چون بجنباند کسی گهواره را
سهراب ضيا
در تعریف گهواره در فرهنگ ها آمده است که "مهد و بستری مر کودکان را که چون کودک را در آن گذارند، به آسانی بتوان وی را حرکت داد و جنبانيد" و یا "خوابگاه کودکان شيرخواره باشد که از چوب و فلز سازند." و "فرهنگ بزرگ سخن" که اخیرا تالیف شده می گوید "وسيله ای مانند تختی که معمولا به قلاب هايی آويزان است و می توان آن را به چپ و راست تکان داد و برای خواباندن کودک به کار برد."
به هر حال، گاهواره در زندگی اجتماعی مردم تاجيک جايگاهی ويژه دارد. در تاجيکستان معمولا کودکان زير سه سال را در گهواره می بندند. گهواره را از چوب بيد، چارمغز (گردو) و زردآلو تهيه می کنند. ميزان تقاضا براى گهواره در تاجيکستان همواره بالا بوده، زيرا ميزان زاد و ولد در جامعه سنتی اين کشور بالاست.
در گذشته در هر خاندان تاجيک بابا و بيبی (پدربزرگ و مادربزرگ) از طرف مادری برای نوزاد گهواره و لوازم آن را می خريدند. اين آيين همچنان در مناطق روستايی تاجيکستان رايج است.
اکنون در شهرها بسياری گهواره های سنتی را کنار گذاشته اند و کودکانشان را در کالسکه ها و تخت خواب های متحرک مدرن می خوابانند. به اعتقاد اين افراد، گهواره چوبين چندان بهداشتی نيست. از سوی ديگر، آنها معتقدند که بستن دست و پای کودک برای ساعات طولانی در گهواره روحيه انقياد و اطاعت را در کودک می پرورد.
با وجود اين، در کليه بازارهای عمده تاجيکستان هنوز گوشه و دکه های ويژه وجود دارند که گهواره های چوبين و لوازم آن را می فروشند. گهواره سازان هم از کمبود مشتری شکايت ندارند.
در مناطق روستايی تاجيکستان، به ويژه در فصل تابستان از وسيله ای ديگر استفاده می شود که جايگزين گهواره است. يک تکه پارچه محکم را با طناب به تنه دو درخت به هم نزديک می بندند يا برای آن پايه های چوبين می سازند. در زبان مردمی به اين گهواره موقت "الوانچک" می گويند، برگرفته از "الوانچ خوردن" به معنی تکان خوردن.
در دوره جنگ داخلی تاجيکستان صدها تن از مادران تاجيک در اردوگاه های پناهندگان در افغانستان به جای گهواره از الوانچک ها استفاده می کردند.
از واژه "گهواره" در زبان فارسی تاجيکی دو ترکيب به شکل "گهواره بندان" و "گهواره بخش" ساخته شده است.
گهواره بندان مراسم بستن نوزاد در گهواره برای نخستين بار است که معمولا هفت تا ده روز پس از زايش طفل صورت می گيرد و اهل خانواده و دوستان و همسايگان در آن شرکت می کنند.
در اين آيين کودک را معمولا زنی سيرفرزند (کثيرالاولاد) و خوشبخت به گهواره می گذارد. حاضرين بر سر گهواره سکه و قند و چارمغز و مويز (کشمش) می پاشند.
"گهواره بخش" نام مراسم کهن ديگری است که در ميان برخی از مردم روستاها کماکان حفظ شده است.
در گذشته اگر در دو خانواده دوست يک پسر و يک دختر به دنيا می آمد، خانواده ها اين فرزندان را از دم گهواره به يکديگر می بخشيدند، به اين معنی که پس از رسيدن به سن بلوغ فرزندانشان بايد با هم ازدواج کنند. اکنون، حتا اگر کودکان گهواره بخش هم شده باشند، ندرتا با هم ازدواج می کنند.
در اوايل دهه ٢٠٠٠ ميلادی برخی از خانواده های ثروتمند به بهانه گهواره بندان فرزندانشان در رستوران ها مهمانی های باشکوه برگزار می کردند. اما يک سال پيش دولت تاجيکستان با صدور مصوبه ای برای تنظيم رسم و آيين های مردمی جلو اين نوع ضيافت ها را گرفت و اکنون گهواره بندان به يک آيين صرفا خانوادگی تبديل شده است.
در آثار شاعران پارسی زبان واژه گهواره کاربرد فراوان داشته است که نمونه هایی را در اینجا می بینید:
چنين گفت پيغمبر راستگوی
ز گهواره تا گور دانش بجوی (فردوسی)
طفل خسپد چون بجنباند کسی گهواره را (مولوی)
بدان طفل مانم که هنگام خواب
به گهواره خوابش آيد شتاب (نظامی)
ای در اين گهواره وحشت چو طفلان پاى بست
غم تو را گهواره جنبان و حوادث دايگان (خاقانی)
شاعران زيادی در تاجيکستان شوروی با الهام از شعر "مادر" ايرج ميرزا که می گويد:
'شب ها بر گاهواره من/بيدار نشست و خفتن آموخت' چکامه های تازه گفته اند.
لايق شيرعلی، شاعر فقيد تاجيک، فراتر از اين معنی رفت و گهواره را آغازگاه وطن هر فرد عنوان کرد:
وطن سر می شود از گاهواره
ز شير پاک و از پستان مادر.
می توان گفت که گهواره با فرهنگ مردمی تاجيکان همچنان عجين است و مراسم ويژه خود را دارد.
برای نصب نرم افزار فلش اینجا را کلیک کنید