فرناز قوامی
پنجاه و سومین بیینال یا نمایشگاه دوسالانۀ ونیز با موضوع "ساختن جهانها" با حضور استادان بنام هنرهای تجسمی جهان، از ۱۶خرداد تا اول آذر ماه در نقاط مختلف این شهر پر آب و رنگ و سراب مانند بر پاست و مشتاقان هنر از اقصا نقاط جهان به سوی این شهر، که خود به تنهایی مظهر زیبایی و ظرافت و هنر است، روانند، تا ضمن دیدار از تازهها و تحولات این حوزه از هنرها، چشم و دل را از شکوه و شوکت رو به زوال ونیز سیراب کنند.
استادان هنرهای تجسمی ایران نیز به روال سالهای گذشته در این نمایشگاه دوسالانه حضوری چشمگیر دارند. ما نیز به محض ورود به شهر و جا به جا شدن، با اشتیاق سوار "واپورتو" vaporetto (اتوبوس آبی) شده، به سراغ پاویون ایران در "سالوته" میرویم.
پس از جستجوی زیاد و گم و گور شدن در کوچه- پس کوچههای تنگ و تو درتوی ونیز، که خود ازخاطرههای فراموش نشدنی سفر به این شهر است، سرانجام آن را مییابیم. اما با دیدن یادداشتی که متصدی غرفه بر روی در چسبانده و به قرار آن "چند" دقیقۀ دیگر بر میگردد، مدتی خستگی راه به تنمان میماند. تا آمدن او خستگی را با تماشای تنۀ درختهای نخل در غرفۀ قبرس شمالی از تن به در میکنیم، که در تالارهای دیگر همان پاویون برپاست.
خوشبختانه، بعد از گذشت سه ربع ساعت متصدی غرفه، که سخت عصبانی است، پیدایش میشود و به ما اجازۀ ورود میدهد. در پرس و جوی مختصر از سبب عصبانیت او، معلوم میشود از شعارنویسی هموطنانِ دیدارکننده بر در و دیوار تالارها ناراحت است که با این کار برای او تولید زحمت و مسؤلیت میکنند.
این غرفه از سوی مرکز هنرهای تجسمی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و موزۀ هنرهای معاصر تهران برپا شده و تالارهای آن بسیار نورانی و گردش در آنها دلپذیر است. در این غرفه آثار سه تن از هنرمندان کشور ما ارائه شده است:
۱. حمیدرضا آویشی با سه تندیس: ساختن دنیاها – پرنده، گفتگوی انسانهای روی زمین، آدم و حوا.
این دیدار کننده، پس از چندین بار دور زدن این سه اثر و تماشای آنها از جهات و زوایای مختلف، با صمیمیت و صداقت اذعان دارد که به هیچ وجه قادر نیست حتا یک صدم آنچه را که در دفترچۀ راهنما در توضیح و تفسیر این آثار نگاشته شده است، از آنها دریابد. مثلاً: تندیس اول پرندهای پنداری است که بر تارک یک برآمدگی کپه مانند نشسته و درون حفرهای که روی کپه دیده می شود، پنج تخم مرغ به رنگ طلائی، که اندازۀ آنها با قد و قوارۀ پرنده بیتناسب به نظر میآید، گذاشته شده است. در شکافی که در بدنۀ دیگر کپه ایجاد شده، یک گلوله، نظیر آنها که ورزشکاران در میدانهای ورزشی پرتاب میکنند، دیده میشود. در معرفی این اثر در دفترچۀ راهنما چنین آمده است:
"در این اثر پرنده نماد انسان های کرۀ زمین، پنج عدد تخم پرنده نماد پنج قاره و کرهای که در کنار لانه مشاهده میشود، از یک سو نماد کرۀ زمین است و از سوی دیگر نقش مهمی در ترکیببندی اثر دارد. خود لانه هم اشارهای به جو کرۀ زمین است. وجود پرنده در بالای لانه نیز نشانهای است از نگهداری و مواظبت از تمدنها و فرهنگها. زمینی که درآن زندگی میکنیم و نسل آیندهای که هنوز متولد نشدهاند. حتا رنگی که برای تخمها انتخاب شده، رنگ طلائی است که در تمامی سرزمینها، خصوصاً سرزمینهای اسلامی به عنوان رنگی مقدس شناخته می شود."
دو اثر دیگر استاد آویشی نیز در کتابچۀ راهنما به همین ترتیب توضیح و تفسیر شدهاند و طبیعتاً دیدارکننده بدون خواندن آنها نمیتواند ارتباط لازم را با آثار استاد بر قرار کند.
