحرفه‌ای به شمار نمیآیم." در همان سال ۱۹۹۵ بود که هویت فلسفی مارک سوته از یک متخصص نیچه به بنیانگذار کافه‌فلسفه تغییر یافت. او با همین محتوا کتابی نوشت به نام "کافه‌ای برای سقراط" که بارها تجدید چاپ و به زبان‌های گوناگون ترجمه شد. مارک سوته در سال ۱۹۹۸در سن ۵۱ سالگی از دنیا رفت، اما کودک شش‌ساله‌اش هر روز بزرگتر و بزرگ‌تر شد. امروز کافه دفر تنها یکی از کافه فلسفه‌های فرانسه است که کماکان با همان آرایش قدیمی و معمولی میزبان صدها مخاطب علاقه‌مند است.

گزارش تصویری این صفحه به شیوۀ شکل‌گیری کافه فلسفه می‌پردازد. نقل قول‌های مارک سوته از گفتگوی او با شبکۀ ملی رادیو فرهنگ برگزیده شده‌است.

Flash برای نصب نرم افزار فلش اینجا را کلیک کنيد.


 به صفحه فیسبوک جدیدآنلاین بپیوندید

ارسال مطلب
- حنیفه خاوری، 2011/05/22
در این چند سال اخیر طرح کافه های فلسفه در افغانستان بخصوص کابل در حال شکل گیری می باشد. بعضی از جامعه شناسان، فیلسوفان و سینما گران افغانی واقعا دنبال جایی همچون کافه فلسفه می گردند که سال گذشته خوشبختانه محلی به نام خانه فرهنگ در کابل افتتاح شد. خانه فرهنگ با ریاست خانم معصومه ابراهیمی که فوق لیسانس تئاتر دارد، اداره می شود و شامل بخش های کافه، گالری، خدمات اینترنتی، کتابخانه، اتاق آموزش که مسایلی در ارتباط با فیلمبرداری، عکاسی و پروژه نویسی را آموزش می دهد و نمایش فیلم. در گالری گاهی اوقات نمایشگاه های هنری و صنایع دستی برگزار می شود. همچنان موسسات ادبی و هنری به برگزاری شب های شعر و کنسرت های موسیقی خویش می پردازند. هر عصر جمعه فیلم های مشهور نمایش و نقد می شود. خانه فرهنگ در سایت فیس بوک هم صفحه ای برای معرفی برنامه های خویش دارد.
- مهدیه، 2011/05/21
سلام. خبر واقعا جالبی بود
لطفا اسم کتاب "کافه ای برای سقراط" را به زبان اصلی بنویسید. اگر شده به میل ام ارسال نمایید واقعاً ممنون می شوم. بسیار تمایل دارم این کتاب را ببینم و بخوانم.
- همایون، 2011/05/20
آقای فیروز آبادی عزیز این سایت موضوعات مرتبط با مسائل فکری و فرهنگی (انتروپولوژی) را مطرح میکند وهیچ ربطی بین فرمایشات شما و مطلب یک فنجان فلسفه وجود ندارد من تصورم اینست شما اشتباها سر از بازار عطر فروشها درآوردیدخودتان را کنترل کنید حالتان بدتر نشه و با حوصله یکبار دیگه آدرستان را تایپ کنید حتما اشتباهی رخ داده
آقای دکتر موفق باشید
- سایه، 2011/05/19
آقای دکتر سید سعید فیروزآبادی، این اتفاق دارد در دل غرب می‌افتند. منظورتان از غرب‌زدگی چیست؟!
- دکتر سید سعید فیروزآبادی، 2011/05/19
هرچند در این کارها نشان بارز غربزدگی نمایان است، اما کار شایان توجهی است. در فرهنگ آلمانی نیز به هنگام مسافرت شاهدش بودم. ولی چرا ما ایرانی ها باید همیشه ادای غربیان را در بیاوریم؟
- یک کاربر، 2011/05/18
گزارش خیلی حال و هوای خوبی داشت، لذت بردم. خسته نباشین!
- یک کاربر، 2011/05/17
جای کمترین تردید نیست که چنانچه موانع قانونی برای تشکیل چنین اماکنی در ایران وجود تداشته باشد، شاهد خواهیم بود که در ظرف زمانی کوتاه بسیار از این نوع پاتوقها در شهرهای بزرگ ایران شکل خواهد گرفت. جامعۀ امروز ایران لبریز چنین نیازیست. با امید به فرا رسیدن روزی که تنظیم کنندگان قوانین کشور بهتر و بیشتر اندیشیدن شهروندان را خطری برای خود تلقی نکنند.
Home | About us | Contact us
Copyright © 2024 JadidOnline.com. All Rights Reserved.
نقل مطالب با ذكر منبع آزاد است. تمام حقوق سايت براى جديدآنلاين محفوظ است.