۲. استاد ایرج اسکندری با هشت اثر در بیینال ونیز شرکت کرده است. اسکندری در هشت اثر خود نقش اساطیری مشهور "نبرد میان خیر و شر" را که زمانی نماد و نشانۀ بانک مرکزی ایران بود، دستمایۀ آثار خود قرار داده و با حفظ رنگ سیاه در همۀ آنها، هشت اثرمختلف، با هشت ترکیب رنگی متفاوت از آن نماد خلق کرده است.
۳.صداقت جباری کلخورانی که استاد ترکیب خط نستعلیق و رنگ است. صداقت جباری، که با چهار اثر در بیینال امسال ونیز شرکت کرده، خط را به صورت سیاه مشق به کار میبرد و به جای کلمه به تکرار حروف تکیه میکند. خطوط روان سیاهمشق او بر متنی از ترکیب آزاد و سیال رنگ، که گاهی حالت کاغذ "ابر و باد" به خود میگیرد، از ویژگیهای شیوۀ اوست. همین شیوه است که وجه تمایز سبک صداقت با دیگر هنرمندان "نقاشی-خط" شمرده میشود.
همین جا بگوئیم که در مقایسه با سایر پاویونها که بسیار پر جنب و جوش و پربیننده هستند، به نظر میرسد که غرفۀ ایران از آن شور و هیجان سهم چندانی ندارد. در واقع در آن ساعت جز ما کس دیگری در تالار دیده نمیشد. این در حالی است که در عالم هنر کسی در مقام و مرتبۀ هنر ما تردیدی ندارد.
با آرزوی موفقیتهای هرچه بیشتر برای هنر و هنرمندان ایران، به سراغ آثار دیگر ایرانی در بیینال ونیز میرویم که از آنها در جزوۀ رسمی ذکری به میان نیامده است. در منطقۀ "سان مارکو"ی ونیز و در قصر تاریخی "مالی پییرو" آثاری از ایران، افغانستان و پاکستان با عنوان "دیوان شرق-غرب" با آثاری از خسرو حسن زاده و بهمن جلالی از ایران، فرزانۀ وحیدی از افغانستان و شهزاد داود از پاکستان به نمایش درآمده که مورد توجه علاقهمندان و مطبوعات جهان هم واقع شدهاست.
خسرو حسن زاده با ترکیب عکسهای خانوادگی و قدیمی، در زمینهای از تصاویر آئینی و مذهبی و بعضاً با چاشنی خط نستعلیق، با تکنیک سیلک اسکرین و رنگ اکرلیک، آثاری با عنوان "یا علی مدد" ارائه کرده است.
بهمن جلالی نیز همین شیوه را در چند "پرینت دیجیتالی" به کار گرفته و آثار مدرنی با عنوان "تصویر تصور ها" پدید آورده است. در آثار این دو هنرمند خط نستعلیق و نحوۀ استفاده از آن نقش اصلی را دارد و به اعتبار آن چند عکس کهنه و ظاهراً پیش پا افتاده به یک اثر هنری تبدیل میگردد.
کاربرد خط فارسی در نقاشی، البته، در کشور ما سابقۀ کهنی دارد و به خلاف خط لاتین، خط فارسی به آثار تصویری، رمز و راز و حالت عرفانی میدهد. اما این حسین زندهرودی بود که قابلیتهای بکلی تازهای در این خط کشف کرد و از آن پس خط در آثار هنرمندان نقاش ایرانی تقریباً حضوری دائم یافت.
در بخش افغانستان، کارهای فرزانۀ وحیدی با عنوان "کابل-ونیز" در این بیینال حضوری چشمگیر دارد. در این مجموعه پوشش و وسایل زینتی زنان افغان، به ویژه "برقع"، پوشش تمام قد زنان افغان، به نمایش گذاشته شده که دیدارکنندگان غربی با اعجاب و اشتیاق فراوانی به آن نگاه میکردند.
از پاکستان شهزاد داود با "چلچراغ انکار"، که عبارت " لااله الاالله " را با نئون آبی به دور دو رشته کلاف فلزی نوشته و آن را از سقف آویخته، "دیوان شرق و غرب" را کامل کرده است. مضمون غیرمتعارف و نوآوری شهزاد داود در این اثر موجب ستایش مطبوعات و هنرشناسان غربی شده است.
در نهایت، چند روزی را که ما صرف تماشا و تحسین آثار ارائه شده در بیینال امسال ونیز کردیم، از روزهای پر سود و ثمر عمرمان به شمار میرود؛ به ویژه دیدن تلاش و کوشش هنرمندان ایرانی در همگامی با تغییر و تحولات هنر معاصر بسی دلگرم کننده و مایۀ مباهات بودهاست.
برای نصب نرم افزار فلش اینجا را کلیک کنيد